« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

گذری کوتاه بر حادثه ی اسراء و معراج و درسها و عبرتهای آن | مقالات 19 خرداد 1392
گذری کوتاه بر حادثه ی اسراء و معراج و درسها و عبرتهای آن

الحمد لله وحده والصلاة والسلام علی من لا نبی بعده و علی آله و صحبه و من اهتدی بهدیه واستن بسنته إلی یوم الدین.

ماه رجب به همراه ماه های ذوالقعده و ذوالحجه و محرم از جمله ماه های حرام است . زمانها و مکانها به نسبت هم می توانند از امتیاز و فضیلت برخوردار باشند اما باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که این امتیاز و فضیلت فقط توسط شرع صورت می گیرد لذا انجام عبادت خاص در زمان یا مکان خاص بر اساس انتخاب انسانی بدعت است و همان چیزی است که خدا و رسول از آن نهی کرده اند.

برای مثال ابن ماجه از انس بن مالک رضی الله عنه روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: نماز در مسجد الاقصی و مسجد النبی به اندازه 50 هزار برابر و نماز در مسجد الحرام به اندازه 100 هزار برابر نسبت به نماز در جاهای دیگر امتیاز دارد یا در حدیثی رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: (لا تشدّ الرحال الا الی ثلاثة مساجد مسجدی هذا و مسجد الحرام و مسجد الاقصی) یعنی مسافرت به قصد زیارت درست نیست مگر به سه مسجد : مسجد النبی و مسجد الحرام و مسجد الاقصی.

ماه رجب براساس برخی از اقوال صحابه و علما شاهد رویداد بسیار عظیمی بوده که در تاریخ امت انسانی بی نظیر است و آن حادثه اسراء و معراج است که بنابر بعضی اقوال با اختلاف بین علما در 27 رجب یک یا دو سال قبل از هجرت اتفاق افتاده است.

اگر به وضعیت پیامبر قبل از این حادثه نظری بیافکنیم می بینیم که پیامبر در شرایط بسیار سختی قرار داشت فشارهای اقتصادی و سیاسی از طرف مشرکین قریش بسیار تشدید شده بود خصوصا بعد از وفات ابوطالب عموی پیامبر تنها پشتیبان وحامی دنیایی رسول الله صلی الله علیه و سلم در مقابل مشرکین و همچنین وفات خدیجه یار و همسر غمخوار و وفادار پیامبر، کسی که پیامبر محنتها و درد دلهای خود را با او مطرح می کرد و بعنوان وزیر و مستشار پیامبر بود .

پیامبر غم و محنت بسیار بزرگی را بعد از وفات این دو عزیز تحمل می کرد تا جایی که آن سال را عام الحزن نامید . محاصره اقتصادی که توسط مشرکین نسبت به مسلمانان صورت گرفته بود فشار بسیار زیادی را بر پیکره دعوت وارد می کرد اما پیامبر و مسلمانان با استقامت و پایداری توانستند آن مرحله را پشت سر بگذارند در چنین شرایطی اذیت و آزار مشرکین نسبت به شخص رسول الله صلی الله علیه و سلم بسیار تشدید شده بود تا جایی که قصد جان پیامبر را داشتند او را از قبیله طرد کرده بودند و اینها همه و همه بخاطر این بود که پیامبر می گفت لا اله الا الله هیچ معبودی به حق جز الله نیست.

مسلمانان از لحاظ عددی و قدرت بسیار قلیل و ضعیف بودند پیامبر برای ابلاغ رسالت قصد طائف می کند تا شاید مرمان آنجا هدایت را بپذیرند اما اهل طائف با ستمگریشان کودکان و غلامان خود را تحریک و تشویق می کنند تا پیامبر را با سنگ از طائف بیرون کنند تا جایی که نعلین مبارک رسول خدا غرق از خون می شود .

در چنین شرایطی پیامبر که دلی پر از غم و اندوه دارد دلسوزی او به نسبت مردم این اجازه را به او نمی دهد که همانند پیامبران قبل برای مشرکین درخواست عذاب و مجازات کند . پیامبر با دلی پر از محنت با خدا نجوا می کند و شکایت خود را با خدا مطرح می کند ( اللهم إنی أشکو الیک ضعف قوتی و قلة حیلتی ) .

اراده خداوند متعال بر آن قرار می گیرد که پیامبرش را تسلی خاطر دهد و همانند پیامبران قبل که خدا برای تثبیت یقین آنها آیات عظمتش را به آنان نشان داد محمد را برای نشان دادن آیاتش به سفری عجیب و خارق العاده ببرد.

این تثبیت یقین به نسبت انبیای قبلی نیز صورت گرفته است خداوند در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید « وکذلک نری ابراهیم ملکوت السموات والارض و لیکون من الموقنین» خداوند برای تثبیت یقین ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین و بسیاری از آیات عظمتش را به او نشان داد یا در مورد حضرت موسی علیه السلام می فرماید: « لنریک من آیاتنا الکبری » خداوند اول آیات بزرگ خود را به او نشان می دهد بعد به او ماموریت می دهد که « اذهب الی فرعون انه طغی ».

در مورد حادثه ی اسراء و معراج در دو سوره از قرآن به آن پرداخته شده است سوره ی اسراء یا بنی اسرائیل که به حادثه اسراء می پردازد و سوره ی نجم که معراج را بصورت موجز بیان می کند.

اگر به سوره ی اسراء توجه کنیم می بینیم که خداوند متعال فقط در آیه اول سوره به حادثه ی اسراء اشاره می کند سپس به ذکر فضائح یهود و جرائمشان در طول تاریخ و مجازاتهایی که خدا به خاطر تمردشان برایشان درنظر گرفته است می پردازد.

سیاق آیات چنین اقتضا می کند که منصب قیادت و رهبری امت انسانی از یهود گرفته شده است خداوند یهود و بنی اسرائیل را از میان انسانها برگزیده بود و اکثر پیامبرانش را در میان آنان مبعوث کرد اما آنان با نقض پیمان و قتل انبیاء و غدر و خیانت و تحریف کتابها و شرایع الهی مورد خشم و غضب خداوند متعال قرار گرفتند .

منصب قیادت و رهبری امت انسانی از امتی که تاریخش پر از غدر و خیانت و نقض پیمان بود به امتی منتقل می شود که به نیکی و خیرات و امر به معروف و نهی از منکر معروف است و این سنت عام خداوندی است که قومی جایگزین قومی دیگر و امتی جای امتی دیگر را بگیرد. امت اسلامی باید دقت کند که مرتکب اشتباه و خطای یهود نشود و با اجرای شریعت خدا بر روی زمین به مسوولیتی که بر عهده ی او گذاشته شده است وفادار و فرمانبردار باشد.

لذا می بینیم که خداوند بعد ذکر فضائح یهود می فرماید « ان هذا القرآن یهدی للتی هی أقوم » قرآن که کتاب شریعت و ایمان و رستگاری است به این امت یعنی امت اسلامی داده شده تا بوسیله آن جامعه بشریت را به مسیر هدایت رهنمون گردد.

در سوره اسراء خداوند متعال می فرماید: « سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ »

ذکر این حادثه با سبحان و تنزیه خدا صورت گرفته است اگر در قرآن استقراء داشته باشیم می بینیم که هرجایی که با سبحان آغاز شده باشد بعد از آن خداوند مسأله ای را بیان می کند که از منظر انسانها بسیار عجیب و شگفت انگیز است .

لذا می بینیم که این حادثه برای مردمان زمان رسول الله آنچنان عجیب و باورنکردنی است که حتی افرادی که ایمان آورده اند و سست عقیده هستند از ایمانشان بر می گردند و مرتد می شوند .

می گویند چطور امکان دارد که محمد در قسمتی از شب به فلسطین مسافرت کند و دوباره به مکه برگردد در حالی که ما یک ماه طول می کشد که به فلسطین برویم و یک ماه هم طول می کشد که برگردیم . نکته بسیار مهم در مورد حادثه ی اسراء و معراج آن است که این سفر با جسم و روح رسول الله صورت گرفته چون اگر فقط با روح و در عالم خواب اتفاق افتاده بود توسط مشرکین تکذیب نمی شد و از منظر آنها عجیب نبود و فتنه محسوب نمی شد در حالی که خدا آنرا فتنه نامیده است « و ما جعلنا الرؤیا التی أریناک الا فتنة للناس»

منظور از رؤیا در این آیه دیدن و رؤیت با چشم سر است که خداوند به پیامبر بسیاری از مسائل غیبی را نشان داد و پیامبر با دو چشم سر آنها را مشاهده کرد لذا این مسأله باعث فتنه و امتحان و آزمایش مردمان شد که عده ای از ایمان خود برگشتند اما ابوبکر صدیق رضی الله عنه بلافاصله پیامبر را تصدیق کرد و گفت من بر بزرگتر از این هم او را تصدیق می کنم که هر صبح و شام از آسمان بر او فرشته نازل می شود و از ان روز بود که ابوبکر صدیق نامیده شد.

پاک و منزه است آن کسی که بنده اش را در قسمتی از شب از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی شبروی داد تا آیات عظمتش را به او نشان دهد.

در این آیه پیامبر عبد معرفی شده که همین لفظ دلالت بر جسم و روح با هم دارد پیامبر همیشه افتخار می کرد که عبد خدا باشد می فرمود : ( لا تطرونی کما أطرت النصاری مسیح بن مریم انما أنا عبد فقولوا عبدالله و رسوله) آنچنان که نصارا در مورد عیسی بن مریم غلو کردند و به او مقام خدایی دادند در مورد من غلو نکنید من فقط بنده ی خدا هستم و وقتی از من یاد می کنید بگویید عبد خدا و رسول خدا.

پذیرش این حادثه برای ما بسیار سهل تر و آسان تر از انسانهای 1400 سال قبل است امروزه با پیشرفت مادی فاصله ها بسیار کم شده و در یک ساعت و حتی کمتر از آن می توان فاصله ی بسیار زیاد را پیمود و این دلالت بر معجزه ی بسیار عظیم دارد که در زمانه ما براحتی قابل درک و پذیرش است.

شروع سفر اسراء از مسجد الحرام در مکه و مقصد مسجد الاقصی در قدس است خداوند می خواهد به این رابطه ناگسستنی این دو مسجد اشاره کند و منبع تمامی تعالیم آسمانی که بر پیامبران مختلف نازل شده را یکی می داند.

در این مقاله سعی می کنیم براساس روایات و نصوص به بعضی از مشاهدات رسول الله صلی الله علیه و سلم در سفر اسراء و معراج اشاره کنیم .

پیامبر در معیت جبرئیل امین بر وسیله ای که براق نام دارد و پیامبر در توصیف آن می فرماید که هر گام او تا منتهای دید بود ، سوار می شود و در مسیر، بسیاری از عوالم غیبی به پیامبر نشان داده می شود.

در روایت آمده که پیامبر عجوزه ای را مشاهده می کند و وقتی که از جبرئیل در مورد آن سوال می کند می گوید که از عمر دنیا به اندازه عمر این عجوزه بیشتر باقی نمانده است.

مردی را می بیند که در گوشه ای از راه ایستاده و محمد را بسوی خود می خواند جبرئیل می گوید که این ابلیس است . از تمامی مهبط ها و محل های نزول وحی بر پیامبران قبل چون درختی که بر موسی از آن وحی نازل شد ، کوه طور ، بیت اللحم محل تولد عیسی عبور می کند تا انسجام و وحدت تعالیم آسمانی را نشان دهد، از برزخ و عذابهایی که برزخیان متحمل می شوند در قالب محسوس و قابل توصیف به پیامبر نشان داده می شود.

در مسجد الاقصی همه ی پیامبران از آدم تا خاتم جمع هستند و همه به پیامبر اقتدا می کنند و پیامبر امام آنها در نماز می شود تا این مسأله به همه ی عالم بشریت بازگو گردد که با آمدن محمد و رسالت او دیگر تمامی ادیان انبیای قبلی منسوخ گردیده و همه ی انبیاء براساس عهدی که با خدا بسته اند پیرو و متبع رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند .

ظرفی از شراب و ظرفی از شیر به پیامبر تعارف می شود که پیامبر شیر را انتخاب می کند و جبرئیل می گوید که فطرت را انتخاب کردی تا این مسأله بازگو شود که دین پیامبر و امت او بر همان فطرت و سرشت پاک و سلیمی هستند که خداوند در نهاد یکایک انسانها به ودیعه گذاشته است.

سپس معراج آورده می شود پله کانی که پیامبر با همراهی جبرئیل به آسمانها عروج می کند به هر طبقه آسمان که می رسند نگهبانان آن آسمان به آنها اجازه ورود می دهند پیامبر در آسمانهای مختلف پیامبران مختلف را براساس افضلیت و مقامشان نزد خداوند متعال ملاقات می کند تا این تسلی خاطر برای رسول خدا صورت گیرد که پیامبران همگی در مسیر دعوت رنجها و سختی ها را متحمل شدند .

در آسمان اول آدم در آسمان دوم عیسی و یحیی دو پسرخاله هم در آسمان سوم یوسف در آسمان چهارم ادریس در آسمان پنجم هارون در آسمان ششم موسی و در آسمان هفتم ابراهیم علیهم السلام را ملاقات می کند و با آنان مصافحه می نماید.

ابراهیم علیه السلام به پیامبر می گوید از طرف من سلام امتت را برسان و به آنها بگو که جنت خاک پاک و حاصلخیز و آب گوارایی دارد و کاشتن درختهای آن با ذکر سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر است است در روایتی دیگر آمده که کاشتن درختهای بهشت با ذکر لا حول و لا قوة الا بالله صورت می گیرد.
بهشت و نعمتها ی بهشتی را مشاهده می کند:

بر در بهشت نوشته شده است ( الصدقة بعشر أمثالها و القرض بثمانیة عشر ) یعنی پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است پیامبر از جبرئیل سوال می کند چرا قرض بهتر از صدقه است جبرئیل می گوید چون سائل و کسی که درخواست صدقه می کند چیزی نزدش هست اما کسی که درخواست قرض می کند واقعا نیازمند است .

مجاهدین و شهداء را مشاهده می کند که ثمر را برداشت می کنند و دوباره کشتنی هایشان پر از ثمر می گردد.

جهنم و احوال جهنمیان به پیامبر نشان داده می شود البته هر آنچه که پیامبر در مورد بهشت یا جهنم و مسائل غیبی برای ما بازگو می کند در قالب محسوس است تا قابل توصیف باشد اما بهشت یا جهنم قابل توصیف نیست.

سهل انگاران در نماز را مشاهده می کند که با صخره ای بزرگ بر سر آنها کوبیده می شود کسانی که زکات و صدقه مالشان را نمی دهند را مشاهده می کند که همانند چهارپایان در حال چرا هستند و از زقوم و سنگهای جهنمی می خورند، خائنان و زناکاران را مشاهده میکند که با وجود اینکه گوشت و غذای پاک در کنار آنان قرار دارد از گوشت و غذای متعفن و بدبو می خورند (الجزاء من جنس العمل) همانطور که در دنیا زنان پاک و حلال خود را رها کرده و به فحشا و منکرات روی آورده بودند.

زنانی را مشاهده می کند که از پستانهایشان آویزان شده اند و آنها کسانی هستند که بستر شوهرهایشان را با عمل فحشا آلوده کرده اند و فرزند دیگری را به شوهرانشان منتسب نموده اند.

کسانی را مشاهده می کند که با ناخون هایی از مس صورتها و چهره هایشان را خراش می دهند پیامبر از جبرئیل سوال می کند که اینها که هستند جبرئیل می گوید ( هم الذین یأکلون لحوم الناس و یقعون فی أعراضهم) کسانی که به مردم ظلم می کردند و به آبرو و ناموس مردم تجاوز می کردند.

بسیاری از مسائل غیبی به پیامبر نشان داده می شود و پیامبر وقتی به سدرة المنتهی می رسد جبرئیل را در صورت حقیقی اش مشاهده می کند « ولقد رء اه نزلة أخری عند سدرة المنتهی» از آنجا دیگر جبرئیل علیه السلام که مقرب ترین فرشته و قدرتمندترین موجود بعد از خداست از همراهی و مصاحبت با پیامبر عاجز است مقام پیامبر کسی که از جنس ما انسانهاست از جبرئیل هم بالاتر می رود و محمد بدون هیچگونه واسطه ای با خداوند متعال ملاقات می کند .

بعضی از علما و امام نووی رحمة الله علیه این را ترجیح داده اند که پیامبر در شب معراج خدا را مشاهده کرده است اما اهل حدیث و ام المومنین عایشه رضی الله عنها آنرا انکار می کنند و عایشه نقل می کند از پیامبر که فرمود: (نور أنّی أراه) یعنی نور آنقدر زیاد بود که من نتوانستم خدا را ببینم.

در این ملاقات خداوند به پیامبر و امتش تحفه و هدیه ای می دهد که همان نماز است تمام ارکان اسلام و عبادات دیگر با واسطه جبرئیل بر پیامبر و امتش فرض شده اند اما نماز مستقیما و بدون هیچگونه واسطه ای بر پیامبر و امتش فرض می گردد تا هر کدام از امت محمد در هر وقتی از شبانروز بتوانند با کرنش و سجده در مقابل خالق کائنات عروجی متعالی و روحانی بسوی خداوند متعال داشته باشند.

.................................................................................
نویسنده: شیخ محمد تشیخ « مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه»
بازديد:4007| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت