« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

با هدفمند بودن ، وقتمان را مدیریت کنیم | مقالات 10 ارديبهشت 1396
با هدفمند بودن ، وقتمان را مدیریت کنیم

ما در زندگی سرمایه ای به نام وقت داریم که استفاده ی صحیح از آن خوشبختی دنیا و آخرتمان را رقم خواهد زد . بزرگی می گوید : وقت زندگی است هرگاه قسمتی از آن رفت در واقع قسمتی از زندگیت رفته است . و ما در مقابل این سرمایه ی مسوولیم چرا که بیهوده آفریده نشده ایم خداوند متعال می فرمایند : أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿١١٥﴾آیا پنداشتید كه شما را بیهوده آفریده‌ایم و اینكه شما به سوى ما بازگردانیده نمى‌شوید؟

لذا اگر شخصی تصور کند که هدفش تنها خوردن ، آشامیدن ، تلذذ ، نکاح و زاد و ولد است ، در این صورت چه فرقی با دیگر حیوانات دارد ؟ و بر این اساس است که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم توصیه می فرمایند که : اغتنم خمسا قبل خمس : حیاتک قبل موتک و فراغک قبل شغلک و ... پنج چیز را قبل از فرا رسیدن پنج چیز غنیمت بشمار : زندگیت را قبل از فرا رسیدن مرگت ، و فراغتت را قبل از فرا رسیدن مشغولیتت و ... آری ما الان که زنده ایم فراغت داریم اما روزی خواهد رسید که دیگر فراغتی برایمان نیست ، خداوند متعال می فرمایند : لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿٣٧﴾در آن روز، هر كسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مى‌دارد.

بنابراین کسانی که موفق بوده اند قدر وقت خود را دانسته اند ، ابوالوفاء بن عقیل از علمای حنابله می گوید : قسم به خداوند برای من حلال نیست که یک ساعت از عمرم را به بطالت بگذرانم .

اگر ایشان امروز زنده بودند چه می گفتند ؟!

ابن قیم رحمه الله کتابی به اسم زاد المعاد دارد که در برخی زمینه ها مرجع اهل علم است و حدودا پنج جلد می باشد ، ایشان این کتاب را در مسیر مسافرت های خود نوشته اند .

حالا این سوال مطرح می شود که چگونه بزرگان توانسته اند اینگونه از اوقات خود استفاده ببرند ؟ در جواب باید گفت : آنها هدف داشته اند . لذا داشتن هدف در زندگی پیش نیاز بهینه سازی اوقات است .

متاسفانه امروزه وقتی می گویی ؟ برادر چرا زنده ای ؟ چرا می خوری ؟ چرا می نوشی ؟ چرا در راستای سلامتیت تلاش می کنی ؟ می گوید : نمی دانم ، زندگی می کنم بخاطر اینکه باید زندگی کنم و می خورم و می نوشم بخاطر اینکه زنده بمانم !

سخن افرادی که هدف از زندگی کردن را گم کرده اند این شعر است :

جئت لا أعلم من أین و لکنی أتیت / و لقد ابصرت قدامی طریقا فمشیت
و سابقی سائرا ان شئت هذا ام أبیت / کیف جئت ؟ کیف أبصرت طریقی لست ادری
و لماذا لست أدری ؟ لست أدری

آمده ام نمی دانم از کجا اما آمده ام ، و جلوم راهی را دیدم پس در آن قرار گرفتم
در ادامه اگر خواستم در آن راه ادامه خواهم داد یا اینکه از ادامه ی راه متوقف خواهم شد ،
چگونه آمده ام ، چگونه راهم را پیدا کرده ام نمی دانم
و چرا نمی دانم ، نمی دانم .

لذا مهمترین مساله در استفاده از وقت : هدفمند بودن است . که انسان بداند برای چه زنده است .

در حقیقت انسان جانشین خداوند در روی زمین است الله متعال می فرمایند : وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان‌] گفتند: «آیا در آن كسى را مى‌گمارى كه در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنكه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مى‌كنیم؛ و به تقدیست مى‌پردازیم.» فرمود: «من چیزى مى‌دانم كه شما نمى‌دانید.»

آری ما حامل بار امانتی هستیم که خداوند بر دوش ما گذاشته است و ما هم پذیرفته ایم و سرمایه ی عمرمان را باید در این راه بگذاریم خداوند متعال می فرمایند : انَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ ۖإِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿٧٢﴾ما امانت [الهى و بار تكلیف‌] را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى‌] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود.

لذا ما بایستی اوقاتمان را در راستای این بار امانتی که بر دوش کشیده ایم باشد و حق نداریم که وقتمان را به بطالت بگذرانیم .

در اینجا لازم است که اشاره ای به تکنولوژی های ارتباطی جدید و امروزی داشته باشم ، اگر فرهنگ استفاده از این تکنولوژی ها را نداشته باشیم مطمئنا باعث تلف شدن اوقات ما خواهد شد ، شخص در دهها گروه عضو است ، وات ساب ، وایبر ، تلگرام ، فیس بوک ، انستگرام و .. در گوشی اش نصب شده اما بی هدف ، نمی داند در چه راستایی از آنها استفاده کند ، مطمئنا اینگونه گام برداشتن در راستای این تکنولوژی چیزی جز ضایع کردن عمر به همراه نخواهد داشت ، ساعت ها کنار گوشی موبایل قرار دارد حتی با گوشی به خواب می رود آنهم بدون هیچ هدفی .

ما بایستی قبل از اینکه برای فرزندمان موبایل بخریم ، هدف را برایش تبیین کنیم ، می بینیم پدری برای فرزند خردسالش گوشی کادو می آورد و نتایجی که حاصل می شود این است : درس پسر ضعیف می شود ، فکر پسر خراب می گردد ( چون فضای مجازی یکی از مجال هایی است که افکار منحط در آنجا جولان می دهند و خود را تبلیغ می کنند و اگر فرزند خردسال ما قبلا به وسیله ی افکار صحیح تغذیه نشده باشد مطمئنا تحت تاثیر آن افکار منحط قرار خواهد گرفت ) ، قوای جسمانیش تحلیل می رود چرا که شب با صبح به گوشی مشغول است و تمایلی به غذا و تحرکات فیزیکی ندارد ، با انجام بازی هایی که در گوشی نصب می کند عقائد شیطان پرستان و منحرفان در ذهنش امری عادی جلوه می کند ( لازم به ذکر است گروههای انحرافی برای جا انداختن نمادهای شیطانیشان از طریق طراحی بازی های جذاب اقدام می کنند و نوجوانان و جوانان ما بدون اینکه متوجه باشند با نماد های شیطانی خو می گیرند و برایشان عادی می شود و این مساله باعث می گردد که کم کم زمینه انحرافشان فراهم گردد ) .

بنابراین برای اینکه اوقات فرزندانمان تلف نشود و یا باعث زیان رسانی به آنها نگردد لازم است قبل از هر چیز برایشان هدف زندگی را تبیین کرده و فرهنگ استفاده را از ابزار آلات یاد دهیم .

در ادامه می خواهیم به این مساله بپردازیم که به صورت مصداقی ما اوقاتمان را در چه چیزی صرف کنیم ؟

بنده سه زمینه را ذکر می کنم و در این خطبه یک زمینه اش را توضیح می دهم :

عبادات ، علم آموزی و دعوت و تبلیغ

یکی از زمینه هایی که اگر عمرمان را در آن صرف کنیم خوشبخت خواهیم شد زمینه عبادت است الله متعال می فرمایند : فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب پس چون فراغت یافتى، به طاعت دركوش؛و با اشتیاق، به سوى پروردگارت روى آور.

و در وصف نیکوکاران خداوند متعال می فرمایند : كَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿١٧﴾ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿١٨﴾و از شب اندكى را مى‌غنودند.و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‌كردند.

و در مورد پیامبر صلی الله علیه و سلم الله متعال می فرمایند : یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿١﴾ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿٢﴾ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ﴿٣﴾ أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ﴿٤﴾ إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلًا ثَقِیلًا ﴿٥﴾اى جامه به خویشتن فرو پیچیده،به پا خیز شب را مگر اندكى،نیمى از شب یا اندكى از آن را بكاه،یا بر آن [نصف‌] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.در حقیقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى‌كنیم.

البته عبادت معنای گسترده ای دارد که هدف از خلقت ما معرفی شده است ، عیادت بیمار ، تشییع جنازه ، زیارت قبور ، صله ی رحم ، نیکی به والدین و .. و به طور کلی هر کاری که خداوند آن را دوست می دارد عبادت است .

بنده در پایان مصداقی را در رفتارهای شاگردان مکتب نبوی برای این موضوع می آورم که آن بزرگان چگونه بزرگ شده اند و کاری کرده اند که در همین دنیا پیامبر صلی الله علیه و سلم به آنها وعده ی بهشت را بدهد
حضرت عمر رضی الله عنه نقل می کند که در زمان خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه روزی نماز صبح را خواندیم و بعد از آن ابوبکر از مسجد خارج شد و این کار هر روزه اش بود بجایی می رفت و من نمی دانستم که کجا می رود ، آن روز او را تعقیب کردم دیدم وارد خانه ای قدیمی در حاشیه ی مدینه شد و بعد از مدتی از آنجا خارج گشت ، بعد از خروج ایشان به در آن خانه رفتم و اجازه ی ورود خواستم و وارد شدم ، پیرزنی را دیدم که زمنگیر است و توان حرکت کردن را ندارد ، سلام کردم و گفتم : یرحمک الله من هذا الرجل یدخل علیک کل یوم ؟ خداوند به تو رحم کند این مردی که هر روز بر تو وارد می شود چه کسی است ؟ پیرزن گفت : قسم به خداوند او را نمی شناسم ، گفتم : هر روز چکار می کند ؟ گفت : هر روز نزد ما می آید ، برایمان غذا می پزد ، و خانه مان را جارو می کند ، و لباسهایمان را می شوید ، و گوسفندانمان را می دوشد ، سپس از خانه خارج می شود .

عمر تا این سخنان را می شنود به گریه می افتد و زانو می زند و می گوید : لقد أتعبت الخلفاء من بعدک یا ابابکر : ای ابوبکر خلفای بعد از خودت را دچار سختی کرده ای .

آری همین ابوبکر است که در قیامت از هر هشت در بهشت برای دخول به آن ندا زده می شود

همین ابوبکر است که وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم در بیماری دستور دادند که مرو ابابکر فلیصل بالناس به ابوبکر بگویید که برای مردم امامت دهد ، عائشه رضی الله عنها فرمود : ان ابابکر رجل اسیف ابوبکر مردی است که تا تکبیره الاحرام گفت گریه امانش را نمی دهد اما وقتی در مواقع حساس نیاز به قاطعیت وجود دارد قاطع ترین است آنجا که گروهی مرتد شدند و می خواستند زکات ندهند ابوبکر گفت : و الله لو منعونی عقالا کانوا یودونه الی رسول الله لقاتلتهم علیه قسم به خداوند اگر حتی زانو بند شتری که در زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم به عنوان زکات می دادند ، ندهند با آنها خواهم جنگید . و از به این طریق فتنه ی مردتدین را خاموش کرد .

..................................
نویسنده: شیخ عبدالله دریایی
بازديد:938| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت