« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

فتح ایران و پیامدهای سیاسی واجتماعی آن | مقالات 22 اسفند 1394
فتح ایران و پیامدهای سیاسی واجتماعی آن

بطور قطع و یقین، فتح ایران، در عهد خلافت فاروق اعظم، از بزرگترین و ارزشمندترین فتوحات تاریخ اسلام و خلافت راشده است.

فتحی که مطمئنا عظیم ترین و روح افزاترین نقطه عطف در تاریخ تمدن ایرانیان است، چرا که بعد از این فتح بود که نور اسلام و ایمان و تعالیم تابناک آن، در ایران تاریک و ظلمانی آن روز به تابیدن گرفت و آنها را با پروردگار حقیقی شان آشنا کرد.

به میمنت و برکت این فتح بود که مجوسیان و آتش پرستان ایران زمین، به خود آمدند و از بندگی بندگان به بندگان فرمانروا و معبود بندگان روی آوردند و در طریق سعادت و کامیابی دو جهان گام برداشتند.

جرقه های آغازین فتح ایران:

صدیق اکبر در مدت کوتاه خلافت خویش، بعد از سرکوبی مرتدین و مانعین زکات، مسلمین را به لشکرکشی به سوی عراق فرمان داد و بعد از چند جنگ، سپاه اسلام توانست با اقتدار در این جنگها بر ایرانیان پیروز شوند. در نتیجه حکومت اسلامی نیز، جزیه را بر ساکنین آنجا مقرر کرد.

فتوحات صدیقی در شام و قلمرو روم نیز ادامه داشت که بالاخره ایشان – بعد از دو سال وسه ماه و چند روز خلافت- دعوت حق را لبیک گفته و دار فانی را بسوی دار باقی وداع گفتند، پس از عهده داری خلافت توسط عمر فروق، ایشان با قاطعیت هرچه تمام مصمم به فتح ایران شدند و تدابیر نابودی و بر اندازی حکومت ایران را اتخاذ کرده واصحاب کرام را به جهاد علیه ایران ترغیب وتشویق نمودند.

ایشان در همه نبردها می کوشیدند تا فرماندهان با توجه به اولویت بندی وپیشینه ی آنان در ایمان وخدمت به اسلام ، از اصحاب رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم باشند. بنابرین در چیدمان لشکر نهایت دقت خود را به کار گرفتند، و افرادی شایسته ولایق تر گلچین وانتخاب نمودند. از سال 13هجری، جرقه ی فتح ایران توسط عمر فاروق زده می شود واصحاب ومسلمین رهسپار ایران می شوند.

توصیف اوضاع سیاسی ونظامی ایران آن روز و اتکای اصحاب به خداوند مقتدر

حکومت مقتدر ومستبد وجبار ساسانیان که جبهه ی مقابل مسلمین باشند، در آن عصر زمام امور ایرانیان را به دست گرفته بودند واصلا گمان نمی کردندکه مسلمانان با آن نظرات اندک(25000نفر) وساز و برگ ساده وناچیز بتوانند درمقابل لشکر120000نفری آنانکه مجهز به بهترین تجهیزات نظامی وکشور گشایی بودند، قد علم کرده وآنان را از صفحه ی گیتی محو نابود بگردانند وبه گمان خویش این را از محالات می دانستند ودر عیاشی وخوشگذرانی خود غرق بودند. با وجود کثرت نظرات وابراز آلات جنگی ساسانیان،نه تنها سپاه اندک اسلام از آنها هول وهراسی به دل راه ندادند بلکه با توکل به خداوند مقتدر وبا امید پیروزی وارد کارزار شدند. چرا که آنان پیش از این ،با شرکت در معرکه ها وجنگهای گوناگون در سراسر شبه جزیره ی عربستان و با قبائل دلاور وجنگجوی اعراب، تمرینات سختی متحمل شده بودند وبه اوج ورزیدگی وجنگندگی رسیده بودند. به برکت تعالیم وآموزه های تابنده ی اسلام، پیاده رویها، عبور از مسیرهای کوهستانی وسنگلاخی، آمادگی نبرد وجنگ با هر نیروی انسانی را داشتند.

این عوامل مادی از یک سو وتوکل واتکا به خداوند عزیز و غالب واخلاص در همه ی زوایای زندگی، شب بیداریها وتمسک به اوامر وفرامین آسمانی قرآن عظیم الشأن و سنت گهر بار رسول الله صلی الله علیه وسلم از سوی دیگر از آنان امتی ساخته بود که از هیچ قدرت مادی وبشری ای نمی هراسیند و حاضر بودند برای اعتلا واعلای کلمة الله جان ومال وهمه چیزشان را فدا وقربانی کنند.

در میادین کارزار ونبرد وفتح ایران در میان بهت وحیرت همگان

فاروق اعظم خلیفه وقت مسلمین سپاه اسلام را پیش از اعزام جمع کرده ونصیحت می کند و همگان را به تقوای الهی توصیه می نماید ونیز سعد بن ابی وقاص قریشی را که از سابقین به اسلام و نوابغ جهاد در راه خداست، به عنوان فرمانده کل لشکر انتخاب می کند.

ایران آن روزگار از حیث وسعت جغرافیایی بسیار بزرگ و وسیع بوده وبسیاری از مناطق پیرامونش را به تصرف خود در آورده بود و همسایگان کنونی ایران، غالبا از مستعمرات پادشاهان و ملوک ساسانی بود.

خلیفه حکیم وبا فراست مسلمین، بعد از سرکوبی وتصرف شام، سپاه منسجم ویکنواخت اسلام را متوجه ایران می کند تا آنها را از ظلم وچپاول حکام ظالم رهانیده ومشرف به اسلام نمایند.

فتح ایران ابر قدرت آن روزگار گرواندن آنها به اسلام به ظاهر کاری بسیار دشوار وناممکن به نظر می رسید ولکن واقعیت امر این گونه نبود. .زیرا ایرانیان به خاطر مظالم فراوانی که از سلاطین ظالم شهوتران می دیدند دیگر به ستوه آمده وتشنه وشیفته عدالت وآزادی وصداقت واخوت اسلامی بودند وکافی بود تعامل ومعاشرت وارتباطی هرچند کوتاه با اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم داشته باشند تا انسانیت را در آنها به عینه مشاهده کنند ورویاهای دست نیافتنی شان به حقیقت بپیوندد وبا آغوش باز از اسلام استقبال کند وفوج فوج وارد دایره اسلام گردند، همچنان که چنین هم شد.

در سال 13 هجری، نبرد آغاز شد. با اتخاذ سیاستهای دقیق نظامی از جانب خلیفه وچیدمان منظم صفوف ومهمتر از آن، رابطه ی ناگسستنی با الله متعال، مسلمانان توانستند شهرهای بزرگ از قبیل همدان،کرمانشاه، کردستان، قزوین، ری و... را یکی پس از دیگری فتح کنند.

مسلمانان از شمال وجنوب واز سمت عمان وارد خاک ایران شده وشهرهای دیگر ایران را نیز به ترتیب فتح می کردند. اهواز در سال 17، فتح می گردد. اغلب شهرها از سال 16هجری به تصرف مسلمانان درمی آید تا اینکه در سال 23 هجری سپاه اسلام، به فتح نهایی نائل می آید وهمه شهرها ومناطق ایران را در اوج بهت وحیرت همگان فتح می کنند.

برخلاف گزارش بسیاری از مورخین ونویسندگان اسلام ستیز ودروغ پرداز متقدم و متاخر، مسلمانان بسیاری از آداب ورسوم ملی وتاریخی ایرانیان را ابقا کرده وبه خودشان واگذاشتند و تنها رسومی را حذف کردند که با عقیده توحیدی اسلام منافات داشت وبرگرفته از خرافات واباطیل وعقاید شرک آلود بود، رسومی از قبیل: چهار شنبه سوری، سفره هفت سین، نوروز و... برای مدتی محذوف ومتروک گردیده زیرا این قبیل مراسم از آیین زرتشت اخذ شده بود وبا آیین سعادت آفرین اسلام، همخوانی نداشت. و با قرآن وسنت رسول الله صلی الله علیه وسلم در تضاد بود. با مرور اندک زمانی، آیین اسلام در ایران رونق گرفت و از بسیاری از شهرهای عرب نشین گوی سبقت را ربوده وپیشی گرفتند.

مفسرین بزرگ وفقها ولغت دانان شهیر ومتبحری در ایران پرورش یافتند وبرای همیشه در تاریخ اسلام درخشیدند وماندگار شدند. (ضمن اینکه گاهگاهی تعصب عجم بر عربِ ایرانیان وحب ودوستی حکومت ومقام ومنصب در نهادشان گل می کرد و به خیزشها وشورشهایی نیز دست می زدند). فرهنگ وپیشرفت علمی آنها به این حد پیش رفت که توانستند شهری عرب نشین چون کوفه را از خویشتن متاثر سازند وبسیاری از ارزشهای علمی وانسانی خود را به آنها انتقال دهند.

شاید به پای این همراهی وهمکاری همه جانبه بود که بعدها خلیفه چهارم علی بن ابی طالب رضی الله عنه مرکز خلافت را از مدینه به کوفه آورد (ویا اینکه ایشان کاملا واقف بودند که شامیان با خلافت ایشان مشکل دارند و ایشان را به عنوان زمامدار امور مسلمین نمی پذیرند بنابراین با آمدن به کوفه، خود را به آنها نزدیک کرد تا کنترل آنان را به نحو احسن به دست بگیرد والله اعلم. فاتحین مسلمان، بعد از فتح شهرها، مدت مدیدی درآن مناطق می ماندند وحتی بسیاری از سپاه اسلام در این شهرها وفات کرده ومدفون گشتند بعد از فتح هر شهر ومنطقه ای، گروهی را عهده دار کار قضاوت وگروهی دیگر را مسئول تعلیم وارشاد مردم می کردند وبرای هر اقلیم واستانی والی وامیری تعیین می کردند که تحت فرمان حکومت مرکزی، اداره ی آن هر منطقه را به عهده می گرفت.

دگرگونی های سیاسی ایران به ویژه در عهد بنی امیه وبنی عباس

بعد از روی کار آمدن بنی امیه، مرکز خلافت از کوفه به دمشق انتقال می یابد وبر اثر برانگیخته شده احساسات ناسیونالیستی ونژادگرایانه ی بنی امیه ومتقابلا ایرانیان، در نیمه خلافت، برخی از ایرانیان به طرفداری وجانبداری اهل بیت وامام حسین، شروع به یارگیری وموضع گیری علیه بنی امیه کرد. ودر صدد برپایی حکومت بنی عباس برآمدند. در خراسان ابومسلم خراسانی، شورشها وقیامهایی راه انداخت تا همه چیز را جهت روی کار آمدن بنی عباس مهیا سازد و چنین هم شد، حکومت بنی عباس حدود چند قرن با اقتدار حکمرانی کرد. در این دوران بود که شیعیان جان تازه ای گرفته وبستر را جهت ترویج افکارشان مناسب دیدند ورشد چشمگیری یافتند طولی نکشید که خلافت بنی عباس نیز در معرض ضعف وانحطاط قرار گرفت. آنها به خاطر بی اعتنایی به دیگر ملیتها وزبانها از سوی مخالفین، دیگر محبوبیت سابق خود را از دست داده بودند. گروهکهایی علیه ایشان شوریدند و قلمرو حکومتی آنان تا حدودی نا امن و سلطه ی حکومتی شان متزلزل و کمرنگ شد. حامی ومدافع طراز اولشان ابومسلم خراسانی نیز علیه آنان به پا می خیزد،و به دست خودشان کشته می شود.

تأسیس دولت شیعه مذهب و به رسمیت شناخته شدن آن

شیعیان در آن روزگار زیدی(پنج امامی) بودند که نسبتشان به زید بن علی (زین العابدین) می رسد (که خود نیز شهید شده است) بعد از همه ی این حوادث سرنوشت ساز وبه مرور زمان شیعیان اسماعیلی روی کار آمده و به وسیله ی شیخ صفی الدین اردبیلی مذهب اثنا عشری تاسیس گردید وبعد ها توسط شاه اسماعیل به عنوان مذهب رسمی ایران شناخته شد.

.............................................................
برگرفته از سخنرانی شیخ محمد علی امینی
تهیه و تنظیم: عبدالأحد صفاریان
منبع: سایت مجتمع دینی بندرعباس
بازديد:1693| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت