« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

احکام احرام و طواف | مدرسه حج روحانیون 28 شهريور 1394
احکام احرام و طواف

چون حاجي به ميقات رسيد و پس از آنکه از لباس‌هاي دوختني، مجرّد شد و لباس احرام پوشيد، طبق مقدمات احرام، نيت عمره‌ي تمتّع مي‌بندد که به‌ترتيب، پس از آن، به سعي ميان صفا و مروه، حلق، تقصير و ترجيم عمل مي‌کند و همه رُکنند. اعمال ديگر عمره نيز شامل نماز بعد از طواف، احرام ميقات و طواف خداحافظي است و مجموعاً اعمال عمره به شمار مي‌روند که برخي رکن، برخي فرع و برخي نيز سنت هستند.

احرام؛ نخستين رکن

احرام، اولين رکن عمره و به‌معني داخل شدن در حرم يا ماه حرام است. احرام به عمره به‌معني نيت احرام بستن به عمره است. احرام، مقدمات و آدابي دارد که رعايتشان نيکوست.

مقدمات احرام

هنگامي که حاجي به ميقات رسيد، قبل از نيت، غسل سنت احرام مي‌کند و پاکيزگي و نظافتي به دست مي‌آورد.1 هم‌چنين گرفتن ناخن در صورت لزوم، کوتاه کردن موهاي زايد، به کار بردن بوي خوش و عطر در بدن پس از غسل، مستحب است، اما بهتر است در لباس نباشد؛ به‌ويژه در لباس احرام که اثرش مي‌ماند و حاجي را دچار مشکل مي‌سازد.2

مرد بايد تمامي لباس‌هاي دوختني و معمولي را از تنش به‌در کُند و به‌جايش لباس احرام بپوشد که دو قطعه پارچه به‌عنوان «ازار» و «رداء» است. نيز بايد جوراب و کفش خود را بيرون کند و نعلين بپوشد، سر خود را برهنه سازد، در غير وقت کراهت، دو رکعت نماز سنت احرام بخواند و پيش از خروج از راه «شجره»، احرام ببندد؛ يعني بگويد: «نيت کردم براي خدا احرام عمره ببندم» و يا به‌عربي بگويد: «رميت عمرة و احرمت بها لله تعالي».3 سپس لبيک‌گويان سوار ماشين مي‌شود و به‌سوي مکه‌ي مکرمه رهسپار مي‌گردد.

لبيک بايد به‌درستي و اين‌گونه ادا شود: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ وَ الْمُلْكَ لَكَ، لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ». اين عبارات، شعاري توحيدي و به اين معني است: «خدايا، اجابتت کردم و دعوتت را پذيرفتم باري بعد از باري، دعوتت را مکرر پذيرفتم. دعوتت را اجابت کردم و شريکي براي تو نيست؛ دعوتت را مکرر پذيرفتم. هرآينه حمد و سپاس و نعمت از آنِ تو است و شريکي نداري». مرد، لبيک را بلند مي‌گويد و زن صدايش را به‌اندازه‌اي بلند مي‌سازد که خودش بشنود.4

پس از تلبيه، سنت است که انسان دعا و استغفار کند، بر سول خدا(ص) درود بفرستد و تلبيه را تا زمان رسيدن به مکه‌ي مکرمه و مسجدالحرام، ادامه دهد و همين‌که طواف را آغاز کرد، زبان از تلبيه ببندد.5 مجموع آنچه گفته شد، آداب و مقدماتِ بستن احرام است.

محرّمات احرام6

ممنوعات يا محذورات و يا محرمات احرام، بسيارند و البته برخي از آن‌ها در هم تداخل مي‌کنند. شماري از اين محرمات در ميان مرد و زن، مشترکند؛ برخي مخصوص زنان و پاره‌اي نيز مخصوص مردان.

اگر يکي از اين محذورات از کسي سر بزند، پيامدش يا بطلان حج است، يا موجب جريمه مي‌گردد و يا فقط گناه و حرام است و کيفر اخروي دارد. در اينجا به برشماري اين محرمات مي‌پردازيم که به‌شرح ذيلند:

1. پوشيدن لباس‌هاي دوختني و معمولي بر مردان حرام است و شامل هر نوع پوشيدني، پيراهن، شورت، شلوار، جوراب، کفش و کلاه مي‌شود. اما در جواز استفاده از سوزن‌قفلي، سنجاق و گره در لباس احرام اختلاف است و ظاهراً امام شافعي آن را اجازه نمي‌دهد.

2. همانند مردان، درحالت احرام، پوشاندن چهره با رقعه و نقاب براي زن ممنوع است؛ چون «إِحْرَامَ الْمَرْأَةِ فِي وَجْهِهَا»؛ «احرام زن در چهره‌ي اوست».

3. زن اجازه ندارد دستکش به دست کند، بلکه بايد کف دستش باز باشد. اما استفاده از هر نوع لباسي که شفاف، برّاق، نازک، رنگارنگ، تنگ و به طور کلي ماية جلب توجه مردان نباشد، مانع ندارد.

4. زن بايد درحال احرام از انواع عطرها و مواد خوشبو پرهيز کند.

5. استفاده از مواد خوشبو در لباس و خوراکي (مانند زعفران) براي مرد و زن، حرام است.

6. درحال احرام، ازبين بردن موهاي بدن و سينه و ناخن، براي زن و مرد ممنوع است.

7. روغن‌مالي کردن ريش و سر، شانه زدن به موي سر، ريش و هرجايي که مو دارد، معاشقه و مقدمات مقاربت؛ شامل بوسه زدن براي مرد و زن، ممنوع است.

8. مقاربت زناشويي، نيز حرام است، موجب بطلان عمره مي‌شود و حج را پيش از تحلّل و خروج از احرام تباه مي‌کند.

9. عقد نکاح زن و مرد مُحرِم، ممنوع است؛ حتي کسي که شرعاً حاجي است، اجازه‌ي بستن عقدشان را ندارد. اما درباره‌ي خواستگاري درحال احرام، قائل به کراهت شده‌اند.

10. شکار حيوان صحرايي در حرم و غيرحرم بر مرد و زن مُحرِم، حرام است، گرچه يک ملخ و در منطقه‌ي حرم و غيرحرم باشد.

11. بريدن و کَندن ريشه و شاخه‌هاي گياهان و درختان سبز حرم بر مُحرِم و غيرمُحرِم حرام است.

12. شکار و قطع درختان حرم مدينه بر مُحرِم و غيرمُحرِم حرام است، اما شکار حيوانات و قطع درختان مدينه فديه ندارد.

جرايم يا کفارات محذورات احرام

رابطه‌ي زناشويي، مبطل حج و عمره است و پس از آن، احکامي به‌شرح ذيل دارد7:

1. گناه که مستلزم توبه است؛
2. ذبح، يعني قرباني کردن يک شتر.
3. قضاي فوري عمره و قضاي حج در سال آينده.

مواردي نيز موجب فديه مي‌شوند و حاجي در پرداختش مخير است که يک گوسفند را ذبح کند، يا شش مسکين را با برنج يا خرما و يا گندم اطعام دهد (که به هرکدام، يک‌ونيم کيلو و مجموعاً به نُه کيلو مي‌رسد) و يا سه روز روزه بگيرد. اين موارد به اين شرحند8:

1. استعمال بوي خوش؛
2. ازاله‌ي دستِ‌کم سه تار مو يا چيدن سه قطعه ناخن؛
3. پوشيدن لباس و سر براي مرد، و پوشاندن چهره يا کف براي زن؛
4. ماليدن روغن به سر و ريش؛
5. بوسه و مباشرت با زن و شهوت که مقدمات مقاربت است. چون مقاربت حج را باطل مي‌کند و در موارد ديگر هم عقد نکاح، حرام و موجب بطلان حج است، ولي فديه ندارد.
6. بريدن درختان مکه نيز فديه دارد و بحثش در کتب فقهي آمده است.
مجموع اين موارد، مقدمات و محذورات احرام را تشکيل مي‌دهند.

طواف و نماز طواف

طواف به‌معني چرخش به گِرد خانه‌ي خدا با نيت تقرب و با آداب و روش مخصوص است و رکن دوم عمره به شمار مي‌رود. در اينجا انواع طواف را بيان مي‌کنيم و سپس به کيفيت، آداب، شرايط و مستحبات آن مي‌پردازيم:

طواف بر شش نوع است9:

1. طواف عمره؛
2. طواف حج يا افاضه؛
3. طواف قدوم، که مخصوص کسي است که حجّ افراد يا قِران انجام مي‌دهد؛
4. طواف وداع و خداحافظي؛
5. طواف سنت؛
6. طواف نذر که با نذر شرعي وجوب مي‌يابد.

در يک تقسيم‌بندي ديگر، مي‌توان انواع طواف را اين‌گونه نام برد10:

1. طواف عمره؛
2. طواف عمره‌ي مفرده؛
3. طواف عمره‌ي تمتع؛
4. طواف حج تمتع؛
5. طواف حج ِافراد؛
6. طواف حج قِران؛
7. طواف قدوم.

همه‌ي انواع طواف در آداب و شرایط، يکسانند به‌جز در نيت.

شروط و واجبات طواف

همه‌ي طواف‌ها شرايط و واجبات يکساني دارند11:

1. طهارت و پاکي: زن و مرد طواف‌کننده بايد از بي‌وضويي، جنابت، حيض، نفاس و هر نوع آلودگي در بدن و لباس پاک باشند؛ يعني بايد وضو داشته باشند و غسل بر آنان واجب نشده باشد.
2. پوشاندن عورت: منظور از عورت در اينجا همان است که بايد در نماز، پوشانده شوند؛ يعني از ناف تا زانو براي مرد، و تمامي بدن به جز صورت و دو کف دست براي زن. اگر به دنبال بي‌احتياطي، قسمتي از عورت مرد يا زن آشکار گردد، طوافشان درست نيست.
3. نيت طواف: در نيت طواف اگر طوافي مرتبط به عمره است، نياز به نيت دوباره ندارد و همان نيت اوليه‌ي عمره، نيت طواف را هم شامل مي‌شود، اما اگر طوافي مانند طواف خداحافظي، يا طواف نذر، يا طواف واجب و يا طواف سنت باشد، احتياج به نيت دارد.
4. آغاز طواف بايد از رکن حجرالاسود و پايانش نيز با آن باشد. اگر فرصتي دست داد يا پيرامونش خلوت بود، آن را مي‌بوسد، يا به آن دست مي‌کشد و يا اشاره مي‌کند.
5. در تمام قدم‌هاي طواف بايد بيت‌الله در ديدرس زائر قرار بگيرد و به هنگام طواف نبايد رو و پشت به کعبه کند؛ يعني شانه‌ي راستش بايد به‌طرف مطاف، و شانه‌ي چپش به‌سوي بيت‌الله باشد.
6. طواف بايد هفت دور کامل باشد.
7. طوافگر بايد در هنگام گردش، در داخل مسجدالحرام باشد؛ يعني اگر در خيابان اطراف مسجدالحرام طواف کند درست نيست.
8. نيت طوافگر نبايد تا پايان طوافش تغيير يابد؛ بدين معنا که اگر نيت طواف واجب کرده، نبايد آن را به سنت، تغيير بدهد و يا نيتش را قطع کند.

سنت‌هاي طواف12

1. انجام آن به‌صورت پياده(درصورت امکان و گرنه در ويلچر مي‌نشيند و ديگران او را گردش مي‌دهند)؛
2. بوسيدن حجرالاسود و کشيدن دست به آن، درصورت امکان و عدم زيان به خودش يا ديگران؛
3. گفتن «بسم‌الله» و «الله‌اکبر» در آغاز هر طواف؛
4. خواندن دعاهاي وارد و مأثور؛ مانند «اللَّهُمَّ إِيمَاناً بِكَ وَ تَصْدِيقاً بِكِتَابِكَ وَ وَفَاءً بِعَهْدِك وَ اتِّبَاعاً بِسُنَّة نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ إقرَاراً‌‌»؛ «خدايا به تو ايمان آوردم، و کتاب تو را تصديق مي‌کنم و بر وفاي تو مي‌پايم و از سنت پيامبرت محمد(ص) پيروي و به آن اقرار مي‌کنم». هم‌چنين وقتي به جلوي کعبه رسيد، بگويد: «اللَّهُمَّ إِنَّ الْبَيْتَ بَيْتُكَ وَ الْعَبْدَ عَبْدُكَ وَ الْأَمْنَ أَمْنُكَ وَ الْحَرَمَ حَرَمُكَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ النَّار»؛ «خدايا، اين خانه، خانه‌ي تو است، و بنده، بنده‌ي تو و امن، امن تو و حرم، حرم تو است، و اين، جايگاه کسي است که از آتش به تو پناه مي‌آورد». و در ميان دو رکن يماني و حجرالاسود اين‌گونه دعا کند: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار».
5. نرساندن گزند و آزار به ديگران در هر دور؛
6. دست کشيدن به رکن يماني، اگر آن را خلوت يافت؛
7. رمل و استلام که مخصوص مرد است.
«رمل» به‌معني نيم‌خيز شدن است و «استلام» به مفهومِ گذاشتن وسط رداي احرام به زير بغل راست و انداختن دو طرفش بر دوش چپ، درحالي که بر دوش راست، کج مي‌شود. اين سنت، در سه دور نخست است و مُحرِم پس از آن، به طواف مي‌پردازد و سپس به سعي مي‌رود.
8. درحالت رمل، مستحب است اين دعا را بخواند: «اللهم اجعل الحج مبرورا و السعي مشکورا و الذنب مغفورا» ؛«خدايا، اين حج را حجي پذيرفته، تلاش را مشکور و گناه را بخشوده گردان» و اگر طواف عمره انجام مي‌دهد، بگويد: «خدايا اين عمره را پذيرفته، سعي را مورد سپاس، و گناه را آمرزيده قرار بده».
9. خواندن دو رکعت نماز در پشت مقام ابراهيم پس از هر طواف. اگر امکان خواندن در آنجا را نيافت، در جاي حرم بخواند، کافي است. بهتر است در رکعت نخست اين نماز، سوره‌ي «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُون» و در رکعت دومش سوره‌ي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» را بخواند.
بر سر وجوب و استحباب اين دو رکعت، در ميان علماي مذاهب، اختلاف رخ داده است، شافعي آن را سنت مي‌داند.13 شافعي و برخي مذاهب ديگر آن را سنت مي‌دانند و برخي واجب.

چکیده

هر حاجي‌ که از ايران يا از هرجاي ديگري به حج، مشرف مي‌شود، سه برنامه دارد: 1. عمره‌ي تمتع؛ 2.حج تمتع؛ 3. زيارت مدينه‌ي منوره.

احرام، اولين رکن عمره و به‌معني داخل شدن در حرم يا ماه حرام است.

آداب و مقدمات احرام عبارتند از: غسل سنت احرام، گرفتن ناخن در صورت لزوم، کوتاه کردن موهاي زايد، به کار بردن بوي خوش و عطر در بدن پس از غسل، پوشیدن لباس احرام و دمپایی، خواندن دو رکعت نماز سنت احرام، سپس نیت و احرام‌بستن و گفتن تلبه در راه مکه.

برخی محرّمات احرام عبارتند از: پوشيدن لباس‌هاي دوختني و کلاه و کفش (برای مردان) پوشاندن چهره و کف دست، استفاده از مواد خوشبو در لباس و خوراکي، ازبين بردن موهاي بدن، معاشقه و مقاربت، شکار و قطع گیاهان و...

طواف به‌معني چرخش به گِرد خانه‌ي خدا با نيت تقرب و با آداب و روش مخصوص است و رکن دوم عمره به شمار مي‌رود.

طواف بر شش نوع است: 1. طواف عمره؛ 2. طواف حج يا افاضه؛ 3. طواف قدوم، که مخصوص کسي است که حجّ افراد يا قِران انجام مي‌دهد؛ 4. طواف وداع و خداحافظي؛ 5. طواف سنت؛ 6. طواف نذر.

همه‌ي انواع طواف در آداب و شرایط، يکسانند به‌جز در نيت.




........................................................
استاد شیخ عبدالعزیز قاضی زاده
منبع: سامانه آموزش مجازی اهل سنت
........................................................

1 . أسنى المطالب شرح روض الطالب، زكريا بن محمد بن زكريا الأنصاري ، زين الدين أبو يحيى السنيكي، ج 6، ص 118.
2 . همان، ص 136.
3 . الأم، الشافعي أبو عبد الله محمد بن إدريس بن العباس بن عثمان بن شافع بن عبد المطلب بن عبد مناف المطلبي القرشي المكي (المتوفى: 204هـ)
الناشر: دار المعرفة – بيروت، 1410هـ/1990م، ج 2، ص 160.
4 . همان، ص 170.
5 . حاشية إعانة الطالبين على حل ألفاظ فتح المعين لشرح قرة العين بمهمات الدين، أبي بكر ابن السيد محمد شطا الدمياطي، بیروت: الناشر دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج 2، ص 274.
6 . الإقناع في حل ألفاظ أبي شجاع، شمس الدين، محمد بن أحمد الخطيب الشربيني الشافعي (المتوفى: 977هـ)، المحقق: مكتب البحوث والدراسات - دار الفكر، بیروت: دار الفكر، ج 1، ص 259.
7 . پیشین، ص 263.
8 . الإقناع في الفقه الشافعي، أبو الحسن علي بن محمد بن محمد بن حبيب البصري البغدادي، الشهير بالماوردي، ج 1، ص 91.
9 . نهاية المحتاج إلى شرح المنهاج، شمس الدين محمد بن أبي العباس أحمد بن حمزة شهاب الدين الرملي (المتوفى: 1004هـ)، بیروت: دار الفكر، الطبعة: ط أخيرة - 1404هـ/1984م، ج 3، ص 278.
10 . المهذب في فقه الإمام الشافعي، إبراهيم بن علي بن يوسف الشيرازي أبو إسحاق، مكان النشر بيروت، ص 358.
11 . مغني المحتاج إلى معرفة معاني ألفاظ المنهاج، شمس الدين، محمد بن أحمد الخطيب الشربيني الشافعي (المتوفى: 977هـ)، دار الكتب العلمية، الطبعة: الأولى، 1415هـ - 1994م، ج 2، ص 243.
12 . شَرح المُقَدّمَة الحضرمية المُسمّى بُشرى الكريم بشَرح مَسَائل التَّعليم، سَعيد بن محمد بَاعَليّ بَاعِشن الدَّوْعَنِيُّ الرباطي الحضرمي الشافعي (المتوفى: 1270هـ)، جدة: دار المنهاج للنشر والتوزيع، جدة، الطبعة: الأولى، 1425 هـ - 2004 م، ص 622.
13 . روضة الطالبين وعمدة المفتين، محي الدين النووي ( ت 676هـ )، المحقق : عادل أحمد عبد الموجود - على محمد معوض، الناشر : دار الكتب العلمية، ج 2، ص 365.
بازديد:3225| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت