« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

روزهای پایانی حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم | مقالات 25 بهمن 1389
روزهای پایانی حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم

الحمدلله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه و من والاه

ماه ربیع الاول شاهد دو حادثه ی بزرگ در تاریخ مسلمانان و جامعه ی بشری است یکی حادثه ای مسرت بخش و با برکت و دیگری حادثه ای مصیبت بار و اندوهناک.

در مورد حادثه ی مسرت بخش آنچنانکه همگان اطلاع دارند دوازدهم ربیع الاول سالروز میلاد رسول الله صلی الله علیه وسلم است در این روز بود که خداوند بر بندگان منت نهاد و رحمت خود را بر آنها فرستاد تا بعنوان چراغی درخشنده انسانها را از ضلالت و گمراهی بسوی نور هدایت راهنمایی کند.

اما حادثه ی مصیبت بار که کمتر به آن پرداخته شده ، این حادثه واقعا بسیار اندوهناک و مصیبت بار بود چرا که این رحمت الهی از میان بندگان برداشته شد و رابطه ی عالم ملکوت وعالم سفلی با وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم قطع شد و انسانها از نزول وحی محروم شدند.

شاید درک عمق این فاجعه برای ما آسان نباشد اما صحابه ویاران نزدیک رسول الله صلی الله علیه وسلم که لحظه ای جدایی از او را طاقت نمی آوردند واز فراق او شبها گریه می کردند حال که باید برای همیشه در این دنیا از او جدا شوند واقعا این مصیبت برای آنان بس گران و سخت بود.

در حدیثی که شیخ آلبانی آنرا تصحیح کرده رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: ((إذا أصاب احدکم مصیبة فلیذکر مصابه بی فإنها أعظم المصائب)) هرگاه مصیبتی به یکی از شما رسید باید مصیبتش در از دست دادن مرا به یاد آورد چرا که آن بزرگترین مصیبت ها است . صدق رسول الله صلی الله علیه وسلم.

در سال دهم هجری وقتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم اولین و آخرین حج خانه ی خدا را بجا آورد آخرین سوره قرآن یعنی سوره ی نصر بر او نازل شد.

بسم الله الرحمن الرحيم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ (1) وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا (2) فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا (3)

وقتی که پیروزی فرا رسید وفتح مکه صورت گرفت و دیدی که مردم گروه گروه و دسته دسته در دین خدا وارد شدند (مفسرین آورده اند که مراد از ناس در این آیه اهل یمن هستند چرا که آنها می گفتند اگر محمد رسول خدا نباشد خدا حتما او را از تصرف خانه اش منع خواهد کرد همانطور که اصحاب فیل را منع کرد وهلاک نمود لذا وقتی که لشکر اسلام مکه را فتح کرد اهل یمن به حقانیت رسالت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقین پیدا کردند و گروه گروه در دین خدا وارد شدند.)

وقتی که این سوره بر رسول الله صلی الله علیه وسلم نازل شد ایشان به نزدیک شدن اجل خویش آگاهی یافتند لذا بلافاصله به آنچه که به آن مأمور شده بودند یعنی تسبیح و استغفار مشغول شدند.

خداوند در آیات متعدد این زمینه سازی و آمادگی ذهنی را برای اصحاب فراهم کرده بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم هم همانند شما انسان است وهمانند همه ی انسانها سنت مرگ در مورد او هم اجرا خواهد شد آیاتی مانند :

( إنک میت و إنهم میتون) ـ ( وما محمد إلا رسول قد خلت من قبله الرسل أفإن مات أو قتل انقلبتم علی أعقابکم) ـ (وما جعلنا لبشر من قبلک الخلد أفإن مت فهم الخالدون ) ـ ( کل نفس ذائقة الموت )

همه ی این آیات به حتمیت مرگ برای هر موجود زنده خاکی دلالت دارد که رسول الله صلی الله علیه وسلم هم از آن استثنا نیست. وقتی که آیه ( الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا) نازل می شود عمر رضی الله عنه گریه می کند رسول الله صلی الله علیه وسلم علت گریه او را جویا می شود عمر می گوید: إنها لیس بعد الکمال إلا النقصان. بعد از کمال جز نقصان نیست. گویی که عمر نیز به فراق رسول الله صلی الله علیه وسلم پی برده است.

ابومویهبه می گوید یک شب نصف شب بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم از من خواست تا به همراه او به بقیع بروم او مأمور بود تا برای اهل بقیع طلب آمرزش کند به همراه او به بقیع رفتم او ابتدا بر اهل بقیع سلام کرد و فرمود: ((السلام علیکم یا أهل المقابر لیهنئ لکم ما أصبحتم فیه مما أصبح الناس فیه .......)) سپس رو به من کرد و فرمود : ((یا أبا مویهبة إنی قد اوتیت مفاتیح خزائن الدنیا و الخلد فیها ثم الجنة فخیرت بین ذلک وبین لقاء ربی والجنة)) ای ابا مویهبة به من کلیدهای گنجینه های زمین وجاودانگی در آن وبعد از آن بهشت داده شده است و به من اختیار داده شده که اینها را انتخاب کنم یا لقای پروردگارم و بهشت را. ابومویهبة بلافاصله گفت: بأبی أنت و أمی یا رسول الله خذ مفاتیح خزائن الدنیا والخلد فیها ثم الجنة. یا رسول الله پدر ومادرم به فدایت برخورداری از گنجینه های زمین و جاودانگی در دنیا سپس بهشت را انتخاب کن اما رسول الله صلی الله علیه وسلم قبلا انتخاب خود را کرده رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: ((لا والله یا أبا مویهبة إنی قد اخترت لقاء ربی والجنة)) نه ای ابا مویهبة انتخاب من لقای پروردگارم وبهشت است. سپس برای اهل بقیع دعا و استغفار می کند.

فردای آن شب بیماری رسول الله صلی الله علیه وسلم شروع می شود و روز به روز این بیماری که بصورت تب و سردرد است شدیدتر می شود چنانکه رسول الله صلی الله علیه وسلم به ابن مسعود می فرماید : ((إنی أوعک کما یوعک رجلان منکم)) من به اندازه دو نفر از شما تب و بیماری دارم ابن مسعود به او می گوید : ذلک بأن لک أجرین. این بدان معناست که برای تو دو اجر است رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: (( أجل)) بله.

بیماری رسول الله صلی الله علیه وسلم روز به روز شدید تر می شد تا جایی که توانایی جابجایی و رفت و آمد بین زنان خود را نداشت لذا از زنان خود اجازه خواست تا در حجره عایشه مورد مراقبت و پرستاری قرار گیرد دیگر رسول الله صلی الله علیه وسلم نمی توانست پیشوایی مسلمانان را در نماز بر عهده گیرد لذا فرمود ((مروا أبابکر فلیصل بالناس)) به ابوبکر بگویید که برای مردم نماز بخواند عایشه گفت ابوبکر مرد رقیق القلبی است و زود گریه می کند و این استطاعت را ندارد اما باز رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: (( مروا ابابکر فلیصل بالناس)) گویی که رسول الله صلی الله علیه وسلم با قرار دادن ابوبکر به عنوان پیش نماز، جانشینی او را در خلافت اعلام کرده بود و به حق که ابوبکر شایسته ترین افراد به مقام جانشینی پیامبر در خلافت است چرا که رسول الله صلی الله علیه وسلم بالاترین مقام دینی یعنی امامت در نماز را به او داد.

روز دوازدهم ربیع الأول است وقت نماز صبح فرا رسیده و مسلمانان پشت سر ابوبکر همانطور که پشت سر رسول الله صلی الله علیه وسلم منظم به صف می ایستادند مرتب به صف ایستاده اند رسول الله صلی الله علیه وسلم پرده در حجره عایشه را کنار می زند و به این صحنه نگاه می کند و لبخندی از روی رضایت بر گونه های رسول الله صلی الله علیه وسلم جاری می شود.

این واقعه را زیباست که از قول خود صحابه بازگو کنیم صحابه می گویند ما در نماز صبح بودیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم پرده حجره عایشه را کنار زد ولبخندی از روی رضایت بر گونه های او جاری شد ما به خود می بالیدیم و از شدت شوق در پوست خود نمی گنجیدیم تا جایی که نزدیک بود نماز ما قطع شود اما رسول الله صلی الله علیه وسلم اشاره کرد که به نمازتان ادامه دهید سپس پرده را کشید و به داخل حجره عایشه رفت .

این روز آخرین روزی است که رسول الله در قید حیات هستند. در نماز صبح آخرین روز زندگی به حاصل دسترنج رسالت خود در این بیست و سه سال نگاه می کند. بذری را که خود کاشته امروز می بیند که ثمر داده رسول الله صلی الله علیه وسلم وظیفه خود را به پایان رسانده و اکنون می بیند که اصحاب او حتی در غیابش هم رابطه ی خود با پروردگار را حفظ کرده اند و با اتحاد و انسجام در صفوف نماز حاضر شده اند لذا لبخندی از روی رضایت می زند وخوشحال است که یارانی تربیت کرده که قدرت حمل رسالت دین را دارند.

نزدیک زوال است رسول الله صلی الله علیه وسلم در آغوش صمیمی ترین همسرش قرار دارد و لحظه های پایانی حیات را در کنار او می گذراند.

برادر عایشه عبدالرحمن بن ابی بکر وارد اتاق می شود و سواکی در دست دارد رسول الله صلی الله علیه وسلم به سواک عبدالرحمن خیره می شود عایشه احساس می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم مشتاق است که سواک را به دندان بزند لذا سواک را از عبدالرحمن گرفته و قسمتی از آن را برای رسول الله صلی الله علیه وسلم جدا وتمیز می کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم این سنت موکده اش را در پایان حیاتش هم ترک نمی کند وسواک را به دهان و دندان می زند و در حالی که ((فی الرفیق الأعلی)) می گوید دار فانی دنیا را وداع می گوید.

رسول الله صلی الله علیه وسلم در روزهای پایانی حیات توصیه ها و سفارشاتی برای امت داشتند که جا دارد از آنها نیز یادی کنیم.

یکی از سفارشات رسول الله صلی الله علیه وسلم توصیه و سفارش او به محبت انصار است .

در یکی از روزهایی که رسول الله صلی الله علیه وسلم بیمار بودند عباس از کنار عده ای از انصار گذر کرد و دید که آنها گریه می کنند علت گریه ی آنها را سوال کرد آنها گفتند ما مجلسی که با رسول الله صلی الله علیه وسلم داشتیم را به یاد آوردیم و ناخواسته گریه کردیم عباس به نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می رود و این قضیه را برای ایشان بازگو می نماید رسول الله صلی الله علیه وسلم با وجود بیماری شدید از خانه خارج شده و به مسجد می رود و بالای منبر رفته و خطبه ای می خواند که در آن به محبت به انصار توصیه می کند وبرای آنان دعا می نماید.

یکی دیگر از توصیه های رسول الله صلی الله علیه وسلم توصیه به خروج تمام مشرکین از جزیرة العرب هست .

از اینکه قبرش بعنوان مسجد و عبادتگاه قرار گیرد شدیدا نهی می کند و می فرماید : ((لعن الله الیهود و النصاری اتخذوا قبور انبیائهم مساجد)) خداوند یهود و نصاری را لعنت کند که قبر پیامبرانشان را بعنوان مسجد قرار دادند.

سه روز قبل از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم سفارش به حسن ظن داشتن نسبت به خدا می کند و می فرماید : ((أحسنوا الظن بالله عزوجل)) گمانتان را نسبت به خداوند عزوجل خوب کنید.

انس می گوید آخرین سفارش رسول الله صلی الله علیه وسلم در هنگام وفات سفارش به نماز بود و می فرمود: ((الصلاة وما ملکت أیمانکم)) و پیوسته این جمله را تکرار می کرد تا جایی که زیر لبی هم آنرا می گفت.

این بود مختصری از روزهای پایانی حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم ان شاء الله که بتوانیم در مطالب بعدی اتفاقات بعد از وفات ایشان را بازگو نمائیم.

و آخردعوانا أن الحمد لله رب العالمین.

...............................................................................
نویسنده: شیخ محمد تشیخ (مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه)
بازديد:1729| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت