« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

اسباب دلسردی و ترک مطالعه | مقالات 31 ارديبهشت 1393
اسباب دلسردی و ترک مطالعه

در مورد اسباب دلسردی از مطالعه و ترک آن در جوامع اسلامی سخنان زیادی گفته شده و اهل نظر با شیوه های گوناگون این اسباب را تبیین کرده اند. از جمله این اسباب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- وجود کانالهای زیاد تلویزیونی و ماهواره ای با برنامه های متنوع ، که به مسأله کتاب و مطالعه در برنامه ها و سریالهای آن اصلا پرداخته نمی شود.

2- ورود اینترنت به شکل وسیع در جامعه و نفوذ آن در میان اقشار مختلف مردم . اینترنت اگرچه فواید غیر قابل انکاری دارد و می توان در جهت مفید از آن استفاده کرد و از تحقیقات علمی جدید مطلع شد ، بخصوص که فاصله ها را کم و جهان را به یک دهکده کوچک تبدیل کرده ، اما جای بسی تأسف است که آمارنشان می دهد بیشتر کسانی که در جوامع اسلامی از این شبکه جهانی بهره می برند استفاده ی صحیحی از آن نمی کنند.

3- تلفن های همراه که مشغولیتی ایجاد کرده اند که قابل توصیف نیست.

4- بازی های الکترونی و رایانه ای با انواع مختلف آن ، که مانع بسیار بزرگ برای رشد فکری است .

ومانند اینها از اسباب لهو و مشغولیت دیگری که هر کدام نیازمند صرف وقت هستند و به عبارت مختصر، نسل ما وقتی ندارد که در مطالعه ضایع کند پس چرا آنرا سرزنش کنیم؟

شکی نیست که هر کدام از این اسباب نقشی در کم رنگ شدن مطالعه دارند اما من در اینجا به چند نکته اشاره می کنم:

1- این وسایل و اسباب لهو و لعب دیگر به شکل بزرگتر و وسیعتری در دنیای پیشرفته موجود است پس چرا باعث مشغولیت آنها نشده؟ چرا اهتمام بیشتری به مطالعه دارند و سرانه مطالعه آنها بالا است ؟ آنها برای بدست آوردن نسخه ای از کتاب که اولین چاپش است در صف های طولانی می ایستند و میلیون ها نسخه از یک کتاب در اولین ساعات عرضه در بازار به فروش می رسد.
مقدار چاپ هر نسخه از کتاب چندین میلیون و حداقل ده ها هزار است در حالی که در جوامع ما به ندرت کتابی وجود دارد که در 10 هزار نسخه چاپ شده باشد حال آنکه چاپ کتابهای تخصصی در بهترین حالات بیش از 1000 نسخه یا 3000 نسخه نیست.

در جوامع غربی بسیاری از نویسندگان و اهل فکر و مقاله نویسان درآمد زندگی خود را از راه نویسندگی و تحقیق های علمی بدست می آورند تا جایی که می شنویم یکی از آنها در سال بیش از دهها میلیون دلار از فروش تألیفاتش بدست آورده ، حال آنکه در جوامع ما یک فرد هم یافت نمی شود که مخارج زندگیش از طریق نویسندگی تأمین شود. و اهل فکر و تألیف با مشکلات عدیده ای مواجه هستند.
2- حال و وضعیت امت ما قبل از ورود این وسایل سرگرمی جدید چگونه بوده است؟ اگر به 50 سال اول قرن گذشته ، زمانی که چاپخانه ها وجود داشته ، نظری بیافکنیم آیا امت ما در مطالعه سرآمد بوده است؟ جواب در واقع منفی است.

3- ما از لحاظ سوادآموزی و رفع بی سوادی از کشورهایی مثل سنگاپور و ژاپن خیلی عقب تر هستیم . تأسف تنها از عدم مطالعه عامه مردم نیست بلکه تأسف اصلی از عدم مطالعه فارغ التحصیلان دانشگاهی است.

با نگاهی گذرا به کتابخانه های عمومی و آمار آنها براحتی این مسأله ملموس است. تلختر اینکه استادان در سطوح مختلف تدریس فقط به دروس مقرر تدریسی خود می پردازند و از مطالعه های جانبی خبری نیست.

شاید کسی بگوید: این توصیف شما مبالغه آمیز است و تصور اشتباهی نسبت به جامعه ما می دهد!

می گویم: این واقعیت است بلکه امر ما به جایی رسیده که از قرائت قرآن هم روی گردان هستیم و مصداق این آیه شده ایم «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» فرقان 30 یعنی و پيغمبر عرض مي كند ، پروردگارا ! قوم من اين قرآن را رها و از آن دوري كرده اند.

اسباب دیگری برای تنفر از مطالعه و سستی در آن وجود دارد که می توان به آنها اشاره کرد :

اول از همه دوری از یاد خدا و سستی ارتباط با پروردگار متعال است که نتیجه آن زندگی بدون هدف و آرمان است.

راه معالجه و درمان ، بازگشت صادقانه بسوی خدا و تقویت ارتباط با او و درک این مطلب است که خداوند ما را آفریده تا در زمین با هدف زندگی کنیم «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ» هود 61

یعنی اوست كه شما را از زمين آفريده است و آباداني آن را به شما واگذار نموده است. پس ، از او طلب آمرزش بنمائيد و به سوي او برگرديد بيگمان خداوند من نزديك و پذيرنده است.

و برای تحقق این إعمار و آبادانی لازم است به مهار علوم و بحث و اختراع پرداخته شود این همان چیزی بود که مسلمانان نسلهای قبل آنرا فهم کرده بودند چنانکه تاریخ برای ما از عشق آنها به مطالعه و تلاش آنها در کسب معارف ثبت کرده است.آنها علم را بهترین قربات به درگاه خداوند می پنداشتند و آنرا بهترین راه برای رسیدن به هدف و قله پیشرفت می دانستند.

دوری از خدا و ضعف ارتباط با او ، سبب سستی اراده و ضعف عزائم و عدم قیام به واجبات گردید.

عامل اصلی نابودی ثروتهای علمی ما ، ضعف اراده در مطالعه و طلب علم بود ، اگرچه جهل و عدم آگاهی به ارزش مطالعه و وقوع جنگها و فتنه ها در این امر سهیم بودند و نمی توان نقش آنها را انکار کرد.

امام ابن جوزی رحمه الله از ضعف همت و اراده که باعث نابودی بسیاری از کتابهای علمی شده خبر می دهد و می گوید: (علمای قدیم همت های عالی داشتند، تألیفات آنها که حاصل عمرشان بود گواه بر آن است اما بسیاری از تألیفات آنها از بین رفته چون همت های طلاب ضعیف شده طوری که فقط بدنبال کتابهای مختصر هستند و به کتابهای مطول علاقه ای ندارند تا جایی که از میان کتابها بر کتابهای تدریسی اکتفا می کنند و همین باعث نسخه برداری نشدن کتابها و از بین رفتن آنها گردید.) (1)

اگر این تعلیل ابن جوزی در زمان خویش باشد با وجود علمایی چون أبوالوفاء ابن عقیل حنبلی (ت513هـ.ق) صاحب کتاب فنون که به 800 جلد می رسید ، و ابن الخشاب نحوی (ت567هـ.ق) که صاحب تصنیفات متعدد و کتابخانه بسیار بزرگ بود ، و ابوالعلاء همدانی (ت569هـ.ق) که خود علامه و عاشق کتاب بوده ، و وزیر صالح عالم ابن هبیره (ت560هـ.ق) و مانند اینها از علمای بسیار بزرگ ، پس چه بگوئیم در مورد زمان خود که ضعف همت ها و سستی اراده ها همانند سیلی ویرانگر همراه با اسباب لهو و مشغولیت مانع از مطالعه بلکه مانع از کسب علم بصورت کلی می شوند. (2)

نکته ی دیگر: بزرگترین مسئولیت موسسات فرهنگی ایجاد جامعه ای مطالعه گر و ایجاد و توسعه تواناییهای فکری دانش آموزان است.

سزاوارترین نقطه تمرکز تعلیم ، ایجاد روحیه مطالعه و حس کنجکاوی در بدست آوردن معلومات جدید است. مدرک باید متناسب با پشتوانه علمی و تحقیقات فردی اشخاص صادر شود.

اما آنچه که به نظر می رسد این است که موسسات فرهنگی هیچ برنامه تربیتی مشخصی که دانش آموزان را علاقمند به مطالعه و تمرین مهارتهای مطالعه کند ندارند.

علاوه بر آن منزل نیز کامل کننده دور ظلم و اجحاف بر مطالعه است. به ندرت خانه ای یافت می شود که در آن کتابخانه وجود داشته باشد ، و خانه ای که در آن مطالعه بخشی از تکالیف فرزندان باشد وجود ندارد.

پس نتیجه ی طبیعی همان چیزی است که ما در آن قرار داریم و آن کمی توجه افراد جامعه به اهمیت مطالعه برای ساختن انسان هوشیار است. این کار نیاز دارد به معالجه تمرکز یافته در تمام دوره های تحصیل تا فارغ التحصیلی از دانشگاه و در کنار آن تلاش اندیشمندان و اهل فکر برای تشویق به مطالعه و زمینه سازی آن در جامعه با استفاده از تمام وسایل ارتباطی موجود، تا این مشکل بزرگ برطرف گردد. (3)

اگر تلاشهای معلم ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان و استاد دانشگاه بر ایجاد روحیه مطالعه در دانش آموزان و دانشجویان باشد نسلی پرورش می یابد که عاشق مطالعه است و در راه کسب علم خود را فدا می کند و افتخار تمام نسل ها و زمانها می گردد. (4)

..................................................................................................
برگرفته از کتاب (مقدمة فی القراءة نحو تثقیف ذاتی، ثقافة واعیة)
نویسنده: شیخ سید احمد سید جمال نورائی
ترجمه با اندکی اختصار و تصرف : محمد تشیخ (مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه)
تهیه و تنظیم: سایت مدرسه اسماعیلیه
..................................................................................................
1) صید الخاطر ص 375
2) المشوق إلی القراءة و طلب العلم ص 11-12
3) الطرق الجامعة للقراءة النافعة ص 50-52
4) المطالعة الأدبیة الموجهة ، موهوب حروش ص 12
بازديد:1418| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت