« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

سنت خداوند در استدراج | مقالات 11 بهمن 1394
سنت خداوند در استدراج

معنی لغوی استدراج:

الف:به معنای سقوط تدریجی

ب:به معنای فراگرفتن عذاب،به صورت تدریجی و مرحله ای همانند پایین آمدن از پله ها

ج:به معنای مهلت دادن. استدراج الله العبد؛ یعنی خداوند وی را مهلت داد و به یکباره وی را دچار عذاب نکرد

د:کشاندن تدریجی به سوی عذاب.استدرج الله المرء:یعنی خداوند وی را به تدریج به سوی عذاب کشاند.

معنای استدراج از نظر مفسّران:

الف: در تفسیر زمخشری به معنای سقوط و نزول تدریجی آمده است به طوری که انسان در آن غوطه ور و هلاک شود.

ب:این لفظ در تفسیر قرطبی به معنای دچار شدن به عذاب تدریجی و مرحله ای آمده است.

ج:استدراج از ریشه درجه و از باب استعفال است؛به معنای انتقال تدریجی به صورت صعودی یا نزولی

قانون استدراج در کفّار و گناهکاران:

خداوند متعال می فرماید:

((سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ*‏ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ‏))(قلم/۴۴-۴۵)

‏ مرا واگذار با آنان كه اين كلام ( آسماني قرآن ) را تكذيب مي‌كنند . ( من خود مي‌دانم كه با ايشان چه كار مي‌كنم ) . ما آنان را اندك اندك به گونه‌اي كه در نيابند و از راهي كه متوجّه نشوند به سوي عذاب خواهيم كشاند . ‏‏ و به آنان فرصت مي‌دهم ( و در عذابشان شتاب نخواهم كرد ) . نقشه و چاره‌جوئي من دقيق و استوار است ( و كسي از آن رهائي ندارد ) . ‏

بر اساس این آیات از سنتهای دیگر خداوند متعال نسبت به بندگان خویش استدراج است و مفهوم آیه این است که خداوند قانون استدراج را در کفار و گناهکاران به کار می بندد به این طریق که به ایشان صحت و نعمت عطا می کند و ایشان نیز نعمت و روزی خداوند را وسیله ای برای ازدیاد کفر و معاصی قرار می دهند در حالیکه آنان متوجه نیستند که در آن نعمت ،قانون استدراج نهفته است بلکه می پندارند به اینکه آن نعمت از بخشش و کرامت خداوند متعال می باشد بی خبر از اینکه نعمت ایشان مایه گرفتاری و ضلالت تدریجی آنان است.

سپس می فرماید من در عقوبت ایشان شتاب نمی کنم و به آنان مهلت می دهم تا گناه ایشان فزونی یابد در حالیکه آنان گمان می کنند که خداوند متعال نسبت به ایشان اراده خیر و بخشش کرده است و سپس خداوند متعال می فرماید: (إِنَّ کَیدِی مَتِینٌ) خداوند متعال فضل و احسان خویش را تعبیر به کید و نقشه کرده است چرا که بخشش و احسان خداوند به کفار و گناهکاران به علت انداختن در دام ضلالت و هلاکت می باشد و نیز کید و نقشه خویش را تعبیر به متین (استواری و دقت) کرده است به خاطر تأثیر بسیار قوی احسان و نعمت خدا در هلاکت و به آن جهت که هلاکت ایشان به اندازه ای دقیق و حتمی است که کسی نمی تواند آن را دفع کند.

در مورد استدراج چنین گویند: چه بسا فضل و احسان سبب استدراج و تعریف و تمجید،سبب فتنه و پوشاندن عذاب یا تاخیر آن سبب کید و نقشه شود

هلاکت تدریجی (استدراج) تکذیب کنندگان:

یکی از سنتهای خداوند متعال در استدراج،ضلالت و هلاکیت تدریجی تکذیب کنندگان آیات الهی است. خداوند عزوجل می فرماید:

‏ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ ‏*‏ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ‏(اعراف/۱۸۲-۱۸۳)

كساني كه آيات ( قرآني و نشانه‌هاي جهاني ) ما را تكذيب مي‌دارند ، كم‌كم گرفتار و ( به عذاب خود ) دچارشان مي‌سازيم ، از راهي و به گونه‌اي كه نمي‌دانند . ‏‏ و به آنان مهلت مي‌دهم ( و در عقوبت ايشان شتاب نمي‌ورزم و در گمراهي رهايشان مي‌سازم ) . بيگمان طرح و نقشه من سخت استوار است ( و دائماً ايشان را مي‌پايد و نابودشان مي‌نمايد ) . ‏

در مورد تفسیر این آیات چنین آمده است: کسانی که آیات خداوند را تکذیب کنند و سخن مبلغان و دعوتگران در هدایت ایشان همانند اهل مکه تاثیر نگذارد ما ایشان را به تدریج به ضلالت و هلاکت نزدیک می کنیم به طوری که متوجه نشوند که خداوند چه اراده کرده است و آن به واسطه افزونی نعمت بر ایشان و غوطه ور شدن در طغیان و تکذیب است.

بر این اساس هرگاه خداوند متعال برایشان تجدید نعمت کند در حقیقت بر گمراهی ،معصیت،ناسپاسی و غرور ایشان افزوده است در حالیکه ایشان می پندارند که تجدید نعمت به خاطر تقرب ایشان به خداوند و اکرام و بخشش الهی می باشد ولی این نعمت در حقیقت سبب پستی و دوری از خداوند متعال و موجب عذاب و هلاکت تدریجی ایشان است و خداوند متعال به ایشان در ارتکاب به کفر و معصیت و تکذیب مهلت می دهد تا بر گناهانشان افزوده شود و همچنین خداوند متعال احسان و اعطای نعمت خویش را تعبیر به کید و نقشه کرده است زیرا در تظاهر احسان و اعطای نعمت ولی در حقیقت خواری و هلاکت است و سپس خداوند متعال ایشان را بناگاه غافلگیر کرده دچار عذاب می کند.

در تفسیر المناز چنین آمده است: کید ،همانند مکر و حیله است و آن تدبیری است مخفیانه به طوری که گناهکار با توجه به ظاهر امر نیرنگ خورَد و متوجه آن نشود تا اینکه به عاقبت بسیار بد منجر شود و مفهوم آیه چنین است: من این تکذیب کنندگان را مهلت می دهم و در اسباب زندگی و نعمت و نیروی نظامی و جنگ دستشان را باز می گذارم نه از جهت لطف یا یاری بلکه از جهت کید و نقشه.

امام بخاری رحمه الله حدیث ذیل را در این باره نقل می کند (ان الله تعالی لیملی للظالم حتی إذا أخذه لم یفلته) (خداوند متعال به ستمگر مهلت می دهد تا اینکه عذاب دامنگیر وی شود به طوری که متوجه آن نشود.

هلاکت تدریجی (استدراج) ملّت:

خداوند متعال می فرماید:

‏ وَلَقَدْ أَرْسَلنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ ‏*‏ فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏*‏ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ ‏*‏ فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏(انعام/۴۲-۴۵)

‏ ( اي پيغمبر ! ناراحت مباش كه پيغمبران زيادي را ) ما به سوي ملّتهائي كه پيش از تو بوده‌اند گسيل داشته‌ايم ( و هنگامي كه علم طغيان برافراشته و سرپيچي ورزيده‌اند ) آنان را به سختيها و زيانها گرفتار و به شدائد و بلايا دچار ساخته‌ايم تا بلكه خشوع و خضوع نمايند ( و توبه كنند و به سوي خداي خود برگردند ) . ‏‏ آنان چرا نبايد هنگامي كه به عذاب ما گرفتار مي‌آيند ، خشوع و خضوع كنند ( و بيدار شوند و اندرز گيرند و با تضرّع و زاري دست دعا به سوي باري بلند كنند و آمرزش خواهند ؟ ) ولي دلهايشان سخت شده است و ( نرود ميخ آهنين بر سنگ ! و علاوه از قساوت قلب ) اهريمن ( هم ) اعمالي را كه انجام مي‌دهند برايشان آراسته و پيراسته است . ‏‏ هنگامي كه آنان فراموش كردند آنچه را كه بدان متذكّر و متّعظ شده بودند ( و آزمون ناداري و بيماري كارگر نيفتاد ، آزمون ديگري جهت بيداري ايشان به كار برديم و ) درهاي همه چيز ( از نعمتها ) را به رويشان گشوديم تا آن گاه كه ( كاملاً در فراخي نعمت غوطه‌ور شدند و ) بدانچه بديشان داده شد ، شاد و مسرور گشتند ( و باده ثروت و قدرت ايشان را گرفت و سرمست و مغرور شدند و ناشكري كردند و ) ما به ناگاه ايشان را بگرفتيم ( و به عذاب خود مبتلا كرديم ) و آنان مأيوس و متحيّر ماندند ( و به سوي نجات راه نبردند ) . ‏‏ ( بدين ترتيب ) نسل ستمكاران ريشه‌كن شد ، و ستايش تنها پروردگار جهانيان را سزا است ( كه با نقمت و نعمت مردمان را تربيت مي‌كند ، و روي زمين را از فساد ظالمان پاك مي‌سازد )

آلوسی و ابن کثیر نیز همانند معانی مذکور به تفسیر آیات می پردازند جر اینکه ابن کثیر می افزاید که گشایش درِ نعمتها برای آنان از جهت استدراج و املا است و حدیث ذیل را از امام احمد و وی از عقبة بن عامر روایت می کند که حضرت رسول (ص) فرمود: اذا رأیت الله یعطی العبد من الدنیا علی معاصیه ما یجب فأنما هو استدراج ثم قرأ رسول الله (ص) (فَلَمَّا نَسُوا مَا ذَکِّرُوا بِهِ)

هرگاه رسیدی که خداوند به بنده گناهکاری از آنچه از نعمتهای دنیا را که دوست دارد عطا می کند پس به طور مسلم آن استدراج است و سپس رسول خدا (ص) آیه (فَلَمَّا نَسُوا مَا ذَکِّرُوا بِهِ) را تا آخر تلاوت کرد

سنت فراگیر خداوند نسبت به استدراج:

از آیات مربوط به استدراج و توضیحاتی که در مورد آن در بحثهای پیش داده شد،نتیجه می گیریم که پس از آنکه آنان از انواع امتحانات الهی همانند سختی و ضرر یا اعطای نعمت،عبرت نگرفتند و همچنان به تکذیب آیات الهی برآمدند سنت خداوند نیز نسبت به چنین اشخاصی مهلت دادن به ایشان است به طوری که برایشان رزق و خیرات و آسایش فراوان در زندگی فراهم می سازد و هر آنچه که از نعمت آرزو می کند خداوند متعال نیز بنابر قاعده استدراج به وی عطا می کند و اعطای نعمت به آنان در مقابل گناهشان است.

عبرت از سنت الهی در استدراج گناهکاران:

نعمتهای خدا،انسان را مکلف به سپاسگزاری در مقابل آن می کند سپاس در مقابل نعمت الهی مسلک و برنامه زندگی مومنان است.

بر این مبنا هر نعمتی که به مومن عطا می شود باید سپاس آن را جداگانه به جای آورد ولی هرگاه وی از عبادت و شکر نعمت در غفلت باشد وی مقصر و غافل محسوب می شود و در صورتی که انسان در برابر مواهب الهی با ارتکاب به معصیت ناسپاسی کند وی در استدراج و گرفتاری تدریجی بسر می برد و فاصله بین مقصر (غافل از شکر و عبادت) و مستدرج (کسی که به وی در مقابل گناهانش نعمت عطا می شود) به اندازه نخ بسیار باریک و حساس است چرا که راه سقوط به صورت ناخودآگاه برای مقصر یا فرد ناسپاس به پرتگاه استدراج هموار است و به همین خاطر هرگاه نعمتی به مومنان متقی و عارف عطا می شد می هراسیدند که مبادا اعطای نعمت در برابر ناسپاسی آنان باشد و جزء مستدرجین باشند و همچنین بر اساس این سنت است که حضرت امیرالمومنین عمر بن الخطاب رضی الله عنه زمانی که ثروت و گنجهای کسری را نزد وی می آوردند گوید: اللهم انی أعوذ بک أن أکون مستدرجاً فانی أسمک تقول : (سَنَتَدرِجُهُم مِن حَیثُ لَا یَعلَموُن )

خداوندا! از اینکه جزء مستدرجین باشم به تو پناه می برم چرا که من از تو می شنوم که می فرمایی : سَنَستَدرِجُهُم مِن حَیثُ لَا یَعلَمُونَ) حسن بصری رحمه الله گوید: چه بسا استدراج به واسطه احسان باشد و فتنه به واسطه ثنا و تمجید و نیرنگ با پنهان نگه داشتن عذاب الهی

هراس از استدراج:

بر اساس قاعده استدراج بر تمام مسلمانان لازم است از نعمتی که خداوند متعال به ایشان عطا کرده است فریب نخورند و از عطای نعمت فراوان خدا،بیم داشته باشند که مبادا از فضل و احسان الهی نباشد بلکه از باب استدراج باشد و آن کس که ترجیح می دهد که نعمت وی از لطف و بخشش خداوند متعال است بر وی لازم است که در به جای آوردن شکر آن نعمت شتاب ورزد و آن را در جای خود مصرف کند و به عبادت بیشتر مشغول شود و آنچه را که از جهاد در راه خداوند متعال دوست دارد انجام دهد.

.............................................
منبع:سنتهای الهی
تألیف: دکتر عبدالکریم زیدان
مترجم: مصطفی ذوالفقار طلب
بازديد:1888| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت