« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

آداب مراسم عروسي | مقالات 28 شهريور 1390
بر انسانهاي فهيم و با بصيرت روشن است که شريعت اسلام، سرگرميها و تفريحات حلال و متنوّع را براي پيروان خويش مباح کرده و اشکال متعدد از ورزشها و مسابقات را مباح نموده است. از جمله تيراندازي، اسبسواري، شنا، کشتي، مسابقه دو، شکار و ورزشهاي بدني و تمرينات جهادي.
هدف شرع اسلام از وضع اين ورزشها و تفريحات سالم، نشاط روحي و جسمي مسلمانان است. تا در اداي وظايف و مسؤوليتهاي خود، توانا باشند و کاربرد تجهيزات جنگي را بياموزند و نيرومند و قوي گردند.
از جمله اين تفريحات که دين اسلام آن را برايمان مباح داشته و تشويق نموده، سرگرميهاي سالم و تفريحات رواست در جشنهاي عروسي و شبهاي ازدواج. البته در چارچوبي که شريعت مجاز دانسته. آنچه شريعت مقدس در مراسم عروسي مباح دانسته، عبارتست از:
الف ـ دف زدن در مراسم عروسي
ب ـ خواندن سرودها و آوازهايي که منافي اخلاق نباشد
دف زدن در مراسم عروسي ـ حضرت عايشه ل از پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - روايت کرده که ايشان فرمودند: "نکاح را علني و [مراسم] آن را در مساجد [در حضور مردم] برگزار کنيد و دف بزنيد." روايت ترمذي و همچنين محمدبن حاطب روايت کرده که فرمودند: "آوازخواني و دفزني در مراسم ازدواج فرق بين حلال و حرام است."
اما اباحت آوازخواني و غناء در مراسم عروسي و مجالس شادي ديگر از عامربن سعد بجلي روايت است که گفت: "براي شرکت در مراسم عروسي پيش قرظه پسر کعب و ابومسعود انصاري رفتم و ديدم که کنيزان آواز ميخوانند، گفتم: شما ياران رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - و از جنگجويان بدر هستيد، آيا پيش شما و در حضور شما چنين کاري صورت ميگيرد!!" گفتند: لهو و لعب و تفريحات سالم به هنگام عروسي و گريه بر ميّت در تعزيه بدون نوحه خواني بر ايمان رخصت داده شده است". [و در بعضي روايات آمده؛ اگر دلت ميخواهد با ما بنشين و گوش کن و اگر دلت نميخواهد برو!!] [حاکم، بيهقي، نسائي]
"طبراني" و "ابن ماجه" از عايشه روايت ميکند که وي يکي از دختران يتيم انصار را به عقد يکي از مردان انصار درآورده و عروس را تا خانه شوهرش همراهي کرد. حضرت عايشه(رض) فرمود: وقتي نزد رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - برگشتم، پيامبر - صلى الله عليه وسلم - پرسيدند: آيا چيزي هم گفتيد [در روايات ديگر آمده که آيا با او آوازهخواني فرستاديد؟] گفتم: او را به خانهاش برديم و تبريک گفتيم و برگشتيم، پس فرمودند: اي عايشه! انصار قومي غزل دوستند [و از سرگرمي و تفريحات خوششان ميآيد] اين ابيات را نخوانديد؟!

اتيناکم اتيناکم ... فحيّنا يحييّکم
ولولا الحبة السمر ... اء ما حللنا بواديکم
و لو لا الذهب الأحمر ... ما سمنت عذاريکم

ما نزد شما آمديم، به ما خوشامد بگوييد، ما هم به شما خوشامد ميگوييم اگر دانه هاي گندم نميبود به سرزمين شما نميآمديم، و اگر طلاي سرخ نميبود دختران شما چاق نميشدند.
در اين جا مناسب است، سخناني از کتاب "حکم موسيقي در اسلام" نوشته مرحوم علامه شيخ محمد حامد، نقل نماييم. ايشان آراء فقها را در مورد موسيقي مباح و حرام اينچنين بيان فرموده است: "زماني که موسيقي براي انگيختن اراده بر کارهاي سنگين و پيمودن مسافتهاي طولاني يا براي طيب خاطر در هنگام انجام کارهاي سنگين باشد، مباح است. همانند رجزخواني پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - و يارانش در هنگام ساخت مسجد و حفر خندق در مدينه يا مانند زمزمهاي که شتربان عرب براي شترش سر ميدهد يا اشعاري که از کلمات ناپسند و فحش خالي هستند و از شراب يا اوصاف زن معيني سخن نميگويند و مسلماني را هجو نميکنند. يا به فردي که تحت حمايت مسلمين است طعنه نميزنند و غير از اين موارد جزء حکم تحريم خواهد بود."
اگر ذکر زيبايي و دلربايي زن بدون معين بودن شخص مشخصي باشد جايز است، زيرا کعببن زهير چنين اشعاري را در حضور پيامبر - صلى الله عليه وسلم - خواند و آن حضرت هيچگونه اعتراضي نکرد، نمونه هایي از ابيات کعببن زهير را در اينجا ميآوريم:

بانت سعاد فقلبي اليوم متبول ... متيّم اثرها لم يُفْدَ مکبوُل
و ما سعاد غُذاة النبين اذْرحَلوُا ... اِلاّ أغنُّ غضيض الطرف مکحول
تجْلوُا عوارضَ دني ظلم اذا ابتسمت ... کانه منهل بالرّاح معلول

سُعاد مرا ترک کرد و تنهايم گذاشت، پس امروز قلبم از عشق و علاقه او اسيرش مانده است.
سعاد صبح آن روز که قبيلهاش بار سفر بستند درست مثل آهوي زيبايي بود که يرلب چيزي زمزمه ميکرد و چشمهاي سرمه کشيده اش را از شرم پايين انداخته بود.
هنگامي که تبسّم ميکند دندانهاي سفيد زيبايش خودنمايي ميکندف گويي چشمه سازهايي است که شراب در آنها جاري است.
همچنين رسول اکرم - صلى الله عليه وسلم - قصيده حسان - رضي الله عنه - را گوش ميکند، آنجا که ميگويد:

قبلتُ فؤدک في المنام خريدة ... تسقي الضجيه ببارد بسام
آنگاه که در خواب آرام و ساکت بودي قلبت را بوسيدم، تو هم خوابة خود را با تبسّم خنک سيراب ميکني.
نيز اينگونه است زمزمه هايي که زنان براي خواباندن کودکشان ميخوانند و آهنگهايي که زنان در مجالس عروسي در محافل خود ميسرايند و مردان آن را نميشنوند، همچنان که ذکر کرديم پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - اجازه فرمود که اين شعر را بخوانند. "اتيناکم، اتيناکم ..."
و نيز آهنگهايي که در وصف باغ و بستان يا رودخانههاي زيبا يا ساير مناظر طبيعي خوانده ميشود، جايز است به شرط آنکه با آلات موسيقي حرام، همراه نگردد، زيرا اگر با آلات موسيقي همراه شود، حرام خواهد بود. هرچند سرودههاي خوانده شده مضامين پند و حکمت داشته باشند، و اين حرمت نه به خاطر اشعار بلکه به خاطر آلات موسيقي حرام است. اين مقدار از شاديها را شريعت اسلام در مراسم عروسي جائز قرار داده است.
پس براي هيچ مسلماني جايز نيست که از اين حدود فراتر رود، تا به گناه آلوده نگردد و امت در منجلاب شهوات و بيبندوباري غرق نشود.
در اينجا لازم ميدانم با اندکي تفصيل در مورد بدعتها و منکراتي که در مراسم شادي و عروسي خانواده هاي مسلمان داخل شده، بحث نمايم.

مهمترين بدعتها و منکرات جشنهاي عروسي
یکي از اعمال زشت و منکر مراسم شادي، تماس و اختلاط زنان و مردان نامحرم است، خصوصاً در جشنهاي عروسي و موقعي که عروس را در نهايت جمال با زيبايي و آرايشجذّاب و فتنهانگيز نزد داماد ميبرند در حالي که فاميل و خويشاوندان داماد [مانند برادر، عمو، دايي و ...] آنها را همراهي ميکنند، که با عروس خانم محرم نيستند که امکان دارد اينکار باعث تحريک غريزه و باز شدن راه فتنه بر مردان و زنان شود و عواقب نامطلوبي را بهدنبال داشته باشد، لذا پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - شديداً مسلمانان را از اين امر برحذر داشته آنجا که ميفرمايد: "از رفتن پيش زنان خودداري کنيد" شخصي از انصار گفت: اي رسول خدا! اقوام نامحرم شوهر زن (مانند برادر و عموزاده و ...) چطور هستند؟ پيغمبر - صلى الله عليه وسلم - فرمودند: "خلوت کردن با نزديکان شوهر خطرناک و موجب مرگ و هلاکت است". در بخاري و مسلم و نيز از قول اسامهبن زيد آمده که پيامبر - صلى الله عليه وسلم - فرمودند: "بعد از من هيچ فتنه اي براي مردان زيانبارتر از فتنه زنان نيست" [بخاري، مسلم و اصحاب سنن]
"طبراني" از ابيامامه - رضي الله عنه - روايت نموده که پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - فرمودند: "از خلوت کردن با زنان (بيگانه) بپرهيزيد، جز اين نيست که هيچ مردي با زني خلوت نميکند، مگر شيطان سومين نفر آنهاست. و اگر مردي با خوکي آلوده به پلشتي و کثيفي برخورد کند، بهتر است از اينکه بدنش با زن نامحرمي تماس پيدا کند".
از ديگر منکراتي که در جشنهاي شادي و عروسيها انجام ميگيرد، آوردن زنان آوازخوان و رقّاصه ها است که صاحبان مجالس از آنها دعوت ميکنند تا در خانه هاي وسيع و يا سالنها و تالارهاي بزرگ که به همين منظور ساخته شدهاند و اجازه داده ميشود، مراسمشان را با رقص و پايکوبي همراه ترانه خواندن اجرا نمايند.
پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - از اينگونه مراسم و اين چنين شادياي، نهي کردهاند. چنانکه ابن عساكر در تاريخش و ابن صقري در امالياش از آن حضرت روايت کردهاند که فرمود: "هرکسي در مجلس ترانهي آوازخواني بنشيند و يا به تماشاي رقاصه بپردازد، خداوند در روز قيامت در گوشهايش سرب مذاب ميريزد."
همچنين در روايتي از ترمذي" به نقل از حضرت علي - رضي الله عنه - آمده است: "آنگاه که امت من مرتکب پانزده عمل ناشايست شوند، بلا بر آن نازل خواهد شد." که يکي از آنها "آوازخواني و رواج آلات موسيقي است."
ترانه خواندن با موسيقي و آلات لهو و لعب که توسط مردان و زنان آوازه خوان در مجالس سرور و شادي مرسوم است، يکي ديگر از جمله منکرات اين مراسم ميباشد.
حديثي که از "احمدبن حنبل" روايت شده است آمده است که پيامبر خدا فرمود: "پروردگار مرا بهعنوان رحمت و برکت جهانيان فرستاد و امر نمود که تار و فلوت و شراب و بتها را نابود سازم."
و نيز در روايت "بخاري و احمد" آمده است که پيامبر - صلى الله عليه وسلم - فرمودند: "از امت من، اقوامي خواهند آمد که زنا را حلال ميکنند و پارچة حرير را [براي مردا] و شراب و ترانهها را مباح ميدانند."
عيّاشي و خوشگذراني، تنآسايي و اسراف در لباس مانند پوشيدن لباسهاي گرانقيمت و پرزرق و برق [که معمولاً به مد روز معروف است و براي شهرتطلبي و تفاخر و چشم و همچشمي بر تن ميکنند] نمونه هاي ديگري از منکرات اين مراسم ميباشد که شريعت از آن نهي فرموده است، زيرا اسراف و تبذير ميباشد و شرع مقدّس اسلام از تبذير و اسراف نهي کرده. چون شخصي که مرتکب اين منکرات ميشود، در واقع گرفتار عُجب و خود بزرگبيني ميشود. در اين مورد، ابنعمر - رضي الله عنه - روايت کرده که پيامبر - صلى الله عليه وسلم - فرمودند: "هرکس که به قصد تظاهر و خودنمايي لباسي بپوشد، در روز قيامت خداوند لباس ذلّت بر او ميپوشاند." [ابوداوود، احمد و ابن ماجه]
و شيخين از آن حضرت - صلى الله عليه وسلم - روايت کردهاند که فرمود: "کسي که لباس بلند را بهعنوان غرور و تکبّر بپوشد، در روز قيامت مشمول عنايت و توجه خداوند متعال نخواهد بود."
لذا دين اسلام به شخص مسلمان امر ميکند که در تمامي امورات زندگي، اعتدال و ميانهروي را پيشه کند، و از آن جمله اعتدال در پوشش، غذا و مسکن است. اين اصل [اعتدال و ميانهروي] برگرفته از کلام الهي است، آنجا که ميفرمايد: "و (بندگان خوب خداوند) کسانياند که بههنگام خرج کردن (براي خود و خانواده) نه زيادهروي ميکنند و نه سختگيري، بلکه در ميان اين دو (يعني اسراف و بخل) حدّ ميانهروي و اعتدال را رعايت ميکنند."(1)
نمونه ديگر از منکرات اينگونه مجالس، تشبّه و تقليد زنان مسلمان به رقّاصههاي بدکار و فاحشه است. زنان مسلمان با تقليد از رقّاصه هاي خلافکار و فاسد و بدکاره به سبک آنها رقص و پايکوبي ميکنند و پوشش و پستانهاي برجسته خويش را بهطرز وقيحانه اي به نمايش ميگذارند.
و نيز مرداني که خصوصيات مردانگي را ناديده گرفته و بصورت زن خود را جلوه ميدهند و در اشاعة فحشاء و بي بندوباري و برانگيختن هواهاي نفساني و شهواني و زيرپا گذاشتن فضائل اخلاقي مانند زنان بدکاره عمل ميکنند.
"ترمذي" از پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - روايت کرده که ميفرمايد: "کسي که خود را به غير ما "مسلمانان) شبيه سازد از ما نيست، پس خود را به يهود و نصاري شبيه نسازيد."
"احمد" و "ابوداوود" از ايشان نقل کردهاند که: "کسي که خود را مانند قومي نشان دهد، جزو آن قوم محسوب ميشود" و نيز فرموده: "خداوند مرداني را که خود را شبيه زنان کنند و زناني که خود را شبيه مردان سازند، لعنت کرده است." [بخاري و ترمذي]
یکي ديگر از اين منکرات، پوشيدن لباس کفّار و درآمدن به شکل و قيافه منحرفين اخلاقي و بي بندوبارهاست. روايت شده که پيامبر - صلى الله عليه وسلم - عبداللهبن عمروبن العاص را ديد که دو تکّه لباس زرد پوشيده است، پيغمبر - صلى الله عليه وسلم - فرمود: "اين لباس، لباس کافران است آن را نپوش". گفت: آنها را ميشويم! حضرت فرمود: "بلکه آتششان بزن". در صحيحين" آمده است که عمربن خطاب - رضي الله عنه - نامهاي به مسلمانان مقيم سرزمين ايان نوشت و به آنها سفارش کرد که "از خوشگذراني، رفاهطلبي، غرق شدن در تنعّم و رسم و رسوم مشرکين، برحذر باشيد". و در روايت ديگر آمده است که فرمود: "خوشگذراني و رسوم بيگانگان را رها سازيد."
گونههاي مباح تفريحي و سرگرمي از نظر اسلام در مراسم عروسي
اما برادر مسلمانم در اينجا نمونههايي از سرگرميها و تفريحات مباحي که دين اسلام مقرر نموده، عرض مينمايم تا اگر خواستي، ميتواني در مراسم عروسي و شادي از آن استفاده نمايي.
- آوازهخواني و اجراي سرود با لحن و آهنگ بهشرطي که مضمون آن از زشتي و دشنام عاري باشد و همراه ساز نباشد.
- آوازهخواني و ترانهسرايي همراه با دف ساده و به دور از آلاتي که به دف ميآويزند.
- خودآرايي و زيبانمايي که بعضي خانمها در مراسم شادي، سر و وضع خود را مرتب و منظم مينمايند در صورتي که معتدل باشد و مکان، زنانه باشد که نامحرم حضور نداشته باشند، اشکالي ندارد.
- آرايشو زينت با وسايل آرايشي جديد به نحوي که تشبيه به کفّار و فاسقين و منحرفين نباشد، ايرادي ندارد.
- رقص و پايکوبي دسته جمعی واختلاط زن و مرد و لااباليگري، مخنّثگرايي. چرا که اينگونه رقصهاي جمعي و گروهي موجب برانگيختن عزّت و روحيه حماسي ميشود.
- مسابقات اسب سواري و تيراندازي، نيزهپراني و شمشير چون اينها شيوههاي آموزش شجاعت، قهرماني و دليري است. و بازيهاي ورزشي هنرهاي نظامي باعث نيرومندي جسم، کسب مهارت و رشد قابليتها است.
- خوشطبعي، بذلهگويي، گفتن لطيفه، جک [خندهآور] و ... بهشرطي که مشتمل بر دروغ نباشد و آبرو و شخصيت شخصي تحقير و خدشهدار نشود [توازن و تعادل رعايت گردد].
- نمايش فيلمهاي هدفمند و سازنده که سرگذشت و هنرنماييهاي قهرمانان گذشته را به نمايش ميگذارد و موجب خدمت اسلام و اصلاح اخلاق انسان ميشود.
- ذبح حيوانان و تدارک وليمه با گوشت آنها که از سنتهاي نکاح است. و ديگر گونه هاي مباح که شرع اسلام مقرر فرموده است، اشکالي ندارد. پس بايد دشمنان اسلام آگاه باشند و بدانند که مسلمانان در مناسبتهاي شادي و مجالس عروسي، خشکطبع، درونگرا و خودخواه و خشن نيستند. بلکه مسلمانان قومي هستند که در هنگام شادي، شادمان و شادي کنان و در وقت خوشي، شاد و با نشاط و سرحالند. اما موقع مواجهه با مشکلات جدّي و مصمم اند و مردانه در صحنه حاضر ميشوند!!
اين است معناي توازن و تعادل و قرار دادن هر چيز سرجاي خودش در زندگي...


برگرفته از کتاب آداب خواستگاری تألیف عبدالله ناصح علوان
بازديد:5095| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت