« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

عثمان رضی الله عنه افتخار تاریخ اسلام | صحابه و صحابیات رسول 4 اسفند 1392
عثمان رضی الله عنه افتخار  تاریخ اسلام

عثمان - رضي الله عنه - در عهد جاهليت از بزرگان قريش بود و به دليل منزلت والا، ثروت، شرم و حياي بسيار و گفتار نيک و رفتار شايسته، بسيار مورد محبت و احترام مردمان قرار داشت. خود او گفته است که در جاهليت، نه در برابر هيچ بتي سر بر خاک نهاد، نه مرتکب فحشايي شد و نه لب به شراب زد.
سي و چهار سال از عمرش مي گذشت که با دعوت ابوبکر صديق - رضي الله عنه - و بدون تامل و درنگي به اسلام ايمان آورد و به اين ترتيب، افتخار آن را يافت که جزو «سابقين اولين» باشد.
با اسلام آوردن ايمان، پيوندي محکم و ناگسستني ميان او و ديگر برادران و خواهران مسلمانش به وجود آمد تا آنجا که رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - رقيه، دختر بزرگوار خويش، را به عقد او درآورد.
همه اقوام و ملل بايد سنت آزمايش الهي را بگذرانند و صحابه بزرگوار - رضي الله عنه - نيز از اين قانون مستثني نبودند. آنان در راه اقامه دين حق، رنج ها و سختي هايي را به جان خريدند که کوه هاي سر به فلک کشيده نيز توان تحمل آنها را ندارند. اين مردان و زنان با ايمان و مخلص در اين راه طاقت فرسا از جان و مال خويش دست شستند و براي اعتلاي لواي اسلام از هيچ کوششي فروگذار نبودند. در اين راه هيچ يک از آنان از آن رنج ها و مصائب مستثني نبودند و همه اعم از فقرا و ثروتمنداني چون عثمان بن عفان که عمويش، حکم بن ابي العاص، او را به خاطر دين جديدش شکنجه مي داد، رنج هاي بسيار بردند.
عثمان از همان زمانيکه به اسلام ايمان آورد در کنار رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - و همراه و همگام او بود و جز هنگام هجرت و يا زمانيکه دستور مي يافت مأموريتي را به انجام رساند، هرگز حضرت رسول - صلى الله عليه وسلم - را تنها نگذاشت.
عثمان از همان روزهاي نخستين ظهور اسلام، ارتباط دائم و تنگاتنگي با رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - و ديگر بزرگان صحابه داشت و اين باعث شد که او در بطه جريان کامل روند رو به رشد تاسيس و تحکيم پايه ها و ارکان شريعت اسلام قرار داشته باشد.
عثمان همچون ديگر صحابه بزرگوار - رضي الله عنه - از همان چشمه پرورش و تزکيه نبوت سيراب شد و در مکتب رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - و در محضر خود ايشان تربيت يافت.
همانطور که بيان شد عثمان از همان بدو اسلام آوردن، همراه و همگام پيامبر خدا - صلى الله عليه وسلم - بود و در همه شرايط و لحظات حساس، چه در مکه و چه در مدينه، در کنار رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - حضوري فعال داشت و اين باعث آن شد که در مدرسه رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - پرورش يابد که خود، مهمترين عامل در شکوفا شدن استعدادها و توانمندي هاي او و پرورش و تزکيه کم نظير شخصيت او بود.
بر خلاف اتهامات ، عثمان تنها به اين دليل در جنگ بدر حضور نيافت که به امر خود رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - وظيفه داشت از رقيه، دختر بزرگوار رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - ، که در بستر بيماري بود مراقبت به عمل آورد. در واقع، او چون ديگر صحابه مي دانست فضل و اجر حضور در اين جنگ، نزد خدا و رسولش - صلى الله عليه وسلم - تا چه ميزان است و به همين دليل، او نيز همراه سپاه اسلام به راه افتاد اما بنا به دستور رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - به مدينه بازگشت تا از دختر رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - مراقبت کند. مهمترين دليل اين ادعا آن است که چون رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - به مدينه بازگشت عثمان را در ثواب و غنايم آن جنگ سرنوشت ساز سهيم نمود.
در جريان صلح حديبيه، عثمان از چند جنبه نسبت به ديگر صحابه فضيلت يافت : نخست آنکه چون از طرف رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - به مکه رفت رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - هنگام بيعت با صحابه، به جاي دست عثمان با دست خويش بيعت نمود. دوم آنکه او ماموريت يافت تا پيغام رسول خدا را به مسلمانان حاضر در مکه برساند. از طرف ديگر، نبي اکرم - صلى الله عليه وسلم - اعلام نمودند که عثمان هرگز بدون رضايت رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - طواف نخواهد کرد و تنها آن هنگام که رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - حج را بجاي آورد عثمان نيز آن فريضه را انجام مي دهد.
رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - ، شفاعت عثمان در مورد عبدالله بن سعد بن ابي سرح را پذيرفت و او را مورد بخشايش خود قرار دادند.
بعد از وفات رقيه، دختر رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - ، آن حضرت ام کلثوم، دختر ديگرشان را به عقد عثمان در آوردند.
از مهمترين اقدامات اقتصادي عثمان مي توان خريد چاه «رومه» به قيمت بيست هزار درهم و وقف آن براي استفاده همگان، توسعه مسجد النبي و پرداخت هزينه هاي تجهيز سپاه تبوک را نام برد.
احاديث معتبر بسياري در بيان فضيلت عثمان به دست ما رسيده است که از مقام و منزلت او نزد خدا و رسولش - صلى الله عليه وسلم - خبر مي دهد. نيز مسلم است که رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - وقوع آن فتنه بزرگ را به او خبر داده و او را از حوادث آن مطلع نموده بود.
عثمان جزو صحابه اي بود که هم در دوران رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - و هم در دوران خلافت ابوبکر و عمر از رجال مهم و صاحب نظر به حساب مي آمد تا آنجا که در بيشتر مسائل مهم، رأي و نظر او را جويا مي شدند. نقل است که او در عهد ابوبکر به دليل عطوفت و ملايمت بسيار پس از عمر که به سختگير و قاطع بودن شهر از اعتبار و نفوذ بسياري برخوردار بود به نحويکه اگر عمر را وزير ابوبکر مي گفتند، عثمان را معتمد و صاحب سر ابوبکر و کاتب اول او مي دانستند.
عثمان همچنين در دوران خلافت عمر نيز از اعتبار خاصي نزد خليفه برخوردار بود به نحويکه مردمان چون مي خواستند مسأله مهمي را نزد عمر مطرح کنند. نخست عثمان يا عبدالرحمن بن عوف را پيشقدم مي نمودند. اين اعتبار تا بدانجا بود که ديگر مسلمانان، عثمان را «رديف» مي خواندند. در لغت، رديف به فردي گفته مي شود که پشت سر سوارکار و برترک مرکب مي نشيند و عرب، هر آنکه را که بعد از رؤسا از اعتبار و نفوذ بسياري برخوردار بود و به تعبير امروز، مرد شماره دو محسوب مي شد، رديف مي گفتند. آنگاه چون از طريق آن دو به هدفشان نمي رسيدند عباس، عموي پيامبر خدا - صلى الله عليه وسلم - ، را نزد عمر مي فرستادند.
در جريان مذاکرات شوراي خلافت، از مهمترين اقدامات عبدالرحمن بن عوف اين بود که خود را از رقابت بر سر منصب خلافت کنار کشيد و سپس با مشورت و نظر ديگر اعضاي شورا، عثمان را به اين مقام برگزيد و توانست به بهترين شکل ممکن، اجماع امت را در اين ارتباط فراهم آورد.
بنا به دلايل متعدد، بعد از شهادت عمر - رضي الله عنه - ، عثمان - رضي الله عنه - لايق ترين افراد براي امر خلافت بود. تمام صحابه و آنانکه از راه و روش ايشان تبعيت مي کنند بر اين نکته، اتفاق نظر دارند.
چون عثمان، به خلافت رسيد، خطيبي از جانب او برخاست و به مردم اعلام نمود که عثمان در حکومت خويش، براساس قرآن، سنت و راه و روش ابوبکر و عمر حکم مي راند. جز در موارد اجراي حدود، صبر و گذشت و عطوفت و حکمت را اساس رفتار و کردار خويش قرار مي دهد. سپس خود او برخاست و در لابه لاي سخنانش، مردم را از گرايش به دنيا و شيفته آن شدن بر حذر داشت تا مبادا بر سر جيفه آن، دچار رقابت ناسالم و بغض و حسد و نفرت نسبت بن يکديگر شوند که آنگاه اتحاد خويش را از دست مي دهند و قدرت و هيبتشان از ميان مي رود.
داشتن صفات و خصوصياتي چون، ايمان، علم، قدرت هدايت و مديريت، صبر و آرامش، گذشت، ملايمت، سخاوت، تواضع، شرم و حيا، عفت، کرم و مروت، شجاعت، خردمند و دورانديش بودن، عدالت، عابد و زاهد و شاکر بودن، خوف خدا را در دل داشتن، نظارت دائم بر اوضاع و احوال مردم و انتصاب افراد لايق و توانا در مناصب مختلف، اين امتياز را به عثمان مي داد که رهبر و پيشوايي توانا و کارآمد باشد.
شناخت ويژگي ها و خصوصيات منحصر به فرد هر يک از خلفاي راشدين، اين امکان را به مسلمانان مي دهد تا در ميان خود، بهترين و شايسته ترين رهبران را انتخاب کنند.
سياست هاي مالي و اقتصادي عثمان بر اين اصول استوار بود : اجرا نمودن سياست هاي کلي اسلام در زمينه پول و اقتصاد، تعيين آن مقدار از ماليات و خراجي که لطمه اي بر مردم نزند، گرفتن حق و حقوق بيت المال از مردم، گرفتن خراج و جزيه اي که بر اهل ذمه واجب است، اعطاي حق وحقوق مردم از بيت المال، کارگزاران امور مالياتي بايد امانت دار و وفادار باشند و ريشه کن کردن هر نوع انحرافي که بر اثر رفاه و ثروت در ميان مردم پديد مي آيد.
هزينه هاي دولت عثمان نيز عبارت بودند از : پرداخت حقوق و پاداش واليان و سربازان، تامين بودجه حج، بازسازي و گسترش مسجد النبي و مسجد الحرام، تاسيس اولين ناوگان دريايي سپاه اسلام، انتقال بندر حجاز از شعيبه به جده، حفر چاه هاي متعدد براي ساکنان شهرها و روستاها و مسافران، تعيين حقوقي براي مؤذنان و بسياري موارد ديگر.
در جريان شورش معترضان، آنان براساس شايعات و اکاذيب سبئيان، عثمان را متهم نمودند که او دست به اسراف و تبذير اموال بيت المال مي زند و آنها را در اختيار خويشان و نزديکان خود قرار مي دهد. بعدها اين دروغ ها در قالب روايات بي پايه و اساس به نسل هاي بعد منتقل شد و امروز مي بينيم که محققان و نويسندگان آنها را به چشم حقايق مي بينند و پژوهش هاي خود را براساس آنها تدوين مي کنند.
دوران خلافت عثمان در امتداد عصر خلفاي راشدين از ابوبکر تا علي - رضي الله عنه - است که به دليل نزديک بودن به دوران رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - و ارتباط تنگاتنگ آن با آن عهد و اجراي کامل و دقيق سنت رسول الله، از اهميت خاصي نزد مسلمانان برخوردار است.
مهمترين برنامه هاي نظامي عهد عثمان را مي توان اين موارد دانست : سرکوب شورش ايرانيان و روميان بر ضد حکومت اسلامي و بازگرداندن آرامش و امنيت به آن سرزمين ها، ادامه روند فتوحات تا از اين طريق بتوان حملات مکرر دشمنان اسلام را خنثي نمود، تاسيس پايگاه ها و مراکز نظامي مهم و ثابتي که مسلمانان از طريق آنها بتوانند از مرزهاي حکومت اسلامي محافظت و پاسداري نمايند و تشکيل نيروي درياي تا بتواند نيازهاي نظامي سپاه اسلام را تامين کند.
پادگان ها و مراکز نظامي در اين عهد، همان مراکز ولايات بودند که مسئوليت محافظت از مرزها را برعهده داشتند. اين مراکز عبارت بودند از کوفه و بصره در عراق، دمشق در شام و فسطاط در مصر که همه اين شهر، موظف بودند شرايط و امکانات دفاع از قلمرو اسلامي و استمرار روند فتوحات و نشر و گسترش اسلام به ديگر مناطق را تامين نمايند.
از مشهورترين سرداران جنگ هاي فتوحات عهد عثمان، مي توان، حبيب بن مسلمه، احنف بن قيس، سلمان بن ربيعه و عبدالرحمن بن ربيعه را نام برد.
نبرد بزرگ و سرنوشت ساز «ذات الصواري» از بزرگترين مظاهر و جلوه هاي پيروزي حق بر باطل و برتري ايمان راستين و خلل ناپذير بر قرن ها تجربه و انبوه امکانات و نفرات، مجرب ورزيده سپاه روم بود که چندين قرن، تجربه جنگ هاي عظيم دريايي را پشت سر داشتند و در مقابل ايشان، مسلماناني قرار داشتند که تنها چند سالي بيش نبود که با اين نوع جنگ آشنا شده بودند.
مهمترين درس ها و عبرت هايي که مسلمانان در جريان فتوحات عهد عثمان به دست آوردند عبارت بودند از : تحقق وعده خداوند به مؤمنان بر نصرت ايشان در برابر کفار و مشرکان قدرتمند، پيشرفت در فنون و تاکتيک ها جنگ و ساست، قدم گذاشتنبر پهنه درياها، لزوم به دست آوردن اطلاعات اوضاع و شرايط سپاهيان دشمن و شناخت اهميت و نقش حفظ وحدت کلمه در مواجهه با دشمنان.
از جريان تدوين مصحف واحد در عهد عثمان - رضي الله عنه - مي توان ميزان فهم و درک صحابه - رضي الله عنه - را از آياتي که مؤمنان را از تفرقه و اختلاف بر حذر مي دارد، دريافت. به خاطر فهم درست و عميق صحابي اي چون حذيفه بن اليمان بود که چون اختلافات به وجود آمده بر سر نحوه قرائت قرآن را در ميان عراقيان و شاميان ديد، بلافاصله خود را به مدينه و نزد عثمان رسانيد و خطر اين جريان را به او گوشزد نمود و عثمان نيز بنابر همان شناخت عميق از قرآن، با تدوين مصحفي واحد، در اين فتنه را براي هميشه بست.
فراهم نمودن مقدمات وحدت ميان امت اسلام از بزرگترين جهادهاست و اين مساله، گاميست بسيار مهم در احياي عزت و کرامت مسلمانان و حاکم گردانيدن شريعت خداوند مي باشد. اين مهم را مي توان به وضوح در رفتار و کردار خلفاي راشدين، به خصوص، آن هنگام که عثمان، جهت حفظ وحدت ميان مسلمانان، اقدام به تدوين مصحفي واحد نمود، مشاهده کرد.
مهمترين سرزمين هاي عهد عثمان - رضي الله عنه - عبارت بودند : مکه، مدينه، بحرين و يمامه، يمن و حضرموت، شام، ارمنستان، مصر، بصره، و کوفه.
از مهمترين روش هاي عثمان - رضي الله عنه - براي مطلع شدن از شيوه حکومت و عملکرد واليان و کارگزاران خود مي توان اين موارد را نام برد : گفتگو با حجاجي که در موسم حج، از مناطق مختلف به حجاز مي آمدند، گفتگو با مسافران و بازرگاناني که از ديگر ولايات و سرزمين ها به مدينه وارد مي شدند، اعزام بازرساني معتمد به ولايات، احضار خود واليان و کارگزاران و صحبت با خود ايشان .
حقوقي که مردم و خلفا در عهد خلفاي راشدين در قبال واليان، موظف به رعايت آنها بودند، عبارتند از : اطاعت از واليان تا آن هنگام که ايشان در چارچوب شريعت حکم رانند، انجام امر به معروف و نهي از منکر نسبت به ايشان، رساندن اطلاعات درست و مهم در مورد دشمنان به واليان، حفظ احترام و کرامت ايشان در همه حال ولو از مقام خود عزل شوند و پرداخت بموقع حقوق و تامين نيازهاي ايشان.
وظايفي که واليان در اين عهد در قبال خلفا و امت، موظف به رعايت آنها بودند عبارتند از : اقامه و اجراي دستورات شريعت، حفظ امنيت و جان و مال و نواميس مردم، جهاد در راه خدا، تلاش در جهت تامين مايحتاج مردم، تعيين و انتصاب کارگزاران و کارمندان امين و درستکار، حفظ حقوق اهل ذمه، مشورت با بزرگان و فرزانگان جامعه، اهتمام در جهت عمران و آباداني قلمرو خويش و عنايت داشتن مسائل اجتماعي و فرهنگي مردم.
عثمان، خليفه ايست ره يافته که چون ديگر صحابه، لياقت اقتدا نمودن به او را دارد. بنابراين اقدامات او، سنتي است حسنه که مي توان از آنها تبعيت نمود و بدان ها اقتدا کرد همانطور که عمر، بنا به دلايلي خاص، خويشان و نزديکان خود را از حکومت دور نگه داشت، بر خلاف او، عثمان، آن خويشان و نزديکان خود را که توان و لياقت منصبي را داشتند به کار مي گماشت تا بتواند بهترين نتايج را از اين اقدام، به نفع اسلام و مسلمين به دست آورد. بنابراين اوصاف، تمام حرف و حديث هايي که به ناحق در مورد او و روابطش با خويشان و نزديکان خود داشت نادرست و ناعادلانه است و بايد دانست تمام اقدامات او در چارچوب شريعت و قابل پذيرفتن مي باشند.
تمام خويشان و نزديکان عثمان که او آنان را در مناصب مختلف به کار گماشت، همه از توان و لياقت لازم جهت انجام وظايف خود برخوردار بودند و براساس همين توانايي ها و شايستگي ها بود که توانستند قلمرو هاي تحت امر خويش را به نحو احسن اداره کنند، سرزمين هاي بسياري را فتح و به قلمرو اسلامي ضميمه نمايند، عدل و احساس را در ميان مردمان تحت حکومت خويش بگسترانند. از طرف ديگر، بودند در ميان ايشان که در عهد ابوبکر - رضي الله عنه - و عمر - رضي الله عنه - نيز صاحب مقامات و مناصب مهمي بودند و مأموريت هاي متعددي به ايشان محول شده بود.
هر آنکه بدون هيچ نوع غرض يا کينه اي، به مطالعه عميق و ژرف تاريخ اسلام و سيره بزرگان اين امت که در طول دوران خلفاي راشدين و بالاخص عهد عثمان بن عفان، خدمات بسياري را در راستاي توسعه قلمرو اسلامي، نشر و گسترش و مديريت کم نظيري که در آن شرايط، از خود به نمايش گذاشتند، بدون شک، دچار فخر و مباهات نسبت به اين تاريخ و اين مردان بزرگ مي شود.
براساس اسناد و مدارک معتبر تاريخي و حديثي، عثمان هرگز اقدام به تبعيد ابوذر ننمود بلکه اين خود ابوذر بود که در آن شرايط حساس، مصلحت را در اين ديد که از مدينه خارج شود و در اطراف آن سکني گزيد و به همين دليل، از عثمان اذن خواست تا چنين کند و عثمان نيز در همين راستا چنين اجازه اي به او داد. اما باز در اين مورد نيز، دشمنان عثمان، دست به شيطنت زدند و چنان وانمود کرده اند که اين عثمان بود که ابوذر را تبعيد نمود.
بدون شک، ابوذر به هيچ عنوان، تحت تاثير افکار و عقايد عبدالله بن سبأ قرار نگرفت و به هيچ نحوي از اتحاء در جريانات فتنه نقش نداشت تا سرانجام در منطقه ربذه دار فاني را وداع گفت و به جانب دوست شتافت.
مهمترين دلايل و علل بروز فتنه را مي توان موارد ذيل گفت : رفاه و ثروت موجود در جامعه آن روز، پيدايش تغييرات و دگرگوني هاي متعدد دريافت و فرهنگ جامعه، به خلافت رسيدن عثمان با آن خصوصيات منحصر به فرد بعد از خلافت بي نظير عمر بن خطاب، خارج شدن بزرگان صحابه از مدينه و متفرق شدن ايشان در بلاد مختلف [که طبيعتاً اين مجال را به ديگران مي داد تا در پايتخت دولت، جولان دهند]، گسترش مجدد تعصبات عصر جاهليت، توقف روند فتوحات [که قاعدتاً بيکار شدن آن خيل عظيم سربازان و کاهش غنايم را در پي داشت]، رواج فهم نادرستي از ورع و زهد در جامعه، جاه طلبي ها و آزمندي هاي جاه طلبان و آزمندان، توطئه دشمنان و کينه توزان اسلام، نقشه هاي دقيق و حساب شده دشمنان و منافقان جهت تضعيف پايه هاي حکومت و به کار گرفتن شيوه ها و تاکتيک هاي متعدد که بتوان از طريق آنها مردم را بر ضد حکومت تهييج و تحريک نمود و وجود مرد مکار و شيطان صفتي چون عبدالله بن سبأ در بطن حوادث فتنه.
اولين جرقه هاي فتنه در کوفه زده شد اما پس از تبعيد سران اين فتنه به شام و سپس به منطقه جزيره و نزد مردي قاطع چون عبدالرحمن بن خالد بن وليد، اوضاع، به طور موقت، آرام شد اما با مکاتبه يزيد بن قيس، از سران فتنه، با تبعيديان، آنان به کوفه گريخته و علناً فتنه را آغاز کردند.
سياست عثمان در مواجهه با جريان فتنه براساس صبر و آرامش و گذشت استوار بود او بر همين اساس، اين شيوه ها را در جهت حل و فصل اين ماجرا در پيش گرفت : اعزام هيأت هاي تحقيق و تفحص به ولايات مختلف، ارسال نامه هايي متعدد به همه ولايات که به مثابه بيانيه از جانب خليفه به امت بود، مشورت با واليان، گفتگو با معترضان و پاسخ به انتقادات آنان و نيز تامين تعدادي از خواسته ها و مطالبات ايشان.
با دقت در نحوه برخورد عثمان با آن فتنه، مي توان درس هايي از آن آموخت تا در مواقع بروز چنين جرياناتي، آنها را به کار بست. مهترين اين نکات، عبارتند از : استقامت، رعايت عدالت، حفظ آرامش و متانت، تلاش در جهت حفظ وحدت کلمه، اجتناب از تبليغات و به را انداختن جار و جنجال، مشورت با بزرگان و فرزانگان خدا ترس و با ايمان، رجوع به احاديثي که در مورد فتنه ها هستند.
مهمترين دلايلي که عثمان را واداشت تا مانع شود صحابه و مردم مدينه و ديگر بلاد به جنگ و نبرد با معترضان بشتابند، عبارتند از : عمل به وصيتي که رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - او را به رعايت آن سفارش فرموده بود که نزد عثمان، چون پيماني بود ميان او و رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - که مي بايست تا پاي جان نيز به آن پايبند باشد، عثمان نمي خواست که اولين حاکمي باشد که در ميان امت رسول الله - صلى الله عليه وسلم - جنگ و خونريزي به راه مي اندازد، او خوب مي دانست که معترضان، تنها او را مي خواهند و قصد دارند او را از ميان ببرند و به همين دليل، جائز نمي ديد که جان ديگر مسلمانان را سپر جان خويش گرداند، عثمان يقين داشت که براساس حديث رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - که او را به خاطر صبر و استقامت در برابر مصيبتي که به آن دچار مي شود، به بهشت بشارت داده بود، او در آن ماجرا کشته خواهد شد و او همان خليفه ايست که به خاطر دفاع از حق، جان خويش را از دست مي دهد و عمل به نظر و نصيحت عبدالله بن سلام که به او گفته بود که با معترضان درگير مشو که صبر و استقامت تو بهترين حجت و برهان در رد ادعاهاي دروغين ايشان است.
هر چند روايات، نام قاتل عثمان را ذکر نکرده اند اما مي دانيم که او مردي مصري بوده است. نکته مهم ديگر اين است که محمد بن ابي بکر صديق، به هيچ عنوان، در قتل عثمان، نقش نداشت و همه رواياتي که چنين مطلبي را بيان مي کنند، ضعيف و مخالف با روايات صحيح و مستندي هستند که بر تبرئه او در اين جريان تاکيد مي کنند.
طبق روايات معتبر و مستند، هيچ يک از صحابه در قتل عثمان، نقشي نداشتند و همه ايشان از اين جنايت مبرا مي باشند و به هيچ عنوان، مردم را عليه او تحريک ننمودند.
عثمان مردي هوشيار و روشن ضمير بود و به همين دليل، توانست با شجاعتي کم نظير و اتخاذ سياستي مناسب، توطئه هاي شورشيان را نقش بر آب و خود آنان را نزد مسلمانان رسوا کند. او چون نمي خواست اولين فردي باشد که آتش جنگ را ميان امت شعله ور مي سازد، تصميم گرفت با ايثار جان خود، کيان امت را از چنان مهلکه اي نجات بخشد.
فتنه قتل عثمان - رضي الله عنه - ، حادثه اي بود که تاثيرات بزرگ و دامنه داري را در ميان امت به جاي گذاشت، پس از اين فاجعه، فتنه ها و جنگ هاي متعدد ديگر روي دادند که حاصل تمامي آنها، تضعيف ايمان مردم و شيوع وسيع دروغ و نفاق و خيانت در ميان ايشان و انحراف از شريعت راستين بود.
همانطور که خداوند در قرآن مي فرمايد : { و تلک القري اهلکناهم لما ظلموا وجعلنا لمهلکهم موعدا } (کهف : 59) هر آن کس را که به ديگري ظلم و ستم روا دارد و به ناحق به حقوق او تجاوز کند هم در دنيا و هم در آخرت، عذابي دردناک خواهد بود و چون به سرنوشت رؤساي و رهبران شورشيان و آنکه مستقيماً در قتل عثمان دخالت داشتند مي نگريم مي بينيم که خداوند آنان را در دنيايشان ذليل گردانيد و انتقام خون به ناحق ريخته عثمان را از يک يک آنان گرفت.
فاجعه قتل عثمان - رضي الله عنه - همه صحابه و ديگر مسلمانان را چنان متاثر و اندوهگين نمود که مدت ها نتوانستند آن را از ياد ببرند. شاعر رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - حسان بن ثابت، از اين قاعده مستثني بود و با سرودن قطعات و قصائري سوزناک در رثاي عثمان و هجو قاتلان او در اين ماتم و حزن شرکت جست تا همچنان عمق اين فاجعه را از وراي گذشت قرن هاي بسيار در گوش ها طنين انداز باشد.
بازديد:1708| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت