« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

جايگاه نماز در اسلام | مقالات 21 شهريور 1392
جايگاه نماز در اسلام

مفهوم نماز
نماز در لغت بمعني دعا است. خداوند مي فرمايد: { خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ } [توبه:103]
(اي پيامبراز اموال آنان، زكات بگير كه باعث پاكي و تزكيه آنها مي شود و براي آنان، دعا كن چرا كه دعايت، آرامش براي آنان بحساب مي آيد و خداوند، شنوا و داناست).
چنانچه مشاهده مي كنيم كلمة «صل» بمعني «دعا كن» است.
نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - مي فرمايد: «إِذَا دُعِيَ أَحَدُكُمْ فَلْيُجِبْ فَإِنْ كَانَ صَائِمًا فَلْيُصَلِّ وَإِنْ كَانَ مُفْطِرًا فَلْيَطْعَمْ».
«اگر كسي از شما (براي صرف غدا) دعوت شد، اجابت نمايد. اگر روزه داشت، (براي صاحب غذا) دعاي (خير و بركت و استغفار) نمايد. و اگر روزه نداشت، غذا بخورد». بايد دانست كه صلاة يعني درودي كه از طرف خداوند باشد، بمعني ثناء و ستايش است و درودي كه از طرف فرشتگان باشد، بمعني دعا است. خداوند مي فرمايد: { إِنَّ اللَّهَ وَمَلاَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا } [احزاب:56]
(همانا خداوند و فرشتگان بر پيامبر، درود مي فرستند. اي كساني كه ايمان آورده ايد، (شما هم) بر او، درود و سلام بفرستيد).
ابو العاليه مي گويد: صلاة (درود) خداوند بمعني تعريف و تمجيد او، نزد فرشتگان است و درود فرشتگان بمعني دعا است. و ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: يصلّون يعني تبريك مي گويند.
و برخي گفته اند: درود خدا يعني همان رحمت الهي است و درود فرشتگان بمعني استغفار كردن آنان است. و صحيح و درست، همان قول اول است.
خداوند مي فرمايد: { أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُهْتَدُون(157) } .[ بقره:157]
(آنان (همان بردباران با ايماني هستند كه) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدايشان شامل حال آنان مي گردد و مسلماً ايشان راه يافتگان (به جادة حق و حقيقت و طريق خير و سعادت) هستند).
چنانچه مشاهده مي كنيم رحمت، بر صلوات، عطف شده است و اقتضاي عطف، مغايرت مي باشد.
پس صلاتي كه از طرف خداوند باشد بمعني ستايش است و صلاتي كه از طرف مخلوقات يعني فرشتگان، جن وانس باشد، بمعني نماز، ركوع، سجده، دعا و تسبيح گفتن است. و صلاتي (درودي) كه از طرف پرندگان و خزندگان باشد، بمعني تسبيح گفتن است.
و «صلاة» در اصطلاح شريعت، عبارت از: عبادتي است كه بخاطر خداوند، انجام مي گيرد و شامل اقوال و افعال معين و ويژه اي مي باشد كه با تكبير، آغاز و با سلام، به پايان مي رسد و اين، اقوال و افعال مخصوص، «صلاة» ناميده شده اند زيرا دعا را نيز در برمي گيرند.
در نتيجه كلمة «صلاة» كه در آغاز به هر دعايي، اطلاق مي شد، از آن مفهوم، انتقال پيدا كرد و هم اكنون بخاطر مناسبتي كه ميان دعا و نماز وجود دارد، همان افعال و اقوال مخصوص، كلمة صلاة يعني نماز، اطلاق مي شود. پس هرگاه، كلمة «صلاة» يعني نماز در شريعت اطلاق شود، مفهوم آن، فقط نماز با همان افعال و اقوال مخصوص است.
و سرتاسر نماز، دعا يعني طلب و درخواست است: زيرا طلب و درخواست يا با سؤال كردن، مطرح مي شود چنانچه دعا كننده، خواهان جلب منفعتي و يا دفع ضرري مي شود و طلب اينگونه نيازها از خداوند، فقط با زبان و سؤال كردن، انجام مي گيرد.
يا اينكه طلب و درخواست با عبادت انجام مي گيرد. چنانكه انسان با اعمال نيك از قبيل نماز، ركوع، سجده و غيره، طلب اجر و ثواب مي نمايد. پس كسي كه اين، عبادات را انجام مي دهد، در واقع با زبان حال از خداوند، طلب مغفرت مي نمايد. و از سخنان فوق، روشن مي شود كه سرتا سر نماز، دعا و درخواست با زبان و يا طلب و در خواست بوسيلة عبادت است چرا كه نماز هر دو نوع را در بر مي گيرد.
حكم نماز
قرآن، سنت و اجماع امت، نماز را بر هر مسلمان عاقل و بالغ، فرض گردانيده است. فقط بر زني كه در دوران حيض يا نفاس بسر مي برد، فرض نيست.
خداوند مي فرمايد: { وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاَةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ} [بينه:5]
(و به آنان دستور داده نشده است مگر اينكه خداوند را مخلصانه و حق گرايانه پرستش نمايند و فقط بر دين او باشند و نماز را بر پاي دارند و زكات بدهند. و اين است آيين راست و درست).و در جايي ديگر مي فرمايد: { إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا } .[نساء: 103] (همانا نماز بر مؤمنان فرض است و اوقات معيني دارد).
هنگامي كه نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - معاذ - رضي الله عنه - را به يمن فرستاد، فرمود: «و به آنها اعلام كن كه خداوند در شبانه روز، پنج نماز بر آنها فرض گردانيده است».
ابن عمر - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «بُنِيَ الإِسْلامُ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ و َإِقَامِ الصَّلاةِ و َإِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَصَوْمِ رَمَضَان و الحج لِمَنِ استَطَعتُم».
«اسلام بر پنج چيز بنيان گذاري شده است: 1ـ گواهي دادن بر اينكه هيچ معبودي بجز الله، وجود ندارد2ـ برگزاري نماز3ـ پرداخت زكات4ـ روزه گرفتن رمضان5ـ حج بيت الله براي كسي كه استطاعت آنرا دارد».
عباده بن صامت - رضي الله عنه - مي گويد: شنيدم كه رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «خَمْسُ صَلَوَاتٍ كَتَبَهُنَّ اللَّهُ عَلَى الْعِبَادِ فَمَنْ جَاءَ بِهِنَّ لَمْ يُضَيِّعْ مِنْهُنَّ شَيْئًا اسْتِخْفَافًا بِحَقِّهِنَّ كَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدٌ أَنْ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ». «خداوند، پنج نماز بر بندگانش، فرض نموده است. هر كس، آنها را بدون استخفاف، ادا نمايد و ضايع نگرداند، خداوند، عهد نموده است كه او را وارد بهشت نمايد».
آيات و احاديث دربارة فرضيت نماز بسيار زيادند كه ما به ذكر همين اندازه اكتفا مي كنيم. همچنين امت اسلام بر فرض بودن پنج نماز در شبانه روز، اجماع نموده اند.
اما نمازهاي پنج گانه بر زناني كه در دوران عادت ماهيانه و يا نفاس بسر مي برند، فرض نيست زيرا رسول اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «ألَيسَت إِذَا حاضَت لَم تُصَلِّ وَ لَم تَصٌم».
يعني مگر نه اين است كه زن، در دوران عادت ماهانه، نماز نمي خواند و روزه نمي گيرد؟
منزلت نماز در اسلام
نماز در اسلام از جايگاه بسيار والايي برخور دار است. و دلايل آن عبارتند از: 1ـ نماز، ستون دين است. و بايد دانست كه دين بدون اين ستون، برپا نمي شود. معاذ - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «رَأْسُ الأَمْرِ الإِسْلامُ وَعَمُودُهُ الصَّلاةُ وَذِرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَاد».
يعني «رأس امور اسلام و ستون آن، نماز است. و قلة آن، جهاد مي باشد». و بايد دانست كه اگر ستون بيفتد، ساختمان، نابود خواهد شد.
2ـ اولين عملي كه بنده بخاطر آن محاسبه مي شود، نماز است. و خوبي و بدي اعمال انسان، به نمازش، بستگي دارد. انس بن مالك - رضي الله عنه - روايت مي كند كه نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود:
«اَوَلٌ ما يٌحاسَبٌ بِهِ العَبدٌ يَومَ القيِامَة: الصَلاة، فَإِن صَلَحتَ، صَلحَ سائِر عَمَله و إِن فَسَدَت، فَسَدَت سائِرِ عَمَله» وَ فِي رِوايَة: «اَوَلَ مَا يٌسألٌ عَنهٌ العَبدٌ يَوم القيِامَة يٌنظَر في صَلاته فَإِن صَلَحتَ فَقَد اَفلحَ وَ إِن فَسَدتَ فَقَد خاب وَ خَسَر».
«اولين چيزي كه در روز قيامت، بنده بخاطر آن، محاسبه مي شود، نماز است. اگر نمازش، درست باشد، ساير اعماش، نيز درست خواهد بود. و اگرنمازش، فاسد باشد، ساير اعمالش، فاسد خواهد بود».
و در روايتي، آنحضرت - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «اولين چيزي كه در روز قيامت، از بنده مي پرسند و آنرا بررسي مي كنند، نماز است. اگر نمازش، درست باشد، رستگار مي شود. و اگر نمازش، فاسد باشد، ناكام مي شود و زيان مي يابد».
تميم داري - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صَلاتُهُ فَإِنْ أَكْمَلَهَا كُتِبَتْ لَهُ نَافِلَةً فَإِنْ لَمْ يَكُنْ أَكْمَلَهَا قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِمَلَائِكَتِهِ انْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ لِعَبْدِي مِنْ تَطَوُّعٍ فَأَكْمِلُوا بِهَا مَا ضَيَّعَ مِنْ فَرِيضَتِهِ ثُمَّ تُؤْخَذُ الْأَعْمَالُ عَلَى حَسَبِ ذَلِكُ».
«اولين چيزي كه در روز قيامت، بنده بخاطر آن، محاسبه مي شود، نماز است. اگر نمازش را كامل ادا نموده است، بطور كامل، برايش بحساب مي آيد. و اگر نمازش را بطور كامل ادا نكرده است، خداوند به فرشتگانش مي گويد: ببينيد آيا بنده ام، نماز نفلي دارد كه فرايضش را بوسيلة آن، كامل كنيد؟ بعد از آن، محاسبة زكات و ساير اعمال به همين ترتيب، انجام مي گيرد».
3ـ آخرين چيزي كه از دين، ضايع مي شود، نماز است. پس اگر نماز كه آخرين امر دين است، ضايع گردد، چيزي از آن، باقي نمي ماند.
ابوامامه - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «لَيُنْقَضَنَّ عُرَى الْإِسْلَامِ عُرْوَةً عُرْوَةً فَكُلَّمَا انْتَقَضَتْ عُرْوَةٌ تَشَبَّثَ النَّاسُ بِالَّتِي تَلِيهَا وَأَوَّلُهُنَّ نَقْضًا الْحُكْمُ وَآخِرُهُنَّ الصَّلَاة».
«ريسمانهاي اسلام، يكي پس از ديگري، كنده مي شوند. هر گاه، يكي كنده شود، مردم به ريسمانهاي بعدي، چنگ مي زنند. اولين ريسماني كه كنده مي شود، حكومت (حاكميت اسلام) است و آخرين آنها، نماز مي باشد».
و در روايتي ديگر، رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «اولين چيزي كه از ميان مردم، برداشته مي شود، امانت است وآخرين چيزي كه باقي مي ماند، نماز است و چه بسا نمازگزاري يافت مي شود كه هيچگونه خيري نداشته باشد».
آخرين وصيت رسول اكرم - صلى الله عليه وسلم - به امتش، نماز بود
نماز، آخرين وصيتي است كه نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - امتش را به آن، وصيت كرد. ام سلمه رضي الله عنها مي گويد: يكي از آخرين وصيت هاي رسول الله - صلى الله عليه وسلم - اين بود كه «الصَّلاةَ الصَّلاةَ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ حَتَّى جَعَلَ نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُلَجْلِجُهَا فِي صَدْرِهِ وَمَا يَفِيصُ بِهَا لِسَانُهُ».
5ـ خداوند، اقامة كنندگان نماز و كسي را كه خانواده اش را بدان امر مي كند ستوده است آنجايي كه مي فرمايد: { وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولاً نَبِيًّا*وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاَةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا } [مريم:54 و55]
(و در قران از اسماعيل ياد كن. او در وعده هايش راست، و پيامبر والا مقامي بود. وخانواده اش را همواره به خواندن نماز و دادن زكات، دستور مي داد و نزد پروردگارش، مورد رضايت بود).
6ـ خداوند، كساني را كه تنبلي مي كنند و نماز را ضايع مي نمايند، مذمت نموده است. چنانچه مي فرمايد: { إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلاَةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِيلاً } .[نساء:142]
(همانا منافقان، خدا را فريب مي دهند در حالي كه خداوند، آنان را فريب مي دهد. و هنگامي كه براي نماز بر مي خيزند با سستي و تنبلي، و براي نشان دادن مردم، نماز مي خوانند. و خدا را فقط اندكي ياد مي كنند).
7ـ بزرگترين ركن و ستون اسلام بعد از شهادتين، نماز است. عبد الله بن عمر (رضي الله عنهما) مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «بُنِيَ الإِسْلامَ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وأنَّ مُحمَداً رَّسول الله وَإِقَامِ الصَّلاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَصِيَامِ رَمَضَانَ وَحَجِّ الْبَيْتِ». «اساس اسلام بر پنج چيز بنا نهاده شده است. 1ـ گواهي دادن بر اينكه هيچ معبودي بجز الله، وجود ندارد و محمد - صلى الله عليه وسلم - فرستادة خداست. 2ـ برپا داشتن نماز. 3ـ پرداخت زكات. 4ـ روزة ماه مبارك رمضان. 5ـ حج بيت الله الحرام».
8 ـ يكي از اموري كه بر عظمت نماز دلالت مي كند، اينست كه خداوند، آنرا بواسطة جبرئيل و در زمين، فرض نگرداند بلكه بدون واسطه در شب معراج و بالاي هفت آسمان، آنرا فرض نمود.
9ـ در ابتدا، پنجاه نماز، فرض شد. و اين، خود، دليلي است بر اينكه خداوند، نماز را بسيار دوست دارد. آنگاه، خداوند آنقدر تخفيف داد تا اينكه در نهايت، پنج نماز در شبانه روز بر بندگانش، فرض نمود. و اين نمازها اگرچه عملاً پنج تا هستند ولي در ترازوي اعمال انسان، پنجاه نماز بحساب مي آيند. و اين، جايگاه بلند نماز را مي رساند.
10ـ و از آنجا كه نماز از اهميت بسيار والايي برخوردار است، خداوند اعمال رستگاران را با نماز آغاز نموده و با نماز به پايان رسانيده است چنانكه مي فرمايد: { قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1)الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ(2)وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ(3)وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ(4)وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ(5)إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ(6)فَمَنْ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الْعَادُونَ(7)وَالَّذِينَ هُمْ لأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ(8) وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ } .[مؤمنون: ا ـ 9]
(همانا مؤمنان، رستگار شدند. آن كساني كه در نمازشان، خشوع دارند، و از كارهاي بيهوده، روي مي گردانند، زكات اموالشان را مي پردازند و شرمگاهايشان را حفاظت مي كنند بجز همسران و كنيزان خود. كه در اين صورت، قابل سرزنش نيستند. و كساني كه غير از اين را دنبال كنند، آنان تجاوزكارند.ـ همچنين مؤمنان رستگارـ كساني هستند كه امانت دارند و به عهد و پيمان خود، وفا مي كنند و از نمازهايشان محافظت مي كنند).
11ـ خداوند به نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - و پيروانش دستور داده است كه خانواده هاي خود را به خواندن نماز، امر كنند: { وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاَةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لاَ نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى } .[طه:132] (خانواده ات را به خواندن نماز، امر كن و خود نيز بر خواندن آن، استقامت كن. ما از تو روزي نمي خواهيم بلكه ما به تو روزي مي دهيم و سر انجام از آن پرهيزگاري است).
عبد الله بن عمر - رضي الله عنه - مي گوبد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مُرُوا أَوْلادَكُمْ بِالصَّلَاةِ وَهُمْ أَبْنَاءُ سَبْعِ سِنِينَ وَاضْرِبُوهُمْ عَلَيْهَا وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرٍ وَفَرِّقُوا بَيْنَهُمْ فِي الْمَضَاجِع».
«فرزندانتان را در سن هفت سالگي، به خواندن نماز وادار كنيد و در ده سالگي، آنها را بخاطر نماز، تنبيه كنيد و محل خواب آنها را جدا كنيد».
12ـ به كسي كه خواب بيفتد و يا نمازي را فراموش كند، دستور داده شده است تا قضاي آن را بجاي آورد. و اين، اهميت نماز را مي رساند. انس بن مالك - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَنْ نَسِيَ صَلاةً فَلْيُصَلهاِ إِذَا ذَكَرَهَا لا كَفَّارَةَ لَهَا إِلا ذَلِكَ».
«هر كس نمازي را فراموش كرد، هنگامي كه بيادش آمد، آنرا بخواند. زيرا نماز، كفاره اي جز اين (قضا آوردن) ندارد».
و در روايتي از صحيح مسلم، چنين آمده است كه رسول اكرم فرمود: «مَنْ نَسِيَ صَلَاةً أَوْ نَامَ عَنْهَا فَكَفَّارَتُهَا أَنْ يُصَلِّيَهَا إِذَا ذَكَرَهَا». (هر كس نمازي را فراموش كرد يا خواب رفت، كفاره اش اينست كه هنگام ياد آمدن (يا بيدار شدن) آنرا بخواند».
همچنين، كسي كه سه روز يا كمتر، بي هوش شود، حكم كسي را دارد كه خواب رفته باشد (بعد از اينكه به هوش آمد، نمازهاي فوت شده را بخواند) و اين مطلب از عمار، عمران بن حصين و سمره بن جندب (رضي الله عنهم) روايت شده است.
ولي اگر دوران بيهوشي، بيشتر از سه روز باشد، قضا آوردن نمازهاي فوت شده، لازم نيست زيرا شخصي كه بيشتر از سه روز بيهوش شود، در زوال عقل به انساني كه ديوانه است شباهت دارد. و الله اعلم.
ويژگيهاي نماز در اسلام
نماز، ويژگيهاي منحصر به فردي دارد كه ساير اعمال نيك از اين ويژگيها، برخوردار نيستند. ما در اين باره به بيان برخي از آنها مي پردازيم:
1ـ خداوند، در قرآن كريم، نماز را ايمان ناميده است:
{ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ } .[بقره:143]
(خداوند، ايمان ـ يعني نماز شما را كه بسوي بيت المقدس خوانده ايدـ ، ضايع نمي كند همانا خداوند رؤف و مهربان است).
2ـ خداوند، نماز را از ساير عبادات، بطور ويژه ذكر نموده است: { اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ الْكِتَابِ وَأَقِمْ الصَّلاَة } .[عنكبوت:45]َ
(آنچه را كه از قرآن به تو وحي شده است، بخوان ـ و به آن عمل كن ـ و نماز را برپاي دار).
و در جايي ديگر مي فرمايد: { وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَةِ الصَّلاَة } .[انبياء: 73]
(و به آنها انجام كارهاي نيك و اقامة نماز را وحي كرديم).
3ـ نماز در قرآن كريم، در كنار بسياري از عبادات، ذكر شده است. از جمله، در كنار زكات. چنانكه خداوند مي فرمايد:
{ وَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ } .[بقره:43]
ج { فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ } .[كوثر:2]
(پس براي پروردگارت، نماز بخوان و قرباني كن).
{ قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَاي وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ } [انعام:162]
(بگو: نماز، عبادت، زندگي و مرگ من از آن خداست كه پروردگار جهانيان است).
4ـ با وجودي كه خداوند به پيامبرش دستور داده است كه در ساير عبادات، ثابت قدم باشد و فرموده است: (و اصطبر لعبادته) در مورد نماز تأكيد ويژه نموده است: { وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاَةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لاَ نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُك } .[طه:132]
(خانواده ات را به نماز، امر كن و خود نيز بر خواندن آن، ثابت قدم باش. ما از تو روزي نمي خواهيم بلكه ما به تو روزي مي دهيم).
5ـ خداوند در تمام حالت ها، نماز را واجب قرار داده است حتي در اين باره، مريض، مسافر و كسي را كه در حال ترس و وحشت بسر مي برد، معذور ندانسته است. بلكه گاهي، در شرايط آن، تخفيف قايل شده است و گاهي هم تعداد ركعات آن را كمتر نموده است و در شرايط خاص هم، روشن نماز خواندن را تغيير داده است. و تا زماني كه انسان ازعقل برخوردار است، نماز از وي، ساقط نمي شود.
6ـ خداوند، در نماز، بهترين حالت ها را شرط قرار داده است. فرد بايد با وضو باشد، خودش را با زينت لباس، بيارايد و رو به قبله نمايد. در حالي كه در ساير عبادات، اين امور، شرط نيستند.
7ـ در نماز، قلب، زبان و ساير اعضاي انسان، بكار گرفته مي شود حال آن كه در ساير عبادات، چنين نيست.
8ـ در نماز، نبايد ذهن و فكر انسان به جايي ديگر برود.
9ـ نماز، دين خداست كه اهل آسمانها و زمين توسط آن، خدا را بندگي مي كنند. و كليد همة اديان آسماني است و هيچ پيامبري مبعوث نشده است مگر اينكه نماز در شريعتش وجود داشته است.
10ـ نماز در كنار ايمان و تصديق انبياء ذكر شده است. خداوند مي فرمايد: { فَلاَ صَدَّقَ وَلاَ صَلَّى*وَلَكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى } [قيامت:31،32]
(انسان كافرـ خدا را تصديق نكرد و نماز نخواند بلكه تكذيب كرد و روي گرداني نمود).
در پايان بايد دانست كه نماز، ويژگيهاي زيادي دارد كه با ساير عبادات، قابل مقايسه نيست.
حكم تارك نماز
ترك نماز هاي فرض، كفر محسوب مي شود. پس هر كس كه نماز را ترك كند و منكر وجوب آن شود به اجماع علما، وارد كفر اكبر(2)مي شود اگر چه گاهي هم نماز بخواند.
اما اگر كسي، معتقد به وجوب نماز باشد و آن را انكار نكند ولي بطور كلي، نماز نخواند، چنين شخصي نيز كافر مي شود. (و دربارة اينكه اين كفر، كفر اكبر است و او را از دايرة اسلام خارج مي كند يا خير، نزد علما اختلاف نظر وجود دارد) اما قول صحيح، اين است كه كفر چنين شخصي، كفر اكبر است و او را از دايرة اسلام، خارج مي كند. در اين باره، دلايل زيادي وجود دارد كه ما بطور مختصر به بيان برخي از آنها مي پردازيم:
1ـ خداوند مي فرمايد: { يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلاَ يَسْتَطِيعُونَ *خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ و َقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ و َهُمْ سَالِمُون } .[قلم:42 ،43]
(روزي كه از ساق، پرده بردارند و خلق را دعوت به سجده كنند، آنان نمي توانند سجده كنند. چشمانشان، پايين افتاده است و خواري و ذلت، وجودشان را فرا گرفته است. آنها در ـ دنياكه سالم بودند، دعوت به سجده مي شدندـ ولي سجده نمي كردند).آية فوق، دلالت بر اين دارد كه فرد بي نماز، در روز قيامت، كنار كفار و منافقيني قرار مي گيرد كه كمرشان براي سجده خم نمي شود.
اگرفرد بي نماز، مسلمان بشمار مي رفت همانطور كه در روز قيامت به مسلمانان، اجازه داده مي شود كه سجده كنند به او نيز اجازه داده مي شد كه سجده كند.
2ـ خداوند مي فرمايد: { كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ(38)إِلاَّ أَصْحَابَ الْيَمِينِ(39) فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ(40) عَنْ الْمُجْرِمِينَ (41) مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ(42) قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ(43) وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ(44) وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ(45) وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ } .[مدثر:38 ـ 48]
(روز قيامت، هر نفسي در گرو اعمال خويش است. مگر دست راستيها كه در بهشت بسر مي برند و از گناهكاران مي پرسند: چه چيزي شما را به دوزخ انداخت؟ مي گويند: ما نماز نمي خوانديم و به مسكين، طعام نمي داديم و با اهل باطل، همنشين بوديم و حق را به تمسخر مي گرفتيم و روز قيامت را قبول نداشتيم).
در اين آيات، فرد بي نماز، جزو گناهكاراني است كه به دوزخ مي روند. خداوند در جايي ديگر مي فرمايد: { إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلاَلٍ وَسُعُرٍ* يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ } .[قمر:47، 48]
(همانا گناهكاران در گمراهي و آتش، بسر مي برند. روزي كه بر چهرهايشان در آتش، ـ كشيده مي شودـ و به آنان گفته مي شود: ـ لمس كردن آتش را بچشيد).
3ـ خداوند مي فرمايد: { فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلاَةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ } .[توبه:11]
(اگر توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات بدهند، پس برادران ديني شما هستند. ما آيات خود را براي كساني كه اهل دانش هستند، بيان مي كنيم).
خداوند در آية فوق، نماز را شرط اخوت و برادري دانسته است.
4ـ عن جابر - رضي الله عنه - قال: سمعت قال: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - : «بَيْنَ الرَّجُلِ وَبَيْنَ الشِّرْكِ وَالْكُفْرِ تَرْكَ الصَّلاةِ».
5ـ عن بريده قال: قال رسول الله - صلى الله عليه وسلم - : «اَلعَهدَ الَّذي بَينَنا وَ بَينَهٌم تَركَ الصَلاة فَمَن تَرَكَها فَقَد كَفَر».
بريده - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «پيماني كه ميان ما و آنان وجود دارد، ترك نمازست، پس هر كس، نماز را ترك كند، همانا كفر ورزيده است».
6ـ عبدالله بن شفيق - رضي الله عنه - مي گويد: اصحاب محمد - صلى الله عليه وسلم - بجز ترك نماز، ترك هيچ عمل ديگري را كفر نمي دانستند.
7ـ تعداد زيادي از علما نقل كرده اند كه صحابه بر كفر تارك نماز، اجماع نموده اند.
8 ـ ابن تيميه مي گويد: تارك نماز به ده دليل، كافر مي شود و كفرش هم، كفر اكبر است (يعني فرد را از دايرة اسلام، خارج مي كند).
9ـ ابن قيم رحمه الله بيست و دو دليل ذكر نموده است كه تارك نماز، كافر مي شود و كفرش، كفر اكبر است.
بايد گفت حقي كه در آن هيچ ترديدي وجود ندارد، اينست كه هر كس، نماز را مطلقاً ترك كند، با دليل صريح فوق، كافر مي شود.
ابن قيم رحمة الله مي گويد: قرآن و سنت و اجماع صحابه بر كفر تارك نماز دلالت دارند.
فضيلت نماز
1ـ نماز، انسان را از كارهاي زشت و ناپسند، باز مي دارد. خداوند مي فرمايد: { اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ الْكِتَابِ وَأَقِمْ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ } .[عنكبوت:45]
(اي پيامبر! بخوان آنچه را كه از قرآن به تو وحي شده است و نماز را بر پاي دار. همانا نماز، انسان را از كارهاي زشت و ناپسند، باز مي دارد. و ياد خداـ از همه چيزـ والاتر است و خداوند مي داند كه شما چه كارهايي را انجام مي دهيد).
2ـ نماز، بعد از شهادتين، بهترين عمل، شمرده مي شود. عبدالله بن مسعود - رضي الله عنه - مي گويد: از رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - پرسيدم: كدام عمل، بهتر است؟ فرمود: «نمازي كه در وقتش خوانده شود». پرسيدم: بعد از آن، كدام عمل، بهتر است؟ فرمود: «نيكي به پدر و مادر» پرسيدم: پس از آن كدام عمل، بهتر است؟ فرمود: «جهاد در راه خدا».
3ـ گناهان را شستشو مي دهد. جابر بن عبدالله - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَثَلُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ كَمَثَلِ نَهْرٍ جَارٍ غَمْرٍ عَلَى بَابِ أَحَدِكُمْ يَغْتَسِلُ مِنْهُ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ مَرَّات».
«مثال نمازهاي پنج گانه مانند اينست كه نهر پر آبي، مقابل درب خانة يكي از شما جريان داشته باشد و شما روزانه، پنج مرتبه در آن، غسل نمايد». پس همانطور كه هر كس، روزانه پنج بار غسل كند، چركي بر بدنش باقي نمي ماند، آن كس كه روزانه پنج بار نماز بخواند، گناهي برايش باقي نمي ماند.
4ـ نماز، باعث كفارة گناهان مي شود. ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود:«الصَّلَوَاتِ الْخَمْسُ وَالْجُمْعَةُ إِلَى الْجُمْعَةِ وَرَمَضَانُ إِلَى رَمَضَانَ مُكَفِّرَاتٌ لِمَا بَيْنَهُنَّ مَا اجْتُنِبَتِ الْكَبَائِرُ». (نمازهاي پنج گانه و جمعه تا جمعة ديگر و رمضان تا رمضان ديگر باعث كفارة گناهاني مي شود كه حد فاصل آنها انجام گرفته است. البته گناهان كبيره از اين قاعده مستثني هستند (و نياز به توبه دارند).
5ـ نماز، در دنيا و آخرت، براي نمازگزار، نور است. عبدالله بن عمر (رضي الله عنهما) مي گويد: روزي رسول اكرم - صلى الله عليه وسلم - سخن از نماز بميان آورد و فرمود: «مَنْ حَافَظَ عَلَيْهَا كَانَتْ لَهُ نُورًا وَبُرْهَانًا وَنَجَاةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ لَمْ يُحَافِظْ عَلَيْهَا لَمْ يَكُنْ لَهُ نُورٌ وَلَا بُرْهَانٌ وَلا نَجَاةٌ وَكَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ قَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَأُبَيِّ بْنِ خَلَفٍ».
«هر كس كه از نمازش محافظت كند (پايبند آن باشد) روز قيامت، برايش نور و حجت و نجات خواهد بود. و هر كس از آن محافظت نكند، روز قيامت، برايش نور و حجت و نجاتي نخواهد بود و با قارون، فرعون، هامان و ابي بن خلف، حشر خواهد شد».
و در حديث ابومالك اشعري - رضي الله عنه - آمده است كه رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «نماز، نور است». و در حديث بريده - صلى الله عليه وسلم - آمده است كه نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «بَشِّرِ الْمَشَّائِينَ فِي الظُّلَمِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ التَّامِّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».يعني كساني را كه در تاريكي ها به مساجد مي روند، به نوري كامل در روز قيامت، مژده ده.
6ـ خداوند به وسيلة نماز، به انسان رفع درجه، عنايت مي كند و گناهانش را مي بخشد. ثوبان - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - خطاب به من فرمود: «عَلَيْكَ بِكَثْرَةِ السُّجُودِ لِلَّهِ فَإِنَّكَ لا تَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً إِلا رَفَعَكَ اللَّهُ بِهَا دَرَجَةً وَحَطَّ عَنْكَ بِهَا خَطِيئَةً». (يعني بسيار، سجده كن زيرا خداوند با هر سجده، يك درجه به تو عنايت مي كند و يك گناه، از تو محو مي گرداند)
7ـ نماز، يكي از بزرگترين عوامل مرافقت نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - در بهشت است. ربيعه بن كعب اسلمي - رضي الله عنه - مي گويد: با رسول اكرم - صلى الله عليه وسلم - بيتوته مي كردم، شبي، آب وضو و آنچه را كه مورد نياز رسول اكرم - صلى الله عليه وسلم - بود، برايش آوردم. آنحضرت - صلى الله عليه وسلم - به من گفت: «بخواه». گفتم: همراهي تو را در بهشت مي خواهم. فرمود: «آيا خواستة ديگري هم داري»؟ گفتم: خواسته ام همين است. آنحضرت - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «پس با كثرت سجده، مرا ياري كن».(تا برايت شفاعت كنم)
8 ـ رفتن براي نماز، باعث نوشته شدن حسنات، رفع درجات و ريختن گناهان مي گردد. ابوهريره - صلى الله عليه وسلم - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَنْ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ مَشَى إِلَى بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ لِيَقْضِيَ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ كَانَتْ خَطْوَتَاهُ إِحْدَاهُمَا تَحُطُّ خَطِيئَةً وَالْأُخْرَى تَرْفَعُ دَرَجَةً».
«يعني هر كس، در خانه اش طهارت نمايد. سپس، بسوي يكي از خانه هاي خدا (مساجد) برود تا فرضي از فرايض خدا را ادا كند، با يك گام، گناهي از او مي ريزد و با گام ديگر، درجه اي به درجاتش افزوده مي شود»
و در حديثي ديگر آمده است كه آنحضرت - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «إِذَا تَوَضَّأَ أَحَدُكُمْ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الصَّلاةِ لَمْ يَرْفَعْ قَدَمَهُ الْيُمْنَى إِلا كَتَبَ وَجَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَلَمْ يَضَعْ قَدَمَهُ الْيُسْرَى إِلا حَطَّ عَنْهُ سَيِّئَةً».
«يعني هر يك از شما خوب وضو بگيرد. سپس بسوي مسجد، بيرون برود. هنگامي كه قدم راستش را بر مي دارد، يك نيكي برايش نوشته مي شود و هنگامي كه قدم چپش را به زمين مي گذارد، يك گناه از گناهانش، نابود مي شود».
9ـ رفت و آمد به مسجد باعث تدارك ضيافت، در بهشت مي گردد. ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَنْ غَدَا إِلَى الْمَسْجِدِ أَوْ رَاحَ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُ فِي الْجَنَّةِ نُزُلا كُلَّمَا غَدَا أَوْ رَاحَ». «هر كس به مسجد، رفت و آمد كند، خداوند، براي هر رفت و آمد و برگشتن، ضيافتي در بهشت، تدارك مي بيند».
10ـ گناهاني كه از يك نماز تا نماز ديگر، انجام مي گيرد، بوسيلة نماز، بخشيده مي شود. عثمان - رضي الله عنه - مي گويد: شنيدم كه رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «لا يَتَوَضَّأُ رَجُلٌ مُسْلِمٌ فَيُحْسِنُ الْوُضُوءَ فَيُصَلِّي صَلاةً إِلا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الصَّلاةِ الَّتِي تَلِيهَا». «هر فرد مسلماني كه خوب وضو بگيرد و نمازي بخواند، خداوند، گناهاني را كه از اين نماز تا نماز بعدي، انجام مي گيرد، مي بخشد.
11ـ نماز، باعث كفارة گناهان گذشته مي شود. عثمان بن عفان - رضي الله عنه - مي گويد: شنيدم كه رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَا مِنِ امْرِئٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلاةٌ مَكْتُوبَةٌ فَيُحْسِنُ وُضُوءَهَا وَخُشُوعَهَا وَرُكُوعَهَا إِلا كَانَتْ كَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يُؤْتِ كَبِيرَةً وَذَلِكَ الدَّهْرَ كُلَّه». «يعني هر فرد مسلماني كه نماز فرضي را در يابد و براي آن، خوب وضو بگيرد و خشوع آنرا بخوبي رعايت كند و ركوعش را هم درست انجام دهد، اين نماز، باعث كفارة گناهان گذشته اش مي شود. البته بجز گناهان كبيره. (نياز به توبه دارند) و تمام عمر اينگونه است.
12ـ تا زماني كه نمازگزار بر مصلايش نشسته باشد، فرشتگان برايش دعا مي كنند و تا وقتي كه بخاطر نماز نشسته باشد، گويا مشغول نماز خواندن است.
ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: نمازي را كه شخص، با جماعت، ادا مي كند بر نمازي كه در خانه و يا بازار مي خواند، بيست و اندي درجه، برتري دارد. بخاطر اينكه اگر شخص، خوب وضو بگيرد. سپس، به مسجد برود و هيچگونه انگيزه و هدفي بجز نماز نداشته باشد، با هر گامي كه بر مي دارد، يك درجه به درجاتش، افزوده مي شود و يك گناه از گناهانش، كم مي گردد تا اينكه وارد مسجد شود. پس از ورود به مسجد تا زماني كه بخاطر نماز، آنجا نشسته باشد، فرشتگان برايش دعا مي كنند و مي گويند: خدايا! به او رحم كن، خدايا! او را بيامرز، خدايا! توبه اش را بپذير.
13ـ انتظار كشيدن براي نماز، جهاد در راه خدا، شمرده مي شود. ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود:
«أَلا أَدُلُّكُمْ عَلَى مَا يَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطَايَا وَيَرْفَعُ بِهِ الدَّرَجَاتِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَكَارِهِ وَكَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ وَانْتِظَارُ الصَّلاةِ بَعْدَ الصَّلاةِ فَذَلِكُمُ الرِّبَاطُ فَذَلِكُمُ الرِّبَاط».
«آيا شما را به چيزي، راهنمايي نكنم كه خداوند بوسيلة آن، گناهان شما را نابود مي كند و به درجات شما مي افزايد؟ صحابه گفتند: بلي اي رسول خدا. فرمود: كامل نمودن وضو هنگام مشكلات، زياد، قدم برداشتن بسوي مساجد و انتظار نماز بعدي پس از هر نماز. پس اينست جهاد، اينست جهاد».
14ـ پاداش كسي كه براي نماز، بيرون مي رود، مانند پاداش كسي است كه براي حج، احرام بسته است. ابوامامه - رضي الله عنه - مي گويد: رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «كسي كه ظهارت كند و براي اداي نماز فرض از خانه اش، بيرون برود، مانند پاداش كسي است كه براي حج، احرام بسته است. و پاداش كسي كه براي نوافل چاشت، بيرون برود و فقط، بخاطر آن، خسته شود، مانند پاداش كسي است كه عمره اي انجام داده است. و نمازي كه پس از نماز ديگر، خوانده شود و در ميان آنها، كار بيهوده اي، انجام نگيرد، در عليين (نزد خداوند) ثبت مي گردد».
15ـ پاداش هر اهل نمازي كه نماز از دستش برود، مانند پاداش كسي است كه در نماز (جماعت)، حضور پيدا كرده است. ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ ثُمَّ رَاحَ فَوَجَدَ النَّاسَ قَدْ صَلَّوْا أَعْطاهُ اللَّهُ مِثْلَ أَجْرِ مَنْ صَلاهَا وَحَضَرَهَا لا يَنْقُصُ ذَلِكَ مِنْ أَجْرِهِمْ شَيْئًا».
«هر كس، خوب وضو بگيرد. سپس، برود و ببيند كه مردم نماز (جماعت) خوانده اند، خداوند به او مانند كسي پاداش مي دهد كه در نماز حضور يافته و آنرا ادا كرده است بدون اينكه چيزي از اجر آنها كاسته شود.
16ـ هرگاه شخص، وضو بگيرد و براي اداي نماز، بيرون رود تا زمانيكه بر مي گردد، در حال خواندن نماز، بحساب مي آيد و رفت و برگشت او، برايش نوشته مي شود. ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «إِذا تَوضَأ أحَدَكُم في بيته ثٌم أتي المَسجِد كان فِي صَلاة حَتي يَرجِع فَلا يَقٌل: هَكَذا وَ شَبكَ بَينَ أصَابه».
«هرگاه يكي از شما در خانه اش، وضو بگيرد، سپس، به مسجد برود تا زماني كه برگردد، در نماز بسر مي برد. پس اينگونه نكند. و انگشتان دستهايش را تو در تو نمود».
و در روايتي ديگر، ابوهريره - رضي الله عنه - مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «مَن حيِنَ يَخرٌج مِن مَنزِله إِلي مَسجِدي فَرِجل تَكتٌب حَسَنَة وَ رِجلٌ تحطُّ سَيّئه حَتي يَرجِع» .
«از زماني كه يكي از شما از منزلش بسوي مسجد من، بيرون مي آيد، يك گامش، نيكي نوشته مي شود و گام ديگرش، باعث بخشيده شدن گناهي مي گردد تا زمانيكه مراجعت نمايد».

.....................................................
نویسنده: دكتر سعيد بن علي بن وهف قحطاني 
بازديد:1504| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت