« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

وقاری به وسعت اقیانوس آرامش | مجله شیخان 2 خرداد 1395
وقاری به وسعت اقیانوس آرامش

هندسه بینش بشر در هر زمینه ای نامحدود است و طبعی بس کنجکاوانه در عرصه کاوش دارد.

مسیر حرکت دوّار نگاه انسان به دنیای خلاقیت عاقلانه است و طبیعت را الگوی عقلی خود قرار داده و راغب هست که به دنیای تجربی داخل شده وتقلید ی عمل کند و به مرور خوبی و بدیها را بیاموزد.

بدیهی است نظام آهنگین در چرخه ی افلاک طبیعت مشغول بکار است.

در حرکت موزون زمین خاکستری ، ملایمت بگونه ایست که طبع آدمی را آرام کرده و زمین را مسطح میپندارد و در حصار یک منظومه کاملا حساب شده قرار گرفته واز چرخه تکاملی برخوردار است.

زمان هم منظم است. فصول نمایی طبیعت خصوصیاتی ویژه به عالم هستی می بخشد.

در واقع با فلوت فوق العاده آهنگین ، احساس بشری را برسر ذوق آورده یا وادار به چاره اندیشی برای فراهم آوردن آرامش خویش میکند و می توان گفت چالش، تفکر انسان را مواج کرده تا بشر برای آبادی ، خلاق شود.

از زبان خود آدمی شنیده میشد که نسیم خوبست ولیکن خرابی وجوشش طوفان آرامش را ویران کرده، لاجرم به استادی آستین ها را بالا برده تا ساحلی ایمن در منزلگاه خویش به ارمغان آورد.

مدام حوادث را تعبیر نموده و با اعتقادات هم گاهی دست و پنجه نرم میکرد.

از جویبارهای خوشایند هنر آموخت واز دانستنی های خویش یاد گرفت که برای هر اتفاقی نشانه ی معینی موجود هست .

انسان یک وجود تجربه پذیری است ولی حوادث هم از سوی خالق، متنوع خلق شده تا مقدر برای انسان معنا شود .

به مرور انسان آموخت جریان ها خاتمه پذیر نیستند این بود که انسان دانست بستر آرام و همیشگی در جهان حاضر غیر ممکن است اینجا بود که فطرت انسان وجود مرموزی به حول عالم در گردش دید ،

جهان به تفسیر عقول هر لحظه متغیر معنا شده و میشود . امروز شاهدیم تنها گهواره آرامش به سرای نبوت و اخبار غیبی میسر است.

وقتی انسان جامه اسلام برتن کرد آرام شد دیگر حتی مرگ تهدیدی برای نا آرامی معتقدان نبوده وجسم را چون پیرهنی برای خویش معنا کردند و تلاش و دعا را به هم گره زدند و به عرصه جهان دیگر بالا رفتند.

وحی در واقع بارش آرامش برای همه ی بشر بود بطوری که ریسمان خرافات از گردن انسای ابتدایی باز نمود.

دعا ، روح بشر را تقویت کرد و مزه اخلاص درصفوف نمازگزاران جهان بندگی را به قلب انسان آموخت .

زنجیره ی دوار و ناگسستنی که همچو عقربه ای یا چون کهکشانهای عالم وجود به دور بیت الله می بینیم که ستون طواف به ملائک می رسد و به حول بیت المامور ادامه دارد.

گرچه ناباوران به زور آزمایی عادت دارند ولی هر دفعه در حصار اعتقادات پوشالی خویش مچاله شده و نا امید جهان حاضر را ترک کرده اند .

الحمدالله از نعمت وجود اسلام ،ای مومنان گورای وجودتان

باید گفت اسلام یک اعتقادی به وسعت اقیانوس آرامش است.

مومن برای هر مشکلش دعا می کند تا روحیه تلاش مضاعف بدست آورد و به مناجات تسبیح آرام می گردد.

زمین یکروز حوادث ناگواری دارد و روز دیگر به باغ بهار چنان اندرونت کرده که بوی خوش عطر گل یاس به مشام آدمیان هدیه میکند.

و این چنین گفته شد دنیا دو روز است یک روز برای توست و روز دیگر علیه تو پس به روزی که با توست مغرور نشو و به روزی که علیه توست ناشکیبا مباش که هر دو روز میگذرند.

تنوع صدای طبیعت نوعی آهنگ صدای زندگیست که به گوش مردم نواخته میشود .

کن فی دنیا کأنک غریب او عابر سبیل

هر نوع آهنگ زندگی که به هرگوشه زمین نواخته شد آهنگ خلاقیت به انسان بخشیده و مسبب کشف نوینی در جهان حاضرگشت ،

البته الله خالق اعمال و مردم کاشف آن میباشند ، هرفرد به سهم زمینه ای که در وجود خود برای کسب مهیا کرده ، در جهان حاضر متجلی میگردد ،

گرد محور زمین نوعی خشونت (نیرو) آمیخته با هدف مقدر شده تا نظام هستی را به حرکت وا دارد، برای وجود هر شیء ای زمینه محیطی مهیا شده .در مقابل آن شیء پا به عرصه وجود میگذارد. حال نافع باشد ،یا مضر، موضوع بحث ما نیست،

ناگفته نماند معمولا لطف آرامش وزش نسیم و جریان آرام جویبارو چشمه ها ،آهنگ و حس شاعرانه ای در جهان حس بشری ، بوقوع می پیوندد تا جائی که آنجا آرامگاه ادیبان سخن گشته وآثار ذی قیمت کتب مختلف در جهان به یادگارمانده است ،

البته انسان هر نوع حسی در خود می تواند تقویت کرده ، رشد داده و شکوفا کند، توانایی بشر درگرو دانایی اوست الله عزوجل آدمی را در قدم اولین وحیش به کسب دانش و خواندن هدایت میکند.

نوع دانش در شکل گیری زمینه گرایشی فردی بمثال بافت هسته ی واقعی انسان میباشد که ذات بشری را تحت تاثیر خود قرار میدهد و بیشترین سهم خلاقیت در عالم انسانی بخود اختصاص داده و او را برای توانایی تازه آماده میکند ،

محیط آرام و بدون دغدغه، سبب میشود ذهنیت خلاق پرورش یافته و شخصیت های شکوفا بوجود آیند ، به زبان دیگر اگر مردم لحن خشونت را کنار گذاشته و الفاظ محترمانه و عالمانه را به دنیای خود هدیه کنند ،

شخصیت ها بر حسب دانشی که به آنها عرضه میشود، شکوفا میگردند.

اگر دقیق و باریک اندیش باشیم متوجه موضوع خواهیم شد ، الفاظی که برای ما محیط آرام و حرمت مهیا میکند وخاطر ما را خوشحال میکند چیزی نیست جز کتاب الله و سخنان گهربار ختمی مرتبت ، که هرگاه بشر بتواند با این ادبیات بر جهان حاضر حکومت کند ، بار دیگر علمای گذشته تکرار خواهند شد.

تا سخنی دیگر شما را به خالق یکتا ی بی همتا دعوت میکنم که همواره او را به اخلاص در سجود بخوانیم.

...............................
نویسنده : یوسف نورایی
بازديد:1390| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت