« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

اقامه عدل در امر زناشوئی و حقوق خانواده | مقالات 30 آبان 1394
اقامه عدل در امر زناشوئی  و حقوق خانواده

تاریخ آرامش و امنیت بشر بر میگردد به زندگی اجتماعی و تشکیل خانواده ، مدام انسانها برای رفاه و معیشت خود در تلاشند که هم به آرامش جسمی برسند و هم روحی ، منتها هرگاه قدمی برای رفاه خویش بر میدارند موانع بیشتری پیش رو می بینند.

دانش بشر به مرور هرچه بیشتر میشود مسئولیتش هم سنگین تر میگردد ، تحقیقات در مسیر زندگی زناشوئی دقیقا با فرهنگ واعتقادات و تمدن بشر به مرور متغییر است ، از ابتدائی ترین حیات بشری گرفته تا مدرن ترین وبشر معاصر، سبک زندگی خانواده بر یک چرخه نیازعاطفی و اعتقادی میچرخد ،

تحولات روحی و احساسی متنوع است گاهی با خوشحالی انسان را غرق در خنده کرده و گاهی چشمان اندوهگینش را وادار به گریه میکند، دقیقا انسان برای جبران خسارت جسمی و روحی دست به حرکات عجیبی میزند شاید از روی ناچاری و ناتوانیست.

اینجاست که اندیشمندان زمانش سر به تفکر فرو برده تا راهی برای بهبود زندگی برای انسان جستجو کنند ، در دایره هر مکتبی ناگزیرند بر اساس اعتقادشان حرف بزنند و چه بسا دلنوشتهای کهنی که از اهل نظر بجا مانده نشان از تلاش بشر در امر زندگی بوده است.

اما به درون مکتب اسلام فضای نیاز به اعلاترین نمونه در امر زناشوئی و تشکیل زندگی برای آرامش بصورت معجزه آسائی مطرح شده تا جائی که عقول بشر به حیرت وا داشته و کمالات بیان قرانی در زمینه حقوق خانواده و معیشت مردم بگونه ای سخن گفته که عقول تمام ایده ها و همین طور اندیشمندان هر زمانی را مجبور به تجدید نظر در نوشتهایشان نموده است ،

در امر حقوق و نیازخانواده که مکتب اسلام بر شمرده در واقع خانواده را به کمال احترام و دقیقا انسان را به اشرف مخلوقات نائل کرده است، و حصار ارامش که مکتب اسلام به دور خانواده کشیده که اگر به تخریب این حصار و معیار و حقوق خانواده دست نزنند ، چهارچوب محکم و مطمئنی میباشد

اسلام در زمینه حقوق خانواده برای بشر هویت عجیبی داده ، به سراغ تک تک افراد خانواده رفته و از حقوق هریک بیان ارزشمندی داشته ، بگونه ای که حرمت برای هیچ سنی از افراد خانواده نادیده نگرفته است،

بوضوح می بینم هرچه افراد خانوده از لحاظ جسمی ناتوانتر گشته فضای احترام را برای آنها بالا برده ، این نشان میدهد مکتب اسلام هیچگاه افراد خانواده را با دغدغه دوران کهولت رها نکرده است.

در مکتب اسلام دو فرد که پیمان زندگی در امر زناشوئی وتشکیل خانواده می بندند بنا نیست ، مسئولیت را فقط بر دوش یک نفر تحمیل کنیم تا بار سنگین او را از پا دربیارد،

مادر در امرخانواده مسئول داخل منزل و مدیر و مدبر تربیت فرزندان معین شده اما نباید تنها باشد تا از خستگی از پا در بیاید، زن به حصارامنیت نیاز دارد حال به تناسب توانش باید تلاش کند

در واقع نمیتوان گفت زن در جامعه محدود گشته بلکه مسئولیت عاطفیش ایجاب میکند در آرامش کامل قرار بگیرد ، هر حرکتی از سوی مردش موثر است
«الرجال قوامون علی النسا» ، مرد در خانواده نقطه مرکز حرکت دوار زندگی خانواده است کوچکترین اشتباهش در اذهان افراد خانواده ذخیره میگردد و همین طور موفقیتش، باید خانواده را از روی دانش مدیریت کرد.

حوادث بسیار است ، بحران و طوفانها و گرمی و سردیهای بسیار در مسیرزندگی دنیای ما قرار دارد ، یادمان باشد خشونت حرف آخرنمیزند جنس زن عاطقیست هرگز با زور و پرخاش پاسخ نمیدهد ، همیشه زن دردش را با گریه تسکین میدهد چون زن برای احساس مادری خلق شده گرچه گاهی می بینیم چه بسا زن هائی داشته ایم که حتی همراه مردانشان وارد جنگ شده اند ومی بینیم اولین زن شهید در تاریخ اسلام بنام سمیه ثبت شده

احترام زن به مرد خانه، همان چیزی است که فرزندان را از راه نگاه و دیدشان تربیت میکند ، هرگز منتظر نباشیم با گوش فرزندانمان را تربیت بکنیم در حالی که چشمانشان چیز دیگری ببینند ، تربیت انعکاس عملکرده پدرو مادر است ،

تا جائیکه ما ناچاریم در امرحقوق دقیق باشیم ،چون بی توجهی به امرحقوق تنها گریبان خانواده و اهل منزل نمیگیرد بلکه معضل اجتماعی هم ببار می آورد،ومسبب رکود احترام در جامعه اسلامی میگردد و این را مکتب اسلام تحمل نمیکند ،تا جایی که همه مسوول میشویم و اگر کم کاری کنیم آرامش از همه ی ما سلب میشود.

به مرور هرچه جامعه وسیع تر میگردد تسلط بر احوال فرزندان کم تر میشود ، در حالی که ما ازنعمت اسلام بر خورداریم اگرشکست بخوریم همه باید با صدای بلند گریه کنیم ،

بیایید در امر حقوق خانواده ازکتابی حرف بزنیم که وظایف و حقوق را بر ما میشمارد ، با ادبیات احترام مشکلات خانوادگی را حل کنیم ، کودکان و نونهالان و جوانان خود را به درون مشکلات خانوادگی داخل نکنیم ، افکار پاک آنها را متزلزل نکنیم تا آنها در فضای احترام رشد کنند وکانون گرم نسل بعدی را رقم بزنند، مشکلات را درون درهای بسته حل کنیم ،

پدر معمولا مرد کار بیرون از منزل و همکار همسر در منزل است گاهی خسته و خشن میشود ، نگران معیشت خانواده است ، چه بسا شب نگران سر بر بالش میگذرد ، نیاز به دلداری پیدا میکند همسر باید دلداریش دهد و امیدوارش کند .

برای توفیق همدیگر در زندگی باید به دعا متوسل شویم ، هرگزحقوق به معنی بی خیال هم بودن نیست حقوق حرف از کمک به هم میزند وعلاوه بر تامین مایحتاج زندگی از تامین نیازهای روحی و روانی حرف میزند ،

سبک زندگی امروزی با گذشته بسیار فرق کرده و به مراتب نیازها، هم خودبخود تغییر کرده اند ، هرگز کار با گفتن و نوشتن انجام نمیگیرد باید فرهنگ عمل بکار بگیریم ، هر چیزی که شنیدیم بیایید در زندگی بکار ببندیم ، در منزل لحظه ای تلاوت داشته باشیم و نماز سنت و شرکت در کار همسر و فرزندان حتی با نگاه به زحمت آنها کافیست ،

هرگاه وجود ما را خشم و غیظ فرا گرفت سکوت بکنیم یا خلوت کنیم یا نماز سنت بجا بیاریم یا از منزل خارج شویم وبه طبیعت آرام برویم تا فضای درون و مخرب ما فرو کش کند با جوش حرف نزنیم که سبب خاموشی هوش میشود و...... والکاظمین غیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین ،

.............................
نویسنده: یوسف نورایی
بازديد:1252| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت