« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

صدای پَر قو | مقالات 27 فروردين 1396
صدای پَر قو

وقتی بر عرصه ی باد، بالی به پرواز در بیاید دامنه ی اوج تا به سوی آسمان بی کران کشیده خواهد شد بگونه ای که به زیر نگاه پرواز، اقیانوس ها و جنگل ها و سبزه زارها و کویرها بر زمین چنان دسته بندی و نقاشی عجیبی شده اند که هر چه عقول بشری تیزتر نظاره گر حقایق طبیعت شود ایمانش به عظمت خالق بی همتایش بیشتر شده تا جایی که بر قدمهایش سست شده و سر به سجود تسبیح گذاشته و از درون قلبش فریاد سبحان ربی اعلی و بحمده زیر لب با زمزمه میخواند .

داستان سخن من، به زیر نگاه بلند آسمانها که به کوچه های زمین، سفر و نظر میکند تا سریال حقایق عقلی انسان را به نمایش بگذارد آغاز میشود .نخست باید گفت هر اوجی اخبار عظمت نیست . استعداد عظمت به نوع تفکر حاصل میشود البته که ایده ها زاویه اندیشه های انسان را باز و بسته میکنند و به هر زاویه ای که بشر نگاهش متمرکز کند دیدش به سایرسمت و سوها گم شده یا به سخن دیگر به قسمت دیگر تاریک شده و نابینا میگردد .

این داستان، شب های پر ستاره بر نیمی از کره ی خاکی به اعتدال و مستدل بر زمین حکاکی میکند.در واقع جزء جزء وجودها به صفتی در زمین حرف میزنند .

آنگاه که اوراق کلمات آسمانی را بر قرآن ورق بزنیم و صفحات زمین را بررسی کنیم باید بگویم فقط سجود برای بشر بر خاک میسر وآسان تر میکند فی الواقع به سوی تواضع و تسبیحش دقیق تر خواهد شد .

صدای پر قو به میان بادها که نمایی از سفرعقلی به سوی گودالها و چاله های هوایی که گاهی دست خلأ مسیر حرکت را از اندیشه ی انسان گرفته و عقل را به بازی میگیرد . گاه شاید در این میان هم راه حقیقت گم کند .

متن من بازی با کلمات نیست ، من شیرین جمله نمیسازم . نوشتار من سمت و سوی عظمت قرآن و طراحی آسمانها و زمین است . دیده بشر به ابزار نیاز اگر چنگ بزند دانش وجودها را از زبان قران بگوید کتابی بنام تصویر فنی فی قرآن به رشته تحریر در خواهد آورد .

میل دارم مقاله من به نوعی ذره بین اندیشه بشر باشد تا به حقایق برسد میخواهم شگفتی از ابزار خاکی بگیرم . سر سخن بسوی بالاتر از خاک باز کنم تا برای انسان ابزار افسانه ای دیگر عجیب جلوه نکند و البته که خاک استعداد دارد به شکل آهن و ربات افسانه درخشانی بسازد شاید هم با ترکیبات شیمیایی فن سلامت انسان را به ارمغان بیاورد اما خیلی وقت پیش انسان در این مسیر پا گذاشته و مسیرهایی طولانی را طی کرده است.

چرا انسان فراتر از طبیعت حرف نمیزند ؟ جواب چون نمیداند . آن کتابی که به ماوراء زمین وآسمان داستان دارد چرا دقیق تر نگاه نمیشود.

ایمان وسیله ارتباط با ندانستی های فوق عقل بشر است. بال پرواز برای پرواز بسوی بلندی هاست ؛اما تا حدودی کار انجام میگیرد . بر بلندی ها اجزاء انقدر کوچک به نظر میرسند که همه حقایق از دیده عقل بشر پنهان میشود . اینجاست که همه مخلوقات عاجز میشوند و قران به زبان اعجاز هم سخن گفته است اکنون همه باید بگویند سبحان الله . اما بشر از صفتی برخوردار است که خود را عمدا ناعاقل میکند مثلا افسانه میسازد شعر میگوید یا فیلم به نمایش میگذارد ، یا فلسفه می بافد و طیف دروغ ها را آنقدر وسیع میکند که عمرش هم کفاف پی بردن به حقایق و رموز خلقت انسان نمیکند ؛ من ان مورد ها را زمانی مردود میدانم که حقوق پی بردن انسان به حقایق واقعی هدف از خلقت را از انسان بگیرد وانسانها را تا ابد در خیالات ساختگی باقی بگذارد.

اندیشه ها در حصار (احساسات دروغین وخیالی و هوس بر انگیز است ؛افلام (فیلم ها)که اوقات شب اهل خرد را هم به خطر انداخته است. نمیدانم چرا همه به سر گرمی علاقمندند یعنی لحظاتشان را با دروغ پیوند میزنند تا چوپ زمان بر سرشان به اسم مرگ بکوبد تا بیدار شوند که این بیداری به درد دنیا نخواهد خورد. ای بزرگان و اهل نظر؛ جایی برای اندیشها پیدا کنید تا عقلها ظهور کنند ،بس است مردن و از دنیا نادان رفتن.

مقوله ام را احساسات نگاه نکنید . بر گردیم به سوی پرواز که لحظات باد است وسفر به میان لایه عظیم ابرها و غبار زمین . الله به قران از آسمانها سخن میگوید تا نگاه انسان تنها به آسمان زمین محصور نگردد .
بین زمین و آسمان فاصله حس میشود در حالی که فاصله نیست هوا ، گازها ، انعکاس بلورین رنگین کمانها و هر چه استادانه در این مسیر دقیق شویم جمال هر شی ای درمسیر این هدف ، بشر را به پای میز دانش فرا میخواند . مهم زاویه ی نگاه بشر است که به کدام سمت وسوی منظم شود دانش هر فرد در همان مسیر افزوده میگردد.

دانش،آرامگاه بشر در زمین نیست ما باید دنبال آرامش ابدی باشیم که دست مرگ نگرانش نکند . همه میدانیم همه دیده ها به هنگام مرگ اشک میریزند .

ابتکاراتی که دست مرگ از جان بشر کوتاه نکند بدانیم اخرش افسانه است گرچه به ظاهر حال انسان خوب بنظر میرساند ؛منتها اخرش پوچ و بی ارزش است .

بیایید ابزارها را برای هدفی بالاتر از نیاز دنیا بکار بگیریم تا حقایق به سرای انسان بعد از سفر انسان از خاک زمین به سرای اخرت ممکن شود.

وسیله سفر قو بال است در زمین محدود میشود یعنی عقل اما سفر با قرآن سفر تا بسوی همه آسمانها ممکن میکند.

در خاتمه با چند بیت شعربه عرایضم خاتمه میدهم:

طبع طبل، گر چه به نهیب رعد ماند ای دوست ،،،،، خالی به کالبد وجودش به زبان فریاد اوست

به ملک پادشاه قیمت نگین که داند جز گوهری ،،،،، که اوخود به قلم استاد راز گشت به هر ذره ای

جمله کائنات قلم به زیر استین دارند ای دوست ،،،،، راز پنهان استاد به فرقان وکتاب و قران اوست

ذره به عالم ندایی دارد بسی روشن و اعلا ،،،،،،، معنای جمله ی خالقست: ما خلقت هذا باطلا

.............................
نویسنده: یوسف نورایی
بازديد:1478| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت