« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

سرزمین آفتاب و سایه | مقالات 16 ارديبهشت 1396
سرزمین آفتاب و سایه

دو قطب آهن ربا در واقع میدان مغناطیس یک تحول برای انجام کارمحسوب میشود . این دو قطب بر اساس اختلاف، کار انجام میدهد . در واقع نظام قدرتی یکی مثبت و دیگری منفی بوده یعنی می توان یکی در مسیرجریان موافق دانست ودیگری مخالف جریان . به زبان دیگری یکی بر اساس جاذبه و دیگری دافعه کار انجام میدهد . غالبا قدرتها بر این اساس میدان ایجاد کرده اند سئوال اینجاست آیا برای مشابه های دیگر این فرمول تصدیق میکند مثلا برای نورها یا بادها (انواع گازها ، توده ی ابرها و ....)،جامدات مانند انواع سنگها و خاکها ،یخچالها و...ومایعات که خود دنیا شگفتی ها به همراه دارند.

پر واضح است همه ی اینها به نوعی،انرژی هستند که توانایی انجام کار دارند ؛موج این اختلافها در طبیعت موثر می باشد و امروزه به وضوح شاهد این نوع امواج میباشیم .

انسان وقتی پا به سوی تخیلات گذاشت ناچار به طرح نظریه ها شد و برای نظریه اش آزمایش تدارک دید . باید بگویم اختلاف نوعی میدان حرکاتهای مختلفی شده و میشود. استعدادها در برخورد با اختلاف ها دست به انتخاب میزنند . تناقض سبب معنا دار کردند واژگان مغزشده و به خلاقیت و ابداع هدایتش میکند.

اختلاف در محسوسات ،مغز را واردار به انتخاب یک گزینه میکند ؛راننده یک اتومبیل باید در انتخاب مسیر پر مخاطره وفوری دست به خلاقیت بزند،ممکن است در این آزمایش حتی گاهی جانش از دست بدهد .

هیچ سکونی ثابت نمیکند که کار انجام میدهد گرچه وجود پتانسیل در آن شی به اثبات برسد . پیستون یک اتومبیل درایجاد حرکت با انفجار دو شی مخالف مثل بنزین و اتش کار انجام میدهد ، این دو شی خیلی نزدیک بهم می باشند ولی هر دو مخالف هم ،اما آنقدر رقیق هستند که می توانند کار را فی الفور انجام دهند.پس هرچه جنبه اختلاف ها رقیق و رقیق تر باشد حادثه زودتر به جریان می افتد .

طبیعت به نوعی در این تعلیم به اندیشه انسان کمک کرد، شیوه ی اندیشه ی انسانهای امروزی به گونه ای پیچیده شده که گاهی برای همگان عجیب جلوه میکند. انسانها به مرور متوجه شدند طبیعت برای خودش رمزی دارد که عده ی انگشت شماری پی به حادثه ها می برند .

دیر زمانیست که برای زلزله بحث وجستجو در بین محققین در جریانست . در واقع حوالی اتفاقات، سبب یک زلزله را بررسی میکنند و زلزله نگار میسازند تا میزان جنبش لایه ی زمین را اندازه گیری کنند و برای هر تکه از زمین خطوط زلزله خیز تخمین میزنند . اما اگر این اتفاقات مربوط به خارج از کره زمین باشد تفکربشر ناچار خواهد شد برای خطوط زلزله خیز ردیاب دیگری در نظر بگیرد، تا پیش بینی ها را از فضا بگیرد .

معمای پیچیده ای که هر دفعه با شنیدنش استعداد بشر را به گونه ای بارور میکند که با تدبر در آیات سوره غاشیه «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت -والی السماء کیف رفعت- و الی الجبال کیف نصبت -والی الارض کیف سطحت »می باشد که مدام خبر مهمی را در ذهن ها تداعی می کند؛ در واقع شتر در موقع حرکت به دو تکیه گاه استوار شده تا جابجایی و حرکت برایش مقدور گردد ؛دو تکیه گاه به ما میگوید که شتر مسیر مبدا و مقصد را فقط تکرار میکند ودر این دو محدوده محصور میباشد و چهار پایش فقط برای سکون و ایستادن تکیه گاه خواهد بود و نه برای حرکت . این تشابه برای حرکت انسان فقط یک پا لازم میشود ،اینست که انسان در هنگام حرکت حالت عمودی بخود گرفته وشتر حالت حرکت افقی اما وجه تشابه در این دو حرکت، سر است که ناگزیر میشود همیشه سمت و سویش رو به جلو قرار بگیرد شاید نوعی تواضع و فروتنی در حرکت احساس میشود.در اینجا یک قدم برای آدمی (یک تکیه گاه)در حالت حرکت دخالت دارد ،شاید نمای یک هدف برای انسان باشد .

هدف «اهدنا صراط المستقیم »که کوتاهترین فاصله برای حیاة ابدی بشر میباشد چون عمر انسانها کفاف راهی غیر از مستقیم نمیکند راههای غیر مستقیم مسیر را خیلی طولانی میکنند .علی کل حال ما در طرح این نظریه هدفی در نظر داریم. خطوطی که آیه های مذکور از شتر تا آسمانها وبرگشت آن دوباره به مرتفع ترین قسمت زمین (کوه ها) و آنگاه بر سطح زمین فرود آمده تا اخبار مهمی برای تفکر انسان به ارمغان بیاورد .

از ناهمواری به هموار(زمین مسطح) میرسیم ؛شتر موجود شناخته شده برای بشر است اما گونه های مختلفی دارد که در کل اشکال آنها نزدیک بهم است ،توازنی که بین کوهان شترو سر شتر است به ما نشان میدهد که در حرکت شترهر چه سطح هموارتر باشد توازن بین این دو عضو(سر و کوهان شتر) مشهودتر خواهد بود. کوهها را می توان ،حکم میخ توازن برای دوام و حرکت بی خطر زمین در نظر گرفت و کوهان شتر، منبع آب و چربی ها برای نیاز شتر است همین حالت در کوهها هم مشهود است که برای زمین نیاز است .

چشمه ها ؛مویرگهای ارتباطی تغذیه زمین هستند،و معمولا در دامنه کوه ها و کوهپایه ها فضای سبز به چشم میخورد که نشانه ارزش وجود کوهها میباشد انباشته شدن گونه های درختان سرسبز،از زاویه بالا به سمت زمین نوعی سیاهی درختان انبوه را برای ما مصور میسازد. کلمه «مدهامتان »در سوره الرحمن به این موضوع اشاره دارد ؛ و نتیجه میگیریم هر حرکتی که از توازن بیشتری برخوردار باشد ، رام و هموار راه خواهد پیمود .

آرامش در توازن اتفاق می افتد تا اختلافات را سبب حرکت کند(اگر در اختلافات توازن حاکم نباشد یکی بر دیگری غالب خواهد شد وآن را حذف خواهد کرد و این به نفع پیشرفت وحرکت نیست)، پس مجبور نیستیم یکی را حذف تا دیگری اوج بگیرد این گمان در سیاست نیز کاربرد خواهد داشت . ظاهر شتر ناهموار است اما میتواند هموار حرکت کند . کره زمین هم شکل ناهمواری دارد اما میتواند رام و به سلامت در فضای بی انتها گردش کند، در واقع زمین به سیاره آفتاب و سایه باید معنا شود ،یعنی در نهایت روشنایی به اسم روزو آنگاه در اوج سایه یعنی شب .

شتردرجهت مخالف اندامش سایه دارد و حکایت زمین هم چنین است . وضع تشابه شتر،تنها معمای پیچیده ی حضور زمین در فضای نامتناهی را معنا نمیکند بلکه به تصویر میکشد تا درک وفهم آن را به اذهان نزدیک کند (علم آدم الاسما کلها ).

خطوطی که از شکل شترناهموار، که تکیه گاهش زمین هموار است ترسیم شده تا بی کرانها قلم بالا رفته و دقیق بر کوهها که نمادی از ناهمواریست فرود آمده و چگونگی آنرا بر زمین مسطح را به تصویر میکشد . شتر یک نفر کاملا آشنا برای انسان است که از آن سواری میگیرد در ایه مذکور یک شتر برای تفکر انسان بیان شده تا حدود مشاهده(مشاهده تنها دیدن با چشم نیست)را برای انسان میسّر کند.

از یک زمین کوچک (منظورشتر) شروع کرده تا وضع تفکر بشررا جهانی کند .وقتی تدبر بشر جهانی شد، او را به دنیای دیگر راهنمایی میکند و در ادامه وضع را برای بشر بطور خاصی اعجازبرانگیز خواهد نمود.

خطوط حرکتی که کوهان شتر(در فضا) در هنگام راه رفتن ترسیم میکند شبیه حرکت کوهها در فضا می باشد که این وضع ،تغییر فصول سال را به نمایش می گذارد. ممکن است شتر در مسیرش به گودالها و برآمدگی ها بر خورد کند که توازن را از شتر میگیرد و حرکت را ناهموار می کند و وضع زمین در حرکت وچرخش بر همین منوال حس می شود.اندیشمندان فضا ، از چاله های هوایی بسیار سخن میگویند و خلا ها را در اوقات مختلف برای مسیر هواپیماها تعلیم میدهند تا فضا پیماها درانتخاب مسیر درست و بی خطر موفق باشند.

............................
نوبسنده: یوسف نورایی
بازديد:995| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت