« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

پاسخ مسابقه پیامکی شماره (8) و معرفی برنده | مسابقه پیامکی 14 بهمن 1392
پاسخ مسابقه پیامکی شماره (8) و معرفی برنده

مدیریت سایت مدرسه علوم دینی اسماعیلیه با تشکر از شرکت عزیزان در این مسابقه اعلام می نماید که از مجموع 36 شرکت کننده 20 نفر از عزیزان پاسخ صحیح را انتخاب کرده بودند که به قید قرعه شماره همراه 2183***0915 برنده مسابقه پیامکی شماره هشت گردید و جایزه ایشان برایشان ارسال شد.

...........................................................................


سنن‌ ابن‌ ماجه‌ ششمین‌ از صحاح‌ سته‌
اساساً وجود نظریه‌ای‌ به‌ عنوان‌ «صحاح‌ سته‌» یا مثلاً «صحاح‌ خمسه‌» پیش‌ از سده ۵ق‌ روشن‌ نیست‌ تا بتوان‌ از حضور سنن‌ ابن‌ ماجه‌ در آن‌ میان‌ سخن‌ راند. در واقع‌ نخستین‌ شخصیت‌ شناخته‌ شده‌ای‌ که‌ در دو کتاب‌ شروط الائمة السنه و اطراف‌ الکتب‌ السته نظریه صحاح‌ سته‌ را در دمشق‌ زمین‌ مطرح‌ ساخت‌، ابن‌ قیسرانی‌ (د ۵۰۷ق‌) بود که‌ ابن‌ ماجه‌ را مؤلف‌ ششمین‌ صحیح‌ از صحاح‌ سته‌ شناخت‌ (در کنار بخاری ‌، مسلم ‌، ابوداوود ، ترمذی ‌، نسایی ‌). درپی‌ ابن‌ قیسرانی‌، ابن‌ عساکر (د ۵۷۱ق‌) که‌ در تألیفی‌ با عنوان‌ الاشراف‌ «اطراف‌» سنن‌ سه‌ گانه‌ را گردآورده‌ بود، با مطالعه‌ کتاب‌ ابن‌ قیسرانی‌، «اطراف‌» سنن‌ ابن‌ ماجه‌ را نیز بدان‌ افزود و عبدالغنی‌ جمّاعیلی‌ مقدسی‌ (د ۶۰۰ق‌) در الکمال‌ که‌ بعدها مبنای‌ کار مزّی‌ در تهذیب‌ الکمال‌ قرار گرفت‌، رجال‌ صحاح‌ سته‌ را جمع‌ کرد .
به‌ هر صورت‌ در سده‌های‌ ۷ و ۸ق‌ آشکارا نظریه صحاح‌ سته‌ در مشرق‌ جای‌ خود را محکم‌ ساخته‌ بود.البته‌ باید در نظر داشت‌ که‌ در کنار نظریه غالب‌، نظریه صحاح‌ خمسه‌ و نظریات‌ دیگری‌ که‌ با حذف‌ کتاب‌ ابن‌ ماجه‌ یا حفظ آن‌، سنن‌ دارمی‌ را به‌ میان‌ می‌آوردند، نیز با دامنه بسیار محدودی‌ وجود داشته‌ است‌.
در مغرب‌ زمین‌، رزین‌ عبدری‌ (د ۵۲۵ق‌) در زمانی‌ که‌ هنوز مغرب‌ مالکی‌ مذهب‌، سنن‌ ابن‌ ماجه‌ را نشناخته‌ بود، کتب‌ پنجگانه‌ را به‌ همراه‌ موطأ مالک‌، صحاح‌ سته‌ خواند و این‌ نظریه‌ در سده ۶ق‌ حتی‌ مورد پذیرش‌ برخی‌ از شرقیان‌ چون‌ ابن‌ اثیر جزری‌ قرار گرفت‌، ولی‌ با گسترش‌ رواج‌ سنن‌ ابن‌ ماجه‌ نظریه شرقی‌ صحاح‌ سته‌ در مغرب‌ نیز برای‌ خود جایی‌ باز کرد.

اِبْن‌ِ ماجه‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ یزید رَبَعی‌ قزوینی‌ (۲۰۹-۲۲ رمضان‌ ۲۷۳ق‌/۸۲۴ -۲۰ فوریه ۸۸۷م‌)، محدّث‌ بزرگ‌ و گردآورنده سنن‌، ششمین‌ کتاب‌ از صحاح‌ سته‌ در حدیث ‌ می‌باشد. او برای تكمیل دانش حدیثی خود به شهرهای مختلف علمی آن روزگار ؛ از قبیل بغداد، کوفه، بصره، شام، حجاز و ری مسافرت كرد و از مشایخ بزرگ، همچون: علی بن محمد طنافسی مصعب بن عبدالله زبیری، و... علوم حدیث را فرا گرفت . او دارای كتابی در تفسیر قرآن و كتابی درباره تاریخ قزوین است. مهمترین کتاب او سنن است که به سنن ابن ماجه معروف است.
بازديد:1475| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت