در حقیقت رمز ارزشمند بودن شخص در این است که تمامی امکانات مادی و معنوی خویشتن را در خدمت دین خداوند و اجرای فرامین الهی قرار دهد هر اندازه که از نیرو و توانمان را در راستای نصرت دین الهی قرار دهیم به همان اندازه ارزشمند خواهیم بود پس بایستی قدرتمند شد و قدرت خود را برای حاکم گردانیدن دین خدا بکار برد .

برای اثبات این مساله ما در قرآن نمونه های فراوانی داریم من جمله در داستان حضرت سلیمان علی نبینا و علیه الصلاه و السلام می بینیم که چگونه این پیامبر خدا علیه السلام یاریگر دین حضرت حق است . ایشان امکانات فراوانی داشتند :

وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ ۖ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِن كُلِّ شَیْءٍ ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ ﴿١٦﴾ النمل

و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت: «اى مردم، ما زبان پرندگان را تعلیم یافته‌ایم و از هر چیزى به ما داده شده است. راستى كه این همان امتیاز آشكار است.»

تمامی پرندگان و جنیان و حیوانات و .. با اذن خداوند تحت اختیار ایشان در آمده بودند ، ایشان از هدهد برای ارسال نامه و دعوت کفار به دین حق استفاده می نمودند ، از جنیان و ..برای انجام کارهای فوق العاده و چشم نواز که باعث در آمدن کفار به دین می شد استفاده می کرد و ..

وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ ۖ وَأَسَلْنَا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ ۖ وَمِنَ الْجِنِّ مَن یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَمَن یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿١٢﴾ یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاءُ مِن مَّحَارِیبَ وَتَمَاثِیلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِیَاتٍ ۚ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا ۚ وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّكُورُ ﴿١٣﴾ سبا

و باد را براى سلیمان [رام كردیم:] كه رفتن آن بامداد، یك ماه، و آمدنش شبانگاه، یك ماه [راه‌] بود، و معدن مس را براى او ذوب [و روان‌] گردانیدیم، و برخى از جن به فرمان پروردگارشان پیش او كار مى‌كردند، و هر كس از آنها از دستور ما سر برمى‌تافت، از عذاب سوزان به او مى‌چشانیدیم.[آن متخصصان‌] براى او هر چه مى‌خواست: از نمازخانه‌ها و مجسمه‌ها و ظروف بزرگ مانند حوضچه‌ها و دیگهاى چسبیده به زمین مى‌ساختند. اى خاندان داوود، شكرگزار باشید. و از بندگان من اندكى سپاسگزارند.

آری از تمام این امکانات برای انتفاع مردم و دعوت به سوی الله استفاده می نمود .

نمونه ی قرآنی دیگر : ذو القرنین

ذو القرنین کسی بود که اسباب و امکانات فراوانی را خداوند در اختیارشان قرار داده بود : إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن كُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا ﴿٨٤﴾ الکهف

ما در زمین به او امكاناتى دادیم و از هر چیزى وسیله‌اى بدو بخشیدیم.

ذو القرنین در مسیرش به قومی رسید که به علت کناره گیری از مردم و انزوا به درستی حرف را نمی فهمیدند

حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا یَكَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿٩٣﴾ الکهف

تا وقتى به میان دو سد رسید، در برابر آن دو [سد]، طایفه‌اى را یافت كه نمى‌توانستند هیچ زبانى را بفهمند.

این قوم وقتی ذو القرنین را دیدند از یاجوج و ماجوج به ایشان شکایت بردند و عرض کردند که :

قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰ أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ﴿٩٤﴾ قَالَ مَا مَكَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَكُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا ﴿٩٥﴾ آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا ﴿٩٦﴾ فَمَا اسْطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿٩٧﴾ الکهف

گفتند: «اى ذوالقرنین، یأجوج و مأجوج سخت در زمین فساد مى‌كنند، آیا [ممكن است‌] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى؟»گفت: «آنچه پروردگارم به من در آن تمكّن داده، [از كمك مالى شما] بهتر است. مرا با نیرویى [انسانى‌] یارى كنید [تا] میان شما و آنها سدى استوار قرار دهم.»براى من قطعات آهن بیاورید، تا آنگاه كه میان دو كوه برابر شد، گفت: «بدمید» تا وقتى كه آن [قطعات‌] را آتش گردانید، گفت: «مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم.»[در نتیجه، اقوام وحشى‌] نتوانستند از آن [مانع‌] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ كنند.

ذوالقرنین می توانست با توجه به امکاناتی که داشت خودش امر سد سازی را انجام دهد اما چرا اینکار را انجام نداد و از نیروهای انسانی آن قوم استفاده نمود ؟! بخاطر اینکه می خواست به آنها آموزش دهد می دانست که این قوم مسکین و بیچاره هستند و لذا نیاز به آموزش دارند و از امکانات خود برای آموزش به آنها و در عین حال دفع شر یاجوج و ماجوج از آنها استفاده نمود .

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم هم از تمامی امکانات انسانی و مادی برای پیشبرد اهداف دین استفاده می نمود زید بن ثابت می فرمایند : قال لی رسول الله صلی الله علیه و سلم : تحسن السریانه رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند لغت سریانی را یاد بگیر . و من در هفده روز این لغت را یاد گرفتم

آری دستور به یادگیری لغت دشمن برای خدمت به دین .

بلال ماموریت اذان گفتن یافت

سعد مسوول حراست بود

زید بن ثابت کاتب وحی شد .

خالد بن ولید فرماندهی لشکر را عهده دار شد.

حسان و کعب و ابن رواحه امر تبلیغ و روابط عمومی را عهده دار شدند .

سلمان فکر حفر خندق را پیشنهاد کرد و توسط حضرت صلی الله علیه و سلم عملی شد.

ابوطلحه بستانی بزرگ را تقدیم رسول الله صلی الله علیه و سلم کرد و فرمود : یا رسول الله ضعها حیث اراک ای رسول خدا هر جایی که مصلحت دیدی از آن استفاده کن .

تجار صحابه برای نصرت دین خرج می کردند : حضرت عثمان رضی الله عنه جیش العسره را تجهیز کرد ، چاه خرید و وقف مسلمین نمود . ...

لذا یاران گرامی رسول الله صلی الله علیه و سلم تمامی امکاناتشان در راستای اطاعت از حضرت حق بوده است و نکته ای که باید مد نظر قرار دهیم این است که قبل از هر چیز لازمه ی این امر عمارت قلوب با ایمان است و الا امکاناتی که بایستی در راستای فرامین الهی باشد کاملا بر خلاف این امر استفاده خواهد شد .

به عنوان مثال : فرعون با اینهمه امکانات ، بجای استفاده بهینه از آنها ، ادعای خدایی کرد و گفت انا ربکم الاعلی .

قارون با اینهمه ثروت : وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ و از گنجینه‌ها آن قدر به او داده بودیم كه كلیدهاى آنها بر گروه نیرومندى سنگین مى‌آمد اما قارون استکبار ورزید و نابود شد .

بنابراین ما هم از تمامی امکاناتمان اعم از پول ، ثروت ، علم ، قوه ی بیان ، قوه قلم ، قوه ی شخصیت ، قوه نفوذ و ...برای اجرا و نهادینه کردن فرامین الهی در جامعه استفاده نماییم انوقت واقعا مرد حقیم .

........................
شیخ عبدالله دریایی