« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

مسوولیت ما در قبال جان خود و دیگران | مقالات 4 دي 1395
مسوولیت ما در قبال جان خود و دیگران

در حقیقت در دین مبین اسلام مقوله ای به نام ضروریات خمس وجود دارد که محافظت از آنها واجب است و کاری که به ناحق باعث ضرر رساندن به یکی از این پنج چیز شود حرام می باشد ، این ضروریات عبارتند از : حفظ دین ، حفظ جان ، حفظ آبرو ، حفظ عقل و حفظ مال .

در تایید این مطلب گفته ای از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم بیان می کنم ، آن حضرت صلی الله علیه و سلم می فرمایند : من قتل دون ماله فهو شهید، ومن قتل دون أهله فهو شهید، ومن قتل دون دینه فهو شهید، ومن قتل دون دمه فهو شهید).
هر کس بخاطر دفاع از مالش کشته شود ، شهید است ، هر کسی بخاطر دفاع از خانواده اش کشته شود شهید است ، هر کس بخاطر دفاع از دینش کشته شود شهید است ، و هر کس برای دفاع از جانش کشته شود شهید است .

بنابراین محافظت کردن از این مقولات واجب می باشد .

با توجه به این مقدمه ، یکی از این مقولات که حفظ جان باشد به حول الهی به صورت مختصر توضیح خواهم داد :

نمونه هایی از مصادیقی که برای حفظ جان در شرع مبین اسلام وارد شده است عبارتند از :

1- دگر کشی و قتل حرام است و از بزرگترین گناهان محسوب شده و مجازاتی بس عظیم برایش تعیین شده است،

خداوند متعال می فرمایند : وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّـهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ﴿٩٣﴾ النساء
و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد، كیفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم مى‌گیرد و لعنتش مى‌كند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است.

و رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم می فرمایند : لزوال الدنیا اهون علی الله من قتل رجل مسلم : از بین رفتن دنیا بر خداوند بسی آسانتر است از کشتن یک انسان مسلمان .

و در جایی دیگر می فرمایند : اگر تمامی اهل آسمان و زمین در کشتن یک فرد مومن دست داشته باشند ، خداوند همه ی آنها را وارد آتش خواهد کرد .

و در حدیثی دیگر می خوانیم که : از هفت گناهی که باعث هلاکت می شود دوری گزینید : ( و یکی از آنها را به این صورت ذکر می کند : ) کشتن کسی که خداوند آن را حرام کرده است مگر به حق .

که منظور از به حق در حدیثی ذکر شده است که : ریختن خون مسلمان جائز نیست مگر بخاطر یکی از سه مورد : متاهل زناکار ، و قاتل نفس ، و مرتدی که از جمع مسلمین جدا شود ( و در مقابل آنان جبهه بگیرد ).

البته هر کدام از این سه مورد شرط و شروطی دارند که بایستی دقیقا بررسی شده و توسط قاضی و حاکم شرع حکمشان اجرا شود .

بنابراین حفظ جان انسانها در شرع مبین اسلام در درجه اهمیت بالایی قرار دارد ، و آنقدر این موضوع مهم است که حتی اشاره کردن با اسلحه در دین حرام اعلام شده است ،

پیامبر گرامی اسلام می فرمایند : یکی از شما با اسلحه ( به شوخی ) به سوی برادرش اشاره نکند ، چرا که او نمی داند ، شاید شیطان بر دستش بزند و باعث شود که در گودالی از جهنم بیفتد ( یعنی چه بسی باعث قتل برادرش شده و بدینوسیله جهنمی شود )

و در جایی دیگر نبی مکرم اسلام می فرمایند : هر کس با چیز نوک تیزی به سوی برادرش اشاره کند ، فرشتگان به استمرار او را لعنت می کنند تا اینکه دست از این کارش بردارد ، حتی اگر طرف مقابل برادر پدر و مادریش باشد .

لذا بازی با جان انسان ها حرام است و متاسفانه در حال حاضر مقوله ای به نام دوربین مخفی رواج یافته است که برخی از این دوربین مخفی ها بر اساس ترساندن دیگران طرح ریزی شده است که از نظر شرعی به هیچ وجه درست نیست ، ما حق نداریم بخاطر تفریح و خنداندن دیگران باعث ترس افراد دیگر شده و جان آنها را به خطر بیندازیم ، اینهمه تفریحات سالم وجود دارد ، هیچ دلیلی نیست که ما به سوی تفریحات ناسالم اینچنینی که اساسش بر ترساندن و بازی و با جان انسانهاست روی بیاوریم .

2- خودکشی حرام است

موردی دیگر که متاسفانه بعضا حتی در جزیره ی قشم هم شاهدش بوده ایم مساله ی خودکشی است ، کسی نمی تواند با این ادعا که جان متعلق به خودم هست پس هر گاه که خواستم به حیاتم خاتمه دهم ، اقدام به خودکشی کند ،

متاسفانه بعضا شاهد هستیم جوانی که بایستی سرچشمه انرژی و تغییر و پیشرفت و ترقی برای جامعه اش باشد و تحولات مقرون به کمال را رقم بزند ، طنابی بر گردن آویخته و خود را دار می زند و این مساله واقعا جای بررسی و تحلیل دارد ، بایستی هدف و انگیزه در جامعه تقویت شود و افراد در صدد نیرومند کردن خودشان در سه زمینه ی فکری و روحی و جسمی باشند تا از این طریق بتوانند منشا تحول بوده و قدر جانشان را بدانند ، همانگونه که پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم می فرمایند : مومن قوی نزد خداوند بسی بهتر و دوست داشتنی تر است از مومن ضعیف .

ثانیا بایستی در نظر گرفت که دنیا محل وجود سختی ها و ناملایمات است ، هنر شخص آن است که به ملاقات سختی ها رفته و آنها را بررسی و حل نماید نه اینکه به محض وزیدن کوچکترین باد مخالف ، طناب را بر گردن آویزان کرده و بدین وسلیه خود را مستحق عذاب الهی نماید ، چرا که بنابر نص حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم عمل خودکشی مجازات دارد ،

آن حضرت صلی الله علیه و سلم می فرمایند : هر کس خودش را با چیز نوک تیز بکشد ، آن آلت قتل در آتش جهنم در دست خواهد داشت و مدام با آن خود را می زند . و در جایی دیگر می فرمایند : کسی که خود را خفه می کند در آتش جهنم هم خود را مدام خفه می نماید و هر کس که با ضربه ای به حیات خود خاتمه می دهد در آتش جهنم نیز مدام به خود ضربه وارد می کند .

در ادامه ی مبحث ضرورت حفاظت از جان ، لازم است به یکی از معضلات امروز جامعه ی خودمان اشاره کنم و آن حوادث رانندگی است ،

متاسفانه آمار در این زمینه تکان دهنده است در سال 94 تلفات حوادث رانندگی 10542 نفر و مصدومان 195157 نفر بوده اند و در هفت ماه ی نخست سال نود و پنج تعداد کشته شدگان در این حوادث 10257 و تعداد مصدومان 209656 نفر بوده است ، علاوه بر این چه خساراتی که از نظر اقتصادی به جامعه تحمیل شده است ، چه بسیار افرادی که یتیم و بیوه و بی سرپرست شده اند ، و چه نابهنجاریهایی که به خاطر بی سرپرستی افراد به جامعه وارد شده است ، متاسفانه در هر یکصد هزار نفر ، چهل و سه نفر در حوادث رانندگی کشته می شوند و این واقعا بسی تکان دهنده است ، اگر ما سه غزوه ی مهم پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم ( بدر ، احد و خندق ) را در نظر بگیریم تمامی شهدای آن بیشتر از صد نفر نبوده اند و آن هم آنها بخاطر دین و خدا جانشان را تقدیم کرده اند که به هیچ قابل قیاس نخواهد بود با افرادی که بر اثر سهل انگاری در حوادث رانندگی جانشان را از دست بدهند .

بنابراین با توجه به اینکه یکی از مقوله های مهم در این حوادث ، سهل انگاری و عدم رعایت احتیاط است ، بایستی در نظر گرفت که ما مسوولیم با رعایت احتیاط جان خود و دیگران را به خطر نیندازیم ، متاسفانه گاهی شاهد هستیم بر اثر سرعت غیر مجاز و یا سهل انگاری های دیگر ، فردی باعث می شود که تمامی اعضای یک خانواده جان خود را از دست بدهند و این مطمئنا در درگاه باریتعالی برای فرد سهل انگار مسوولیت خواهد داشت چرا که جان انسانها را به خطر انداخته است .

در این زمینه برخی افراد سهل انگاری خود را با به گردن تقدیر انداختن توجیه می کنند در حالی که به هیج وجه نمی توان با استناد به اینکه تقدیر الهی چنین بوده است ، بار مسوولیت خود را کم کرد ، درست است که اراده ی الهی بالاتر از همه اراده هاست و اگر خداوند نخواهد حتی یک برگ هم از درخت نمی افتد اما بایستی در نظر گرفت که خداوند از قبل همه چیز را مشخص نموده و مسوولیات ما را تبیین کرده است لذا اگر ما در راهی قرار بگیریم که پایانش پیشرفت و حوادث خوب است ، خداوند در این زمینه ما را مساعدت کرده و پاداشمان می دهد و اگر در راهی قرار بگیریم که از ابتدا حضرت حق بیان داشته است که پایان این کار پشیمانی و حوادث ناگوار است مطمئنا خداوند معجزه نمی کند که ما را از آن راه باز دارد و خودمان بایستی پاسخگوی عملکرد خویشتن باشیم ،

شاعر چه جالب می گوید :
راه است و چاه است و دیده ی بینا و آفتاب / تا هر کس بیند پیش پای خویش
صد چراغ در دست دارد و بیراه می رود / بگذار بیفتد و بیند سزای خویش .

....................................
نویسنده: شیخ عبدالله دریایی
بازديد:1134| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت