« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

عدالت در نظام خانواده | مقالات 19 آذر 1396
عدالت در نظام خانواده

الحمدلله ربِّ العالمین و الصَّلَاة و السلام علی سیدنا محمّد و علی آله و اصحابه اجمعین و امّا بعد...

یکی از عواملی که باعث استحکام نظام خانواده و استمرار مودت، احسان و نیکی بین افراد می‌شود اجرای عدالت است.

از عدالت به عنوان رکن اساسی دین در قرآن و سنّت یاد شده؛ هر جا عدالت برقرار شود امنیّت حاکم گشته و محبّت زیاد می‌شود و متقابلاً هرجا با بی‌عدالتی رفتار شود ناامنی و آشوب جامعه را فرا می‌گیرد.

آنچه که می تواند مانع اجرای عدالت شود دو چیز است یکی محبّت مفرط و دیگری بغض مفرط.

در قرآن، سنّت و تاریخ اسلام نمونه‌های زیادی از اجرای عدالت داریم که اختصاراً به آن می‌پردازیم.

وقتی خلافت سیدنا عمر رضی‌الله‌عنه را مورد مطالعه قرار دهیم می‌بینیم دایره‌ی عدالت او هر کس و هر چیزی را در بر می‌گرفت به عنوان مثال در مصر مسابقه‌ای بین محمد پسر عمربن‌عاص و یک قبطی پیش آمد؛ وقتی اسب قبطی از اسب محمد سبقت گرفت محمد آن قبطی را کتک زد؛ با این ذهنیّت که من فرزند والی مصر، عرب اصیل و مسلمان هستم پس نسبت به تو برتری دارم.

امّا نکته درخور توجّه این است که قبطی بر این باور بود که امیرالمؤمنین امیرِ عادلیست؛ پس به خاطر اینکه حقش را بگیرد راهی مدینه شد. سیدنا عمر رضی‌الله‌عنه عمربن‌عاص و فرزندش را طلبید و تازیانه‌ای به دست قبطی داد و گفت: بزن!

و این جمله طلایی را بیان کرد: متی استعبدتم الناس و قد ولدتهم امهاتهم احراراً.

از کی مردم را به بندگی گرفته‌اید در حالی که مادرانشان آنها را آزاد به دنیا آورده‌اند. (سیره عمربن‌خطاب، امام جوزی، ص 86)

او کسی بود که عدالت را در حد بسیار بالا و وسیعی اجرا می‌کرد به طوری که وقتی شخصی در زمان خلافتش او را دید که زیر سایه‌ی درخت آسوده خوابیده است در مدحش گفت: حکمت عدلت امنت فنمت ؛ حکومت کردی، عدالت کردی، امنیّت برقرار کردی و خوابیدی.

وقتی مسلمانان صدر اوّل در مکه مورد ظلم، آزار و اذیّت قرار گرفتند رسول الله علیه‌ الصلاة ‌و السلام به آنها فرمود: به حبشه هجرت کنید، در آنجا حاکمیست که در مملکتش به کسی ظلم نمی‌شود.

مسلمانان راهی حبشه شدند و در آنجا خیر و امنیّتی که در سایه عدالت بود مشاهده کردند.

پس امنیّت در گرو اجرای عدالت است و بستگی به هیچ دین و آیینی ندارد و حقّ هر انسانی است که با آزادی و آزادگی زندگی کند.

خداوند دو امر مهم را در سوره نساء بازگو می کند: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا. (نساء: 58)
الله شما را به دو چیز امر فرموده یکی ادای امانت و دیگری اجرای عدالت و بعد از تشریح این دو قانون اینگونه موعظه می‌کند، همانا خداوند شنوا و بیناست. پس می‌داند که این دو نکته در حیات انسان‌ها چقدر تاثیرگذار و حساس هستند.

و درسوره‌ای دیگر به صورت کلی فرمود: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ. (نحل: 90)
خداوند به عدل و احسان امر می کند.

و خطاب به اهل ایمان اینچنین می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا. (النساء: 135)
ای اهل ایمان با تمام سعی و تلاش بر اجرای عدل باشید و با اجرای آن شاهدان خوبی برای خدا باشید که دین خدا دین خوبیست هرچند که شما در مواضعی واقع شوید که عدالت بر علیه خود، والدین و خویشاوندتان تمام شود.

گاهی اوقات انسان بخاطر محبّتی که نسبت به شخصی دارد به دیگری ظلم می‌کند؛ امّا با این امرِ پروردگار متذکر شدیم که نباید به خاطر خودمان یا خویشاوندان عدالت را پایمال کرده و یا فقیر و غنی بودن شخص را ملاک قرار دهیم؛ امر خدا اولاتر است از تبعیت از هوای نفسمان پس اگر از بیان عدالت اعراض کنیم همانا خدا از اعمالمان آگاه است.

از این رو نیز نباید محبّت سبب نادیده گرفتن عدالت شود به گونه‌ای که بیان فرموده: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ. (مائده: 8)
مبادا بغض شدید شما نسبت به افراد سبب شود که عدالت را زیر پا بگذارید؛ عدالت برقرار کنید که عدالت به تقوا نزدیکتر است.

حال که از اهمیّت عدالت آگاه شدیم به مبحث عدالت در خانواده می‌پردازیم و به اختصار شاهد مثال‌هایی در همین زمینه از قرآن و سنّت بیان می‌کنیم.

از جمله عدل‌هایی که قرآن در موضوع خانواده مطرح کرده می‌توان به عدالت بین همسران اشاره کرد: فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً. (نساء: 3)
اگر شما از اجرای عدالت بین همسرانتان ترسیدید پس یکی اختیار کنید.

رسول الله صل الله علیه وسلّم وقتّی که بین زنانش با عدالت رفتار می‌کرد این جمله را می گفت: اللَّهُمَّ هَذَا قَسْمِي فِيمَا أَمْلِكُ فَلَا تَلُمْنِي فِيمَا تَمْلِكُ وَلَا أَمْلِكُ. (سنن ابی داوود، ج6، ص 34)
خدایا این شیوه‌ی تقسیم من است در آن چیزی که از امور ظاهر مالکش هستم پس پروردگارا در چیزی که تو مالکش هستی و من مالکش نیستم مرا سرزنش مکن.

ما عادل‌تر از رسول الله علیه الصلاة و السلام سراغ نداریم امّا با این حال می‌فرمود: تو مالک قلبم هستی.

پس نباید یکی از همسران را بر دیگری ترجیح دهیم امّا تاکید می‌کنیم توان انسان در اجرای عدالت در امور ظاهری است که شامل هزینه زندگی، مسکن و ... می‌شود.

گاهی اوقات انسان در اجرای عدالت میلش نسبت به یکی بیشتر از دیگری است امّا این گرایشِ طبیعی نباید سبب ظلم شود؛
خداوند فرموده: وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا. ( نساء: 129)
خداوندی که خالق انسان و قلب اوست و به آن آگاهی کامل دارد می‌فرماید: شما نمی‌توانید عدالت بین زنان را به نحو کافی و کامل به اجرا بگذارید هر چند که نسبت به اجرای آن حریص باشید. حال که نمی‌توانید با تمام و کمال عدالت را برقرار کنید و ممکن است میل قلبی داشته باشید سعی کنید میل کامل و زیاد نکنید.

یعنی اینگونه نباشد که یکی از همسران را بیشتر مورد محبّت قرار دهید و دیگری را بلاتکلیف رها کنید.

نوع دیگر، بی‌عدالتی بین همسر و فرزندان است؛ این مسئله‌ی شایع به گونه‌ایست که مرد تمام توجّه خود را به فرزندان معطوف می‌کند به طوری که نیازها و عواطف زن را نادیده می‌گیرد؛ و بالعکس.

وجه دیگری که در بحث خانواده می‌شود بدان پرداخت ناعدالتی بین فرزندان است این مسئله ممکن است بین جنسیّت، سن، سلامتی و ... باشد به گونه‌ای که در محبّت و بخشش‌ها تفاوت گذاشته می‌شود و اگر این موضوع غلظت پیدا کند می‌توان به فرهنگ جاهلی اشاره کرد که بعضی از قبائل عرب دختر را عار و ننگ به حساب آورده و حتی به او حقِّ زندگی نمی‌دادند؛

خداوند حالت آنها را اینچنین به تصویر کشیده است: وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ (النحل: 59،58)
وقتی کسی را به فرزند دختر بشارت می‌دادند صورتش کبود و سیاه می‌شد و از خشم خودش را از قوم پنهان می‌کرد؛ این را یک بشارت بد تلقی کرده و اینچنین حکم می‌کرد که آیا با خواری و ننگ تحملش کند یا زنده به گورش نماید؛ و غالباً زنده به گور کردن را ترجیح می‌دادند.

بشیر به فرزندش نعمان غلامی هدیه داده بود و مادر نعمان خواهان شهادت رسول الله علیه الصلاة و السلام بر این هبه بود.
وقتی رسول الله صل الله علیه وسلّم از ماجرا مطلع شد پرسید: آیا به دیگر فرزندانت هم بخشش کرده‌ای؟
بشیر پاسخ داد: نه!
رسول الله صل الله علیه وسلّم گفت: این هبه را پس بگیر، من شاهد جور و ظلم نمی‌شوم.

او با شیوه‌ی اقناعی بشیر را اینگونه قانع کرد: آیا توقع نداری وقتی فرزندانت بزرگ شدند در حقّ تو نیکی کنند؟
پس اگرخواهان این هستی که همه یکسان در حقّ تو احسان کنند؛ پس با آنان با عدالت رفتار کن
و بشیر هبه اش را پس گرفت. (ابن حبان، ج21، ص 255)

نکاتی که به اختصار از نظر گذراندیم مواردیست بر طبق کتاب خدا و سنّت رسول الله علیه الصلاة و السلام؛ پس اگر خواهان جامعه‌ای امن و خانواده‌ایی بر پایه‌ی سکون و آرمش هستیم باید در پی اجرای عدالت باشیم.

و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.

--------------------------------------------------------------------
برگرفته از جلسه تفسیر شیخ علی جلالی
منبع: انجمن خیریه و خدمات اجتماعی اهل سنت بندرعباس
بازديد:1348| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت