« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

پدیده چشم و هم چشمی و رابطه اش با تنوع اسباب رفاهی در قشم | مقالات 1 خرداد 1393
پدیده چشم و هم چشمی و رابطه اش با تنوع اسباب رفاهی در قشم

جزیره ی زیبای قشم بعد از منطقه آزاد شدن ، تنوع اسباب و ابزار و محصولات رفاهی زندگی را به خود دید ، مبلمان خانه ، ماكولات ، زیور آلات ، البسه ، وسایل بازی ، اتومبیل ، وسایل آرایشی ، صوتی ، تصویری ، ارتباطی ... همه و همه تنوع خیره كننده ای را به خود گرفته اند . كافیست مثلا برای خرید وسایل آشپرخانه قدم در بازار بگذاری حداقل تنوع به آن اندازه هست كه چندین ساعت وقتت را برای انتخاب بگیرد.

ذات وجود تنوع پذیرفتنی است ، استفاده كردن از اسباب و ابزار رفاهی هم منوط به رعایت موازین شرع ، در اسلام ممنوعیتی ندارد چرا كه یكی از دعاهایی كه در قرآن ، پروردگارمان به ما یاد داده است این است : (( ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و قنا عذاب النار ( البقره 201 ) پروردگارا در این دنیا به ما نیكی و در آخرت ( نیز ) نیكی عطا كن و ما را از عذاب آتش ( دور ) نگه دار .

و نصوص متعددی در این زمینه وجود دارد كه گویای جواز استفاده از زیباییهای این دنیا برای مومنین است . اما ... همیشه افراط و تفریط در مسائل ، به آنها چهره ای غیر قابل قبول می دهد كه چشم و هم چشمی در بهره گیری از حسنات دنیا خودش نوعی افراط در این زمینه است و غیر مقبول .

در حقیقت یك انسان موفق ، كارها نزدش ارزش گذاری شده است و عكس العمل بیرونی یك شخص گویای ارزش های مد نظر درونی اوست ، هر آنچه در عالم بیرون مشاهده می شود داشتنشان به نسبت نیازها و موقعیت همه ی انسانها یكسان نیست پس دلیلی ندارد هر آنچه را كه دیدیم بایستی حتما داشته باشیم بلكه ابتدا باید ارزشهایی كه ما را به كمالات می رساند را برای خود تعریف نموده ، سپس موقعیت خاص خود را در نظر آوریم ، پس از آن و با توجه به آن تصمیم به داشتن یا نداشتن اسباب و ابزار بیرونی بگیریم . در چشم و هم چشمی كه در واقع یك نابهنجار اجتماعی است این مقوله ی مهم مد نظر قرار نگرفته است و لذا زندگی را از روال طبیعیش خارج می نماید . قرار نیست همه مانند هم بپوشند ، مانند هم بخورند ، مانند هم خانه بسازند ، مانند هم خرید كنند ، مانند هم مراسم بگیرند و... چون همه مانند هم نیستند و نباید هم مانند هم باشند . كسی كه به این بیماری مبتلاست در واقع ارزش هایش را با توجه به عملكرد بیرونی دیگران تنظیم می سازد و از اینجاست كه مجبور می شود تظاهر كند ، به رقابت ناسالم روی بیاورد ، احساس خود كم بینی نماید و در امور مادی احساس نقص نموده و سعی در ارضای آن به اشكال گوناگون بنماید كه نهایتا چه بسی به بیماری افسردگی و بی اعتمادی مبتلا گردد.

اسلام نمی گوید : در پی كسب رفاه برای زندگی نباش ، اتفاقا تشویق هم می نماید . خداوند تبارك و تعالی در قرآن می فرمایند : (( و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مكن ، و همچنانكه خدا به تو نیكی كرده ، نیكی كن و در زمین فساد مجوی كه خدا فسادگران را دوست نمی دارد )) قصص آیه ی 77

آری اسلام می فرماید : سهم خود را از دنیا فراموش مكن )) نمی فرماید : به سهم دیگران چشم داشته باش كه باعث تلخكامی تو گردد .

اگر آیات قرآن را مورد بررسی قرار دهیم مشاهده می كنیم چشم و هم چشمی در امور مادی مورد نكوهش قرار گرفته است بنده به یك نمونه اشاره می كنم . داستان وضعیت قارون و عكس العمل ها در برابر موقعیت او گویای این مطلب است :

( آیات 79 تا 82 سوره مباركه قصص ) : پس ( قارون ) با كوكبه ی خود بر قومش نمایان شد ، كسانی كه خواستار زندگی دنیا بودند گفتند : ای كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما ( هم ) داده می شد ، واقعا او بهره ی بزرگی ( از ثروت )‌دارد 79 . و كسانی كه دانش ( واقعی ) یافته بودند ، گفتند : وای بر شما ! برای كسی كه گرویده و كار شایسته كرده پاداش خدا بهتر است ، و جز شكیبایان آنرا نیابند 80 .آنگاه ( قارون ) را با خانه اش در زمین فرو بردیم و گروهی نداشت كه در برابر ( عذاب ) خدا او را یاری كنند و ( خود نیز ) نتوانست از خود دفاع كند 81 . و همان كسانی كه دیروز آرزو داشتند به جای او باشند صبح می گفتند : وای ، مثل اینكه خداوند روزی را برای هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده یا تنگ می گرداند ، و اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ، ما را ( هم ) به زمین فرو برده بود ، وای گویی كه كافران رستگار نمی شوند 82.

نتیجتا گروهی كه به مال قارون چشم داشتند به اشتباه خود پی بردند .

متاسفانه بعضا در مناطق مختلف ایران و استان ما مشاهده می گردد در ساخت خانه ، تهیه ی وسایل زندگی ، برگزاری مراسم عروسی و ... چشم و هم چشمی غیر قابل قبولی حاكم است ، آرامش زیبای خانوادگی كه نعمتی است الهی با این مساله از خانواده ها رخت بر می بندد . دیگر زن و مرد خانه احساس آرامش نمی كند ، چرا كه فلان شخص مراسم صد میلیون تومانی برای عروسی فرزندش برگزار كرد اما من ندارم كه این كار را انجام دهم ، فلان زن خانه ، دكوراسیون جدید را تهیه نمود اما دكوراسیون منزل ما یك درجه از آن پایین تر است ، فلان خانم این اندازه طلا دارد اما من یك درصد از اوكمتر دارم ، فلانی برای فرزندش اتومبیل شارژی خرید اما فرزند ما تنها دوچرخه دارد ، مدل اتومبیل همسایه چرا یك مدل از اتومبیل من بالاتر باشد ؟!! اتومبیلی بخریم كه منحصر بفرد باشد كسی در منطقه مانند آن را نداشته باشد تا همه ی چشم ها به سوی ما باشد ، تا همه بدانند كه ما منحصر بفردیم !!! لباسی بپوشیم ، عینكی استفاده كنیم ، منزلی تهیه نماییم كه مانند نداشته باشد تا مثل ستاره ای تك در آسمان رنگارنگ اسباب بدرخشیم و چشم ها را خیره نماییم !! متاسفانه بعضی اوقات آنقدر مساله ی چشم و هم چشمی نمود پیدا می كند كه حتی در انتخاب نام برای فرزندان هم می خواهند برتری كاذب خود را به رخ دیگران بكشند ، كه نامی را برای فرزندمان انتخاب كنیم كه مانند نداشته باشد... و.. كار به جایی می رسد كه شخص حاضر است زیر بار هزاران قرض و وام برود و این حس برتری جوییش را ارضا نموده و نهایتا همه ی راهها را بر روی خود بسته دید و افسرده گردد و نتواند از زیباییهای فراوانی كه در اطرافش موجود است لذت ببرد . خدانكند در جزیره ی زیبای قشم كه ضرب المثل خوبی و آسایش و آرامش و تعامل درست خانواده ها با یكدیگر بوده است روزی برسد كه تنوع وسایل رفاهی این گنجینه ی گرانبها را از ساكنینش بگیرد خدا نكند خدا نكند.. ما هم مواظب باشیم با رفتارمان تسهیل كننده ی رخت بربستن آرامش از خانواده ها نگردیم چون همه مسوولیم ...

در ادامه توجه به تمثیل زیبای لئو تولستوی خالی از لطف نیست :

گویند : پادشاهی بیمار شد ، گفت : نصف قلمرو پادشاهی ام را به كسی می دهم كه بتواند مرا معالجه كند ، تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببینند چطور می شود شاه را معالجه كرد اما به جایی راه نبردند .

تنها یكی از مردان دانا گفت : فكر كنم می توانم شاه را معالجه كنم اگر یك آدم خوشبخت پیدا كنید ، پیراهنش را بردارید و بر شاه بپوشانید شاه معالجه می شود . شاه پیك هایش را برای پیدا كردن یك آدم خوشبخت فرستاد ، آنها در سرتاسر مملكت سفر كردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا كنند كه كاملا راضی باشد . آن كه ثروت داشت بیمار بود ، آن كه سالم بود در فقر دست و پا می زد یا اگر سالم و ثروتمد بود زن و زندگی بدی داشت یا اگر فرزندی داشت فرزندش بد بود .. خلاصه هر آدمی چیزی داشت كه از آن گلایه و شكایت كند .

آخرهای یك شب ، پسر پادشاه از كنار كلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد كه شنید یك نفر دارد چیزهایی می گوید : خدایا شكرت ، كه كارم را تمام كرده ام ، سیر و پر غذا خورده ام ، و می توانم دراز بكشم و بخوابم چه چیز دیگری می توانم بخواهم ؟ !

پسر پادشاه خوشحال شد و دستور داد كه پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چه بخواهد بدهند . پیك ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد وارد كلبه شدند اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود كه پیراهن نداشت .

لذا دوستان ، حس خوشبختی از درون ما نشأت می گیرد بیایید ارزشهای درونمیان را چیزهایی قرار دهیم كه ما را به كمالات نزدیك می سازد و بدانیم كه داشتن مظاهر مادی هیچ تناقضی با رسیدن به كمالات ندارد به شرط اینكه مادیات وسیله ا ی برای تفاخر كه همان چشم و هم چشمی است نباشد مولانا جلال الدین رومی چه جالب می فرماید :

چیست دنیا ؟ از خدا غافل شدن *** نی قماش و نقره و فرزند و زن

مال را گر بهر دین باشی حمول *** نعم مال صالح خواندش رسول

آب در كشتی هلاك كشتی است *** لیك اندر زیر كشتی پشتی است

چون كه مال و ملك را از دل براند *** زان سلیمان ، خویش جزمسكین نخواند

.............................................
نویسنده: شیخ عبدالله دریایی صلغی
منبع: نشریه صدف ویژه جزیره ی زیبای قشم شماره 375 (34 قشم) 22 اردیبهشت 93
بازديد:1327| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت