« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

حسادت (آسباب ، آثار و درمان) | مقالات 30 دي 1392
حسادت (آسباب ، آثار و درمان)

الحمدلله وحده والصلاة والسلام علی من لا نبی بعده وعلی آله و اصحابه و من اهتدی بهدیه واستن بسنته الی یوم الدین.

بعد از توصیه و سفارش به تقوا و ترس از خدا ، خدمت همه برادران ایمانی ماه با برکت ربیع الاول و هفته وحدت را تبریک عرض می کنم ماهی که میلاد با سعادت رسول الله صلی الله علیه و سلم در آن قرار گرفته است . جامعه اهل سنت و جماعت با برگزاری مراسم مولود خوانی محبت و مودت خود را نسبت به نبی مکرم اسلام اعلان و اظهار می کنند که البته این مراسم چیزی جز ذکر صلوات بر رسول الله ومدارسه ی سیرت آن حضرت نیست ان شاء الله بتوانیم با تمسک به موازین شریعت و تبعیت از رسول الله صلی الله علیه و سلم در سنت و راه و روش آن حضرت مودت و محبت حقیقی نسبت به ایشان را اظهار و اعلان بنمائیم.

روحی الفداء لمن أخلاقه شهدت ******* بأنه خیر مبعوث من البشر
عمّت فضائله کل البلاد کما *********** عمّ البریة ضوء الشمس والقمر

ما عادت داریم وقتی که یک بیماری به سراغ ما یا نزدیکانمان می آید بلافاصله در جهت درمان و رفع آن تلاش می کنیم به پزشک مراجعه می کنیم حتی هزینه های هنگفتی را برای خلاص شدن از شر مریضی پرداخت می کنیم علت آن هم این است که ما آثار بیماری از تب و درد و دیگر آثار ظاهری آن مشاهده می کنیم در همین جا از خداوند متعال درخواست می کنیم که هیچکدام از بندگانش را به بیماری مورد امتحان و آزمایش قرار ندهد و همه ی بیماران را شفای عاجل نصیب بفرماید.

این بیماری جسمی است اما یک سری از بیماریها وجود دارند که خطرشان به مراتب شدیدتر و خطرناک تر از بیماریهای جسمی است و آن بیماری قلب است بیماری جسمی نهایتش دنیای انسان را نابود کند و مرگ او را بدنبال داشته باشد اما بیماری های قلبی که تأثیر مستقیم بر جسم و روح و روان و عملکرد انسان می گذارند موجب تباهی و ضایع شدن دین و دنیا و آخرت انسان می گردد .

یکی از این بیماریهای قلبی که درواقع می توان گفت منشأ بسیاری از گناهان و معاصی است حسادت است که هم در قرآن و هم در سنت زیاد به آن پرداخته شده و به آثار و اسباب و درمان آن اشاره شده است.

حسادت به معنای تمنا و آرزوی زوال نعمت از کسی و تحقق آن نعمت برای شخص حسود است یعنی تمام آرزو و هم و غم حسود این است که نعمت از دیگران گرفته شود و فقط به او داده شود.

کلمه حسد با مشتقاتش پنج بار در قرآن کریم بکار رفته است که بیشتر در مورد یهود است چرا که عاملی که مانع از ایمان آوردن یهود به رسول الله صلی الله علیه و سلم شد حسادت بود . بعد از اینکه حقانیت دعوت رسول الله برای یهود هویدا و مبرهن شد باز از روی حسادت دشمنی پیشه کردند و خسارت دنیا و آخرت را برای آنها به همراه داشت آنچنانکه خداوند متعال می فرماید: « أم یحسدون الناس علی ما ءاتهم الله من فضله » آیا یهود نسبت به رسول الله و امت اسلامی در آنچه که از رسالت و قرآن به آنها داده شده حسادت می ورزند و در جای دیگر می فرماید: «ودّ کثیر من أهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند أنفسهم من بعد ما تبین لهم الحق» یعنی بسیاری از اهل کتاب (یهود و نصاری) دوست می دارند شما بعد از ایمانتان مرتد شوید متمسک به شریعت اسلامی نباشید و این آرزوی آنها بخاطر حسادت ایشان است بعد از اینکه حق برای آنها مشخص شد.

آری حسادت آنقدر خطرناک است که می تواند مانع هدایت شود و خواری و زبونی دین و دنیا و آخرت را بدنبال داشته باشد آنچنانکه یهود را اینچنین از پذیرش هدایت و حق منصرف کرد.

حسادت تنها عاملی بود که منجر به اولین نافرمانی پروردگار در آسمانها شد بله ابلیس بخاطر حسادت نسبت به آدم علیه السلام از فرمان پروردگار سرباز زد و بر آدم سجده نکرد . حسادت بود که منجر به اولین گناه بنو البشر گردید می دانیم که اولین گناهی که بر روی زمین صورت گرفت قتل بود قابیل برادرش هابیل را کشت و علت آن هم حسادت برادر نسبت به برادر بود.

حسد در واقع ریشه ی بسیاری از گناهان کبیره است . حسادت انسان را به غیبت و دروغ و تهمت و ظلم و غصب و سرقت و قتل و تعدی به حقوق دیگران می کشاند.
حسد یک گناه قلبی مذموم و قبیح است و احادیث و روایاتی که در مورد آن وارد شده دلالت بر گناهکار بودن حسود می دهد چرا که خداوند همانطور که ما را دعوت می کند که از شر شیطان به خدا پناه ببریم نیز ما را توصیه می کند که از شر حسود به خدا پناه ببریم « و من شر حاسد إذا حسد».

اما این نکته را باید مورد توجه داشته باشیم که کمتر کسی است که اصلا حسادت در قلب او بوجود نیاید آنچنانکه بزرگان گفته اند: (ما خلا جسد من حسد) یعنی هیچ بدنی از حسادت خالی نیست. پس در طول زندگی ، هر کسی ممکن است به حسادت مبتلا شود اما مهم برخورد انسان با این بیماری قلبی است" انسان پست و لئیم حسادتش را بصورت عملی اظهار می کند اما انسان مومن و کریم حسادت را محدود و محصور در دائره قلب می کند و اجازه نمی دهد که به اعضاء و جوارحش کشیده شود و سعی و تلاشش بر این است که حتی قلب خود را از آن پیراسته گرداند.

در واقع حسدی که در قلب باشد و به اعضای بدن کشیده نشود یک معصیت فردی بین انسان و خدایش است که با اصلاح قلب و توبه و انابه به درگاه خداوند متعال قابل درمان است اما وقتی که به اعضاء و جوارح کشیده شد و نمود عملی پیدا کرد دیگر حقوق دیگران به آن تعلق می گیرد و پاک کردن خود از آن سخت می شود.

وقتی که از امام حسن بصری رحمة الله علیه که از بزرگان تابعین است سوال شد أیحسد المومن؟ آیا مومن حسادت می کند؟ حسن بصری بسیار جالب پاسخ می دهد و می گوید: ما أنساک إخوة یوسف! یعنی آیا برادران یوسف را فراموش کردی؟

برادران یوسف علیه السلام همگی مومن و موحد بودند و نسل تمام پیامبران بنی اسرائیل از حضرت یوسف و برادرانش است. در داستان یوسف علیه السلام می خوانیم که ایشان مبتلا به حسادت برادران شد حسادت نسبت به محبت و توجه پدر گفتند: «لیوسف و أخوه أحب إلی أبینا منا و نحن عصبة إن أبانا لفی ضلال مبین» یعنی یوسف و برادرش بنیامین نزد پدرمان محبوبتر از ما هستند در حالی که ما پهلوانیم و همه ی کارها را انجام می دهیم بدرستی که پدرمان در گمراهی آشکار است .

بله همین حسادت بود که باعث شد نسبت ضلالت را به پدر خویش دهند و کار خود را توجیه کنند ببینیم این حسادت برادران چه آثار شومی را برای یوسف علیه السلام به دنبال داشت . ابتدا نقشه ی قتل او را کشیدند اما تقدیر خداوند بر آن شد که او را در چاه بیاندازند و به قیمت ناچیز بعنوان برده به یک قوم کافر بفروشند.

حسن بصری در ادامه صحبتش فرمود: ( ولکن غمه فی صدرک فإنه لا یضرک ما لم تعد به یدا و لسانا ) یعنی بوجود آمدن حسادت در قلب تا مادامی که به زبان و دست کشیده نشده و نمود عملی پیدا نکرده به تو ضرری نمی رساند .

حسادت در واقع نوعی دشمنی با خدا نسبت به قضا و قدر اوست چرا که شخص حسود راضی به تقدیر الهی نیست و سعی دارد آنرا تغییر دهد.

آثار و نتایج حسادت

1- حلق دین

یکی از آثار زیانبار حسادت تراشیده شدن و جدایی دین از انسان است در حدیثی که زبیر بن العوام رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت کرده رسول خدا می فرماید: (دبّ إلیکم داء الامم قبلکم البغضاء و الحسد هی الحالقة حالقة الدین لا حالقة الشعر) یعنی درد و بیماری امت های قبل از شما به شما رسیده که همان بغض و حسد است بغض و حسد تراشنده است تراشنده دین نه تراشنده ی مو . تشبیهی که رسول الله در این حدیث بکار می گیرد این است که وجود بغض و حسد در قلب را به تیغ تشبیه می کند یعنی همانطور که تیغ مو را از بدن جدا می کند بغض و حسد دین را از انسان جدا می کند. در ادامه این حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: (والذی نفسی بیده لا تومنوا حتی تحابوا ألا أنبئکم بأمر إذا فعلتموه تحاببتم أفشوا السلام بینکم) رواه الترمذی یعنی قسم به خدا که ایمان شما کامل نمی شود تا اینکه یکدیگر را دوست بدارید دوست داشتن متقابل بین برادران ایمانی وجود داشته باشد رسول خدا راهکاری را برای بوجود آمدن این مودت و محبت پیش روی ما قرار می دهد و می فرماید آیا شما را خبر بدهم به آن چیزی که اگر آنرا انجام دهید یکدیگر را دوست می دارید سلام این تحیت بهشتی را بین خودتان منتشر کنید.

2- انتفای ایمان کامل از حسود

در حدیثی که ابوهریره رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت کرده حضرت رسول صلی الله علیه و سلم می فرمایند: ( لا یجتمع فی جوف عبد غبار فی سبیل الله و فیح جهنم و لا یجتمع فی جوف عبد الایمان و الحسد) رواه النسائی

یعنی در سینه بنده خدا گرد و غباری که در صحنه جهاد وارد سینه اش شده با گرد خاکستر جهنم جمع نمی گردد همانطور هم در سینه هیچ انسانی ایمان و حسادت با هم جمع نمی شود یعنی هرگاه حسادت وارد قلب شد ایمان برچیده می شود.

3- خشم خدا و حبط و نابودی اعمال و حسنات

رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: ( الحسد یأکل الحسنات کما تأکل النار الحطب) یعنی حسادت کارهای نیک انسان را می خورد و از بین می برد همانطور که آتش هیزم را می خورد.

4- حسرت و درد و غم و کوتاه شدن عمر برای شخص حسود

شخص حسود با حسادت در واقع به خود آزار می رساند و مانند بیماری خوره از درون خود را تهی می کند و همیشه با خود درگیر و در کشمکش است. معاویة بن ابی سفیان رضی الله عنهما جالب می گوید: (لیس فی خصال الشر أعدل من الحسد یقتل الحاسد قبل أن یصل للمحسود) یعنی در میان صفات نکوهیده و بد، عادلانه تر از حسادت چیزی نیست قبل از اینکه ضرر آن به دیگران برسد خود حسود را از پای در می آورد.

اسباب بوجود آمدن حسادت

1- تکبر

مانند برخورد کفار قریش نسبت به رسول الله صلی الله علیه و سلم که گفتند چگونه یک جوان یتیم بر ما مقدم باشد و بر سر ما گام بردارد و این تکبر و خودبرتربینی آنها منجر به حسادت شد تا جایی که گفتند: «لولا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم» چه می شد اگر این قرآن بر مرد بزرگی از این دو شهر نازل می شد.

2- حب دنیا و مظاهر مادی چون ریاست ، پست و مقام ، ثروت ، تظاهر و تسلط بر دیگران

شخص حسود وقتی کع نعمتی به کسی می رسد غمگین و افسرده می شود اما با وارد آمدن مصیبت به آن شخص یا ارتکاب گناه از طرف او خوشحال و شادمان می گردد این در واقع صفت منافقین است و یک مومن حقیقی هرگز اجازه نمی دهد که چنین چیزی در قلب او خطور کند.

3- فخر فروشی و تظاهر بیش از حد در داشته ها و نعمت ها

رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: ( استعینوا علی قضاء الحوائج بسترها فإن کل ذی نعمة محسود ) یعنی در انجام کارها و برآوردن نیازهایتان از کتمان و مخفی کاری کمک بگیرید چرا که هر صاحب نعمتی حتما مورد حسادت قرار خواهد گرفت.

اگر چه تحدث و بیان نعمتهایی که پروردگار در زندگی به ما داده لازم است اما به این معنا نیست که انسان هیچ سری نداشته باشد و تمام داشته ها و زندگی شخصی خود را پیش روی عموم قرار دهد بلکه با ستر و پوشاندن بعضی از نعمتهای خصوصی مانع از برانگیخته شدن حسادت دیگران شود.

درمان حسادت

اگر حسادت نسبت به کسی یا چیزی در قلب ما عارض شد چه کار کنیم؟

برای درمان حسادت و از بین بردن آن از قلب راه کارهای زیر توصیه می شود:

1- رسیدگی بیش از پیش به حقوق کسی که نسبت به او حسادت کرده ایم و نیکی کردن به او

خداوند عزوجل می فرماید: «ادفع بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم » یعنی به بهترین شیوه با او برخورد کن که حتی اگر دشمنی و کدورتی بین شما وجود داشته باشد به مودت و محبت و صمیمیت تبدیل می شود.

بله سلام کردن ، گشاده رویی ، خوش اخلاقی و ارتباط خوب و پایدار تمام دشمنی ها را به دوستی تبدیل می کند .

2- نپروراندن بغض و کینه در قلب

رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: ( ثلاث لا ینجو منهنّ أحد: الحسد والظن و الطیرة و سأحدثکم بما یخرج من ذلک إذا حسدت فلا تبغض و إذا ظننت فلا تحقق و إذا تطیرت فامض ) یعنی سه چیز است که هیچ فردی از آن نجات پیدا نمی کند و در طول زندگی به آن مبتلا خواهد شد: حسادت ، گمان بد و فالگیری . اما من راه خروج و نجات از آنها را برای شما بیان می کنم هنگامی که حسادت در قلب تو بوجود آمد آنرا به بغض و کینه تبدیل نکن و هنگامی که گمان بد نسبت به کسی پیدا کردی آنرا دنبال مکن و سعی نکن گمان بدت را محقق سازی و هنگامی که فال گرفتی آنرا رها کن و به قضا و قدر خداوند راضی باش.
در این حدیث رسول خدا راهکار خروج از حسادت را دنبال نکردن آن و تبدیل نشدنش به بغض و کینه نسبت به کسی که مورد حسادت قرار گرفته معرفی می کند.

3- تعویذ با آیات و اذکار

عبدالله بن عباس رضی الله عنهما می گوید: ( کان رسول الله صلی الله علیه و سلم یعوّذ الحسن و الحسین یقول: "أعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان و هامة و من کل عین لامة " و یقول : کان ابوکم ابراهیم یعوّذ بها اسماعیل و اسحاق )

یعنی رسول خدا پیوسته دو نوه اش حسن و حسین رضی الله عنهما را به خدا پناه می داد و می فرمود: شما را پناه می دهم به کلمات کامل خداوند از شر هر شیطان و گزنده و از شر هر چشم زخمی و می فرمود: پدرتان ابراهیم هم با همین ذکر فرزندانش اسماعیل و اسحاق را تعویذ می داد.

آیات و اذکار به منزله ی رمزی است که وقتی ما آنها را بر زبان می آوریم حفاظت خداوند و فرشتگان برای ما و فرزندانمان قرار داده می شود . خواندن آیة الکرسی ، معوذتین و همین ذکر محافظت فرشتگان را برای ما در پی خواهد داشت . پدرها و مادرها دقت کنند فرزندانشان را بدون محافظ نگذارند هنگام خواب هنگام بیرون رفتن از منزل این اذکار را بر انها بخوانند یا به انها یاد بدهند که این اذکار را بخوانند تا فرزندانمان مورد محافظت قرار گیرند و بیمه خدایی شوند.
والبته این اذکار و تعویذها چیز جدیدی نیست بلکه همه ی موحدین از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام به همین شکل خود و فرزندانشان را در حفاظت الله متعال قرار می دادند.

اینجا ممکن است سوالی مطرح شود و آن اینکه چشم زدن چه ارتباطی با حسادت دارد؟

در واقع چشم زدن نوعی حسادت است ابن حجر عسقلانی در فتح الباری که شرح صحیح بخاری است می گوید: چشم زدن نظر آمیخته با حسادت است که از خبث طبع نشأت می گیرد و به منظور الیه ضرر می رساند.

شخص حسود و چشم زن در یک چیز مشترکند و آن اینکه از هر دو ضرر متوجه دیگران می شود با این تفاوت که وسایلشان مختلف است چشم زن مصدر حسدش چشم اوست اما حسود منبع حسادتش قلبش است.

در حدیثی که ام المومنین عائشة رضی الله عنها روایت کرده رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: (العین حق و لو کان شیء سابق القدر لسبقته العین و إذا استغسلتم فاغسلوا) یعنی چشم زدن حقیقت وواقعیت دارد و اگر چیزی باشد که بر تقدیر خدا سبقت گیرد همین چشم زدن است پس هر گاه از شما برای درمان چشم زدن درخواست غسل شد غسل بکنید.

در قرآن نیز خداوند به مسأله چشم زدن اشاره کرده است جایی که می فرماید: « وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بإبصارهم لما سمعوا الذکر »

بله چشم زدن حق است و البته با علم امروز هم هیچ تعارضی ندارد چرا که دنیای ما پر از نیروها و انرژی های ناشناخته است که علم به تدریج پرده از آنها بر می دارد وحتی بدن ما نیز برای ما هنوز ناشناخته است و توانایی هایی دارد که هنوز مستور باقی مانده است.

چشم زدن غالبا غیر ارادی صورت می گیرد و حتی ممکن است انسان به فرزند یا اطرافیان و نزدیکان خود چشم بزند پس راه چاره چیست و چطور می توان از ضرر آن جلوگیری کرد؟

رسول الله صلی الله علیه و سلم هم راه جلوگیری از چشم زدن و هم راهکار درمان آنرا برای ما بیان نموده است برای واضح تر شدن مطلب به حدیث زیر خوب دقت کنیم:

در عهد رسول الله صلی الله علیه و سلم عامر بن ربیعة که یکی از اصحاب رسول الله بود به سهل بن حنیف نگاه می کند و او را چشم می زند سهل از پای می افتد و به شدت مریض می شود رسول خدا در حالیکه به شدت از دست عامر خشمگین و ناراحت بود عامر را طلب می کند وقتی که عامر به نزد رسول خدا شرف یاب می شود رسول خدا او را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید: (علام یقتل أحدکم أخاه هلا إذا رأیت ما یعجبک برّکت) یعنی بخاطر چی یکی از شما برادرش را می کشد چرا وقتی که چیزی که تو را به شگفت انداخت و نزد دیدگانت زیبا جلوه کرد را دیدی اللهم بارک له نگفتی.

بله راه جلوگیری از شر چشم نزد خود چشم زن است با گفتن (اللهم بارک له) یا (ماشاء الله) شر و ضرر چشم خود به خود دفع می شود .

سپس رسول خدا به عامر دستور می دهد که در ظرفی غسل کند پس از آن پیامبر آب غسل عامر که در ظرف جمع شده بود را از پشت سر بر سر و کمر سهل می ریزد و اینچنین سهل بلافاصله درمان می شود تا جایی که همراه مردم از نزد رسول خدا خارج می گردد.

پس اگر چشم زدن صورت گرفت راه درمان آن ریختن آب غسل شخص چشم زن بر سر و پشت شخص چشم خورده است لذا وقتی از شخصی طلب شد تا برای دیگران غسل کند و آب غسلش را به آنها بدهد جای هیچ ناراحتی وجود ندارد و نباید اهانت و جسارت تلقی گردد چرا که همانطور که قبلا بیان شد چشم زدن غیر ارادی است و وقتی که کسی یا چیزی نزد چشم انسان زیبا جلوه کرد و او را شگفت زده نمود ممکن است ضرری از چشم متوجه آن چیز یا آن شخص شود.

خطبه را با حدیثی از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنه خاتمه می دهیم عبدالله می گوید: روزی از رسول خدا سوال شد کدامین مردمان بهتر است؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: (کل مخموم القلب صدوق اللسان) یعنی هر مخموم القلب راست زبانی صحابه گفتند: صدوق اللسان نعرفه فما مخموم القلب یعنی ما راستگو را می شناسیم اما مخموم القلب دیگر کیست؟ رسول خدا فرمود: (هو التقی النقی لا إثم فیه و لا بغی و لا غل و لا حسد) یعنی شخص با تقوا و پرهیزگار و پاکی که هیچ گناه و سرکشی و غل و غش و حسدی نسبت به دیگران در قلب نداشته باشد.

.............................................................................
خطبه نمازجمعه گیاهدان مورخه 92/10/27
خطیب: شیخ محمد تشیخ (مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه)
بازديد:4291| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت