« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

آداب حج و مواقیت احرام | مدرسه حج روحانیون 24 شهريور 1394
آداب حج و مواقیت احرام

«إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّهَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ»؛1

«درحقيقت، نخستين خانه‏ اى كه براى [عبادت‏] مردم، نهاده شده، همان است كه در مكه، جاي دارد و مبارك و براى جهانيان [مايه‏ي‏] هدايت است. در آن، نشانه‏هايى روشن است [از جمله‏] مقام ابراهيم؛ و هركه به آن درآيد درامان است؛ و براى خدا حج آن خانه، بر عهده‏ي مردم است؛ [البته بر] كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد. و هرکس كفر بورزد، يقيناً خدا از جهانيان بى‏نياز است».

در بحث از ويژگي‌ها، فضايل، آثار و برکات حج گفتيم که انگيزه‏ي حاجي بهره مندي خود اوست، و گرنه، خدا صاحب نفع است و خودش به ديگران بهره مي‌رساند. در روايات هم آمده بود که با انجام عمره‌اي پس از يک عمره، تمامي گناهان عمره‏گزار بخشوده مي‏گردد و او تولدي دوباره مي‏يابد. گفتنی است حج مبرور؛ یعنی حجي با مناسک درست و احکام صحيح، پاداشي جز بهشت ندارد. پيامبر(ص) در پاسخ کسي که پرسيد: «أَيُّ الْحَجِّ أَفْضَلُ؟»؛ «کدام حج، بهتر است؟»، فرمود: «العَجُّ و الثَجّ»؛ حجي که در آن، تلبيه و لبيک بسيار گفته شود و قرباني بسيار گردد.2 «ثج» به معني ريختن خون‌هاست. آن حضرت در حجه‌الوداع، به‏جاي يک گوسفندي که حداقلِ واجب است، صد نفر شتر قرباني کردند؛ 63 نفر به دست خودشان و 37 نفر به دست حضرت علي(رض). پس همه‏ي اين مطالب، نشانگر فضايل و برنامه‌هاي حج است.

اينک درباره‏ ي آداب سفر حج سخن مي‏گوييم:

امام نووي(رح) در کتاب مناسک خودش 29 مسئله از آداب سفر حج را بيان کرده، که در اينجا با توجه به رده‌بندي آن‏ها به برخي که اهميت بيشتري دارد، اشاره مي‏شود:

• شخص باید هنگام تصميم بر نام‏نويسي براي حج، نماز استخاره بخواند و با خبرگان و معتمدانش هم‏انديشي کند. استخاره و مشاوره، از اموري است که شرع بر آن تأکيد دارد.3

• شايسته است پيش از حرکت، دیون واجبش را بنويسد؛ براي نمونه، اگر مهريه‏ي همسر یا بدهی‌اش را نپرداخته است، در صورت امکان، بپردازد يا در وصيت‏نامه‏اش بنويسد.4

وصيت‏هاي مستحب نيز به معني وصيت‌هايي است که براي کارهاي خير و نيکو مي‏کنند؛ مثلا مي‏تواند براي کمک به هلال‌احمر، مؤسسات خيريه، کميته‏ي امداد و مواردي از اين دست وصيت کند.5

• انسان بايد توجه داشته باشد که براي ثبت‌نام اوليه و ادامه‏ي واريزها از پول حلال، خالص و بدون‏شبهه بهره ببرد. البته وظيفه‏ي هر مسلماني است از رزق طيب و طاهر، استفاده کند و پيش از اين نيز يادآور شديم که از سفارش‏هاي حضرت علي‌بن ابي‌طالب(رض) قناعت فرد به مال کم و حلال بود.6

• از ديگر آداب حج، توبه‏ ي نصوح و عزم بر ترک گناهان صغيره و کبيره از لحظه‌اي که حج مي‌کند تا هنگام بازگشت و بلکه تادمِ مرگ است.7 قرآن مي‏فرمايد: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»8؛ «تا لحظه‏ ي مرگ [كه همه چيز براى انسان روشن مى‏شود] خدا را عبادت كن».

• پرداخت حقوق ديگران و دادن امانت‌هايي که در نزد اوست، از آداب ديگر است.9

• اگر فرزندان صغيري داشته باشد، بايد برايشان سرپرستي مشخص کند که با برنامه‌‌هاي تربيتي درست، آنان را هم براي امور معنوي و هم براي امور مادي پرورش بدهد.10

• در هر کاري، اطاعت، اخلاص و تقرب به درگاه خدا شرط توفيق است. پس هدف حاجي و زائر بايد اين باشد که براي رضاي خدا و تقرب به درگاه او نيتش پاک باشد.11

• منابعي با موضوع آداب زيارت و مناسک حج را با دقت مطالعه کند و سفرش را با آگاهي نسبي آغاز کند و آن منابع را با خود داشته باشد.12

• اگر پدر و مادر دارد -هرچند در حقشان نيکي کرده- باز هم از آنان حلالیت بخواهد؛ زيرا از يک سو چه‏بسا در زندگي، کوتاهي‏اي در حقشان از وي سر زده باشد و خودش آگاه نباشد. از سوي ديگر، در روايات مي‏خوانيم که خشنودي خدا در خشنودي پدر و مادر است و خشم خدا در خشم آنان نهفته.13

• غير از هزينه‌هاي حج که برخي را پرداخته و بعداً مي‏پردازد، مقداري نيز همراه خود داشته باشد؛ چون ممکن است در آنجا فقرا و مستمنداني از او چيزي بخواهند و صدقات و خيرات در «حرمين شرفي»، پاداشي کلان دارد. نيز چه‏بسا کسي نيازمند قرض مي‏شود. فقها؛ ازجمله امام نووي(رحمه‌الله عليه) از ديرباز، اين برنامه‌ها را در نظر گرفته‌اند.14

• يک مسلمان در هر کاري، بر خدا توکل مي‌کند؛ به‏ويژه در سفر حج و زيارت.15 خداي متعال در قرآن مي‏فرمايد: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ‏»16؛ «و چون آهنگ كاري كردى، بر خدا توكل كن، كه خدا متوكّلان را دوست مى‏دارد».

• براي زن خانه‌دار، اجازه‏ي شوهر ضروري است. مردي که خودش به‏تنهايي به سفر مي‌رود، اگر همسرش را به‏همراه خود نمي‌برد، بايد دقت کند رضايت همسرش را نيز جلب کند و به او قول مساعد بدهد که در سفر آينده، با او مشرف مي‏گردد.17

• مخارج روزمره‏ي زن و فرزندان را از هنگام رفتن تا بازگشتن، برايشان معين کند و بپردازد.18

• در سفر معنوي حج، خود را از اشتغال و کارهاي تجاري و دادوستد دور بسازد؛ هرچند، اشکالي ندارد و آيه‌اي در اين زمينه وجود دارد، ولي بهتر است که نيتش خالص و فقط براي معنويات باشد. 19

• اگر کسي اختيار برنامه‌ريزي دارد، روز پنج‌شنبه را آغاز سفرش قرار بدهد، و گرنه، دستِ‏کم در روز پنج‏شنبه از شهر خود براي پرواز منتقل گردد؛ زيرا شيوه‏ي رسول‌خدا(ص) اين بود که سفرش را در روز پنج‌شنبه آغاز مي‏کرد.20

• پس از عزم سفر و توکل بر خدا و خواندن دو رکعت نماز سنت در خانه، با تمامي اهل‌خانه، خويشان، فرزندان، نزديکان، دوستان و همسايگانش خداحافظي کند و اين جمله را به‏عربي بگويد: «أَستَعْوِذُ ‌اللهَ دِينَکُمْ وَ أَمَانَاتِکُمْ وَ خَوَاتِيمَ أعْمَالِکُمْ؛ زَوَّجَکُمُ اللهَ بِالتَّقْوَي»؛ «دين، امانت، پايانِ کار و کردار خوبتان را به خداي متعال سپردم؛ خدا پرهيزکاري را توشه‏ي شما سازد». 21

• نووي(رح) در مسأله‏ي هفدهمش مي‏فرمايد: در طول سفر، با هم‏سفرانش خوش‌رفتار باشد؛ خويش را از ستيزه و مجادله دور گرداند و بر اخلاق بد ديگران، شکيبا باشد؛ امر به معروف و نهي از منکر –که در همه‏جا وظيفه‏ي همه است- به‏ويژه در سفر حج، شعار خود بداند؛ مبادا منکري را ببينيد و بي‌تفاوت باشد.22

• به هنگام خروج از خانه، دعا را فراموش نکند و آن دعا اين است: «بِسْمِ اللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّه‏»؛ «به‏نام خدا، بر او توکل کردم و نيرو و تواني نيست، جز با خداي يکتا». اين، آسان‌ترين دعاست و دعاهاي ديگري نيز هست.از جمله: «بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أَزِلَّ أَوْ أُزِلَّ، أَوْ أَضِلَ‏ أَوْ أُضِلَّ، أَوْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ، أَوْ أَجْهَلَ أَوْ يُجْهَلَ عَلَيَّ بِسْمِ اللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّه‏»؛ «خداوندا، به تو پناه بردم از اينکه بلغزم يا کسي را به لغزش وادارم؛ يا گمراه شوم و يا ديگري را به گمراهي بکشانم؛ يا ستم کنم و يا ستم‏ديده گردم؛ يا ناداني کنم يا در حق من ناداني شود. به‏نام خدا، بر او توکل کردم و نيرو و تواني نيست، جز با خداي يکتا». هنگام خروج از منزل، به‏اندازه‏ي توانش به فقرا کمک کند و صدقه بدهد؛ از روزگاران دور به ياد داريم که مسافران به هنگام حرکت، صدقه مي‌دادند و در روزگار دورتر که مردم پولي در اختيار نداشتند، اندکي گندم يا جو را به‏عنوان صدقه مي‏پرداختند.23

• مسافر حج، در طول سفر، خود را با اذکار، توبه، استغفار براي خودش و مردگان، صلوات بر رسول‌الله(ص) مشغول سازد و بر آن‏ها مداومت کند. 24

• رعايت مسائل بهداشتي نيز اهميت فراواني دارد که البته در کاروان‏هاي امروزي، به‏خوبي رعايت مي‏گردد. نيز بايد مسائل ايمني و رهنمودهاي مديران کاروان، سفيران، مبلغان و روحانيان کاروان را در تمام موارد، بااهميت بداند و به آن‏ها توجه نمايد.25

• بايد تلاش کند که در طول اين سفر مبارک -به‏ويژه در اماکن مقدس، مکه و مدينه- نمازهايش را به‏جماعت بخواند و دقت کند که نمازش را از دست ندهد. در طول سفر، نمازها را جمع و قصر کند؛ چون مسافر مي‌تواند در طول سفر -حتي در سفر تجارت- اينگونه بخواند.26

• فرصت بقا در حرمين شرفين و عبادت در اماکن مقدس را غنيمت بشمارد؛ چون ثواب هر عبادتي در آنجا به روايتي صحيح، هزاربرابر، و به روايتي صدهزار برابر جاهاي ديگر است. در هر صورت، اين فرصت هميشه پيش نمي‏آيد و چه‏بسا انسان در عمرش فقط يک بار به آن موفق گردد. از اين نظر، نبايد اين فرصت‌هاي طلايي را از دست بدهد.27

• چون دعاي مسافر در سفر حج، برآورده است، از دعاهاي خير براي خود، فرزندان، دوستان و آشنايان، به‏خصوص کساني که به هنگام خداحافظي به او سفارش کرده‏اند، دعا کند؛ چون التماس دعا يک امانت به شمار مي‏رود.28 نيز ياري و پيروزي اسلام و مسلمين، زبوني و خواري يهود و صهيونيسم و استکبار جهاني را از خدا بخواهد.

• در طول سفر، تا مي‌تواند بر طهارت و وضو و خوابيدن بر طهارت،مداومت کند؛ يعني هميشه با وضو باشد. بسياري از مردم همين‏که صبح براي کار و کسب، از خانه بيرون مي‏روند، وضو مي‌گيرند، دو رکعت نمازِ سنت وضو مي‌خوانند و سپس به‏دنبال کار مي‏روند و با وضو مشغول مي‏گردند. اين، خودش خير و برکت است.29

• روش جمع و قصر نماز را با مطالعه و يا سؤال از روحاني کاروان ياد بگيريد.30

• مجموعه‏ي آنچه گفته شد، آداب سفر حج، طبق بندهايي است که امام نووي(رح) یا دیگران در کتاب خود، يادآور شده‌اند.

مواقيت احرام

موضوع چهارم، مواقيت احرام است که جمع «ميقات» به معني ميقات زماني يا مکاني است. ميقات يعني وقت و زمان حج و عمره يا مکان بستنِ احرام.31 اين نيز لازمه‏ي آن است که از هر راهي به سفر مي‏رويم، بدانيم چه هنگامي به مرز ميقات مي‏رسيم؟

در تفسير آيه‏ي «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومات‏»32 گفتيم که روزهاي حج شامل شوال، ذي‏قعده و 9 شب و 10 روز از ذي‏حجه است. اما ميقات زمانيِ عمره و هنگام بستن آن، در طول سال مخصوصا در ماه مبارک رمضان است. ولي از هنگامي که مشغول حج تمتع هستيم تا زماني که از ايام تشريق فارغ نشده‌ايم، اجازه‏ي عمره‏ي مجدد نداريم؛ هرچند اين مسأله در ميان اهل‌تشيع و تسنن، اختلافي است که: آيا پس از انجام عمره‏ي اول تمتع، باز هم عمره‏ي مجدد ممکن است؟ به نظر علمای شافعی اشکال ندارد، به‏شرط آنکه با عمره‌ها زمينه‏ي پيدايش آزار و رنجش خود را فراهم نياورد؛ چون اصل عمره فرد است اما اگر بتواند در فرصت‏هاي مناسب عمر‌ه‌ی بيش‏تري به‌جاآورد، اشکال ندارد، ولي وظيفه‏ي کاروان و روحاني نيست که به‏جز عمره‏ي اول -که عمره‏ي تمتع است- با حاجيان، همراهي کنند. به هرحال، ميقاتِ زماني براي عمره، تمامي طول سال به‏جز زماني است که مشغول انجام حج باشد.33

ميقات مکاني حُجّاج

ميقاتِ مکاني، اهميت فراواني دارد و به اين شرح است:

ميقات مکاني حجّ اهل مکه و مقيمان آن، خود مکه است. اما برای عمره باید از حرم بيرون روند و در تنعیم يا جعرانه يا مسجد عايشه محرم شوند. براي حج از مکه، حتي کساني که متمکن هستند –مانند خودمان، که سفر عمره را انجام داده‏ايم و در مکه هستيم- روز هشتم، از خود مکه براي حج، مُحرِم مي‌شوند. اما براي عمره و يا براي کساني که حج افراد انجام مي‌دهند، از هر راهي که بيايند، خداوند متعال برپايه‏ي ارشادش براي رسول‌الله(ص)، مواقيت را مشخص نموده است:

1. «ذوالحليفه» از راه مدينه، که امروزه به «مسجد شجره» يا «بئر علي(رض)» و يا «چاه علي(رض)» مشهور شده است؛34
2. «جحفه» از راه مصر، شام و عراق که به «مسجد سيدنا علي‌بن ابي‌طالب(رض)» آوازه يافته است؛35
3. «قرن» يا «قرن‌المنازل» براي کساني که از راه نجد و يمن مي‏آيند؛36
4. «طريق» يا «عقيق» براي کساني که از راه عراق، خراسان، مشرق‏زمين، هند و پاکستان مي‌آيند.37
5. «يلملم» براي کساني که از يمن مي‌آيند.38

اين‏ها مواقيت پنج‏گانه‏اند. معمولاً ما ايرانيان اگر در مدينه باشيم، از «مسجد شجره» در نزديکي مدينه و تقريباً ده‏کيلومتري آن شهر احرام مي‏بنديم و اگر داخل خودِ هواپيما باشيم، برادران اهل‌سنت و اهل‌تشيع به «جحفه» مي‌روند و از آنجا مُحرِم مي‌شوند و اين به برنامه‌هاي کاروان باز مي‏گردد و از نظر فقهي نيز حل شده است.

حکم احرام از ميقات

احرام از ميقات، واجب است. پس هرکه از ميقات گذشت و احرام نبست، وظيفه‌ دارد باز گردد و از آنجا احرام ببندد، ولي اگر برنگشت، بايد گوسفندي ذبح کند. از اين رو، فقها گفته‌اند که براي حج و عمره بايد از ميقات محل احرام ببندد.

در اينجا علما درباره‏ي کسي که راهي را برگزيده که به ميقات نمي‌رسد، گفته‌اند مي‌تواند در 100 کيلومتري محرم بشود. 39

درباره ‏ي هواپيما نيز گفتيم که برادران اهل‌سنت مي‌توانند پيش از رسيدن به ميقات، در هوا مُحرِم گردند؛ به‏شرط آنکه در خود فرودگاه، آمادگي داشته و لباس احرام پوشيده باشند. اين حکم به مردان، تعلّق دارد، و گرنه، درباره‏ي زنان روشن است که همان لباس خودشان خواهد بود. در راه زميني هم مي‌توانند به هنگام رسيدن به ميقات و يا پيش از رسيدن به موضعش مُحرِم بشوند.

آنچه گفته شد، برنامه‏ي ميقات و حکم احرام از ميقات بود، اما نحوه‌ي بستن احرام، واجبات احرام و بقيه‏ي مسائلش به‏خواست خدا در بحث‏هاي بعدي خواهد آمد.

چکیده

پيامبر(ص) در پاسخ کسي که پرسيد: «أَيُّ الْحَجِّ أَفْضَلُ؟»؛ «کدام حج، بهتر است؟»، فرمود: «العَجُّ و الثَجّ»؛ حجي که در آن، تلبيه و لبيک بسيار گفته شود و قرباني بسيار گردد.

استخاره، وصیت، توبه، پرداخت دیون و امانت‌ها، حلالیت‌خواهی (به ویژه از والدین)، تعیین سرپرست برای فرزندان صغییر، کنارگذاشتن مخارج افراد تحت تکفل و.. از وظایف حاجی پیش از سفر است.

دوری از اشتغال و کارهاي تجاري و دادوستد، توکل برخدا و تصدق به فقرا، دعا، خوشرفتاری با همسفران، رعایت مسائل بهداشتی، استفاده از فرصت سفر حج، دعای خیر در حق دیگران، استغفار و... از دیگر آداب سفر حج است.

میقات زمانی حج و عمره عبارت از وقت مخصوص حج و عمره می‌باشد که در حج شامل شوال، ذي‏قعده و 9 شب و 10 روز از ذي‏حجه است و در عمره همه ایام سال.
ميقات مکاني حُج و عمره عبارت از مکانی است که حاجیان از آن‌جا محرم می‌شوند.

احرام از ميقات، واجب است. پس هرکه از ميقات گذشت و احرام نبست، وظيفه‌ دارد باز گردد و از آنجا احرام ببندد، ولي اگر برنگشت، بايد گوسفندي ذبح کند.



........................................................
استاد شیخ عبدالعزیز قاضی زاده
منبع: سامانه آموزش مجازی اهل سنت
........................................................

1 - سوره‏ي آل عمران: آيات 97-96.
2 . قال الألباني في “ السلسله الصحيحه “ 3 / 486 :رواه أبو بكر بن سعيد القاضي في “ سند أبي بكر الصديق “ ( 74 / 1 ) قال : حدثنا محمد بن إسحاق البلخي قال : حدثنا ابن أبي فديك قال : حدثنا الضحاك بن عثمان الحزامي عن محمد بن المنكدر عن ابن عمر عن # أبي بكر الصديق # قال : سئل رسول الله صلى الله عليه وسلم : ما أفضل الحج ? قال : العج و الثج . ثم رواه ( 101 / 1 ) هو و الدارمي ( 2 / 31 ) و الترمذي ( 2 / 84 - تحفه ) و ابن ماجه ( 2 / 217 ) من طرق عن ابن أبي فديك به إلا أنه جعل عبد الرحمن بن يربوع بدل “ ابن عمر “ ثم رواه من طريق سعيد بن عثمان و الضحاك جميعا عن محمد ابن المنكدر عن سعيد بن عبد الرحمن بن يربوع عن أبي بكر , و قال الترمذي : “ حديث غريب , لا نعرفه إلا من حديث ابن أبي فديك عن الضحاك ابن عثمان , و محمد بن المنكدر لم يسمع من عبد الرحمن بن يربوع , و قد روى محمد بن المنكدر عن سعيد بن عبد الرحمن بن يربوع عن أبيه غير هذا الحديث , و روى أبو نعيم الطحان ضرار بن صرد هذا الحديث عن ابن أبي فديك عن الضحاك ابن عثمان عن محمد بن المنكدر عن سعيد بن عبد الرحمن بن يربوع عن أبيه عن أبي بكر عن النبي صلى الله عليه وسلم , و أخطأ فيه ضرار . قال أبو عيسى : سمعت أحمد بن الحسن يقول : قال أحمد بن حنبل : من قال في هذا الحديث عن محمد بن المنكدر عن ابن عبد الرحمن بن يربوع عن أبيه فقد أخطأ . قال : و سمعت محمدا يقول : ذكرت له حديث ضرار بن صرد عن أبي فديك , فقال : هو خطأ, فقلت : قد روى غيره عن ابن أبي فديك أيضا مثل روايته فقال : لا شيء , إنما رووه عن ابن أبي فديك و لم يذكروا فيه سعيد بن عبد الرحمن , و رأيته يضعف ضرار ابن صرد “ . و جمله القول : أن الرواه اختلفوا على ابن أبي فديك في إسناد هذا الحديث , و أكثرهم قالوا : عنه عن الضحاك بن عثمان عن محمد بن المنكدر عن عبد الرحمن بن يربوع عن أبي بكر . و هذا الإسناد رجاله ثقات رجال مسلم إلا أنه منقطع لأن ابن المنكدر لم يسمع من ابن يربوع كما تقدم في كلام الترمذي , و الله أعلم . ثم وجدت له شاهدا , فقال أبو يعلى في “ مسنده “ ( 3 / 1260 - 1261 ) : حدثنا أبو هشام الرفاعي أخبرنا أبو أسامه أخبرنا أبو حنيفه عن قيس بن مسلم عن طارق بن شهاب عن عبد الله قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : فذكره و زاد “ فأما العج فالتلبيه و أما الثج فنحر البدن “ . و هذا إسناد رجاله ثقات رجال مسلم على ضعف في الرفاعي و اسمه محمد ابن يزيد بن محمد غير أبي حنيفه فهو مضعف عند جماهير المحدثين , و لكنه غير متهم , فالحديث به حسن.
3 . کتاب متن الایضاح فی المناسک، شیخ محی‌الدین، النووی الشافعی، الطبعۀ الاولی، بیروت ـ لبنان: دارالکتب العلمیه، 1405 ق، ص 8.
4 همان، ص 9.
5. همان.
6. همان، ص 10.
7. همان، ص 9.
8 - سوره‏ي حجر: آيه‏ي 99.
9 . کتاب متن الایضاح فی المناسک، همان، ص 9.
10 . کتاب منت الایضاح فی المناسک، ص 9.
11 . همان، ص 10.
12 . همان، ص 11ـ 12.
13 . متفق علیه.
14 . همان، ص 10.
15 . همان، ص 11.
16 - سوره‏ي آل عمران: آيه‏ي 159.
17 . همان، ص 9.
18 . همان، ص 9.
19 . همان، ص 10؛ یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۳ـ۶۷، بیروت: دارالفکر، (بی تا ).
20 . کتاب متن الایضاح فی المناسک، ص 13.
21 . همان، ص14.
22 . همان، ص 15.
23 . پیشین.
24 . همان، ص 20.
25 . پیشین.
26 .پیشین.
27 همان، 21.
28 . همان، 23.
29 . همان، 20.
30 همان، 19.
31 . فــیض القــدیر شــرح الجــامع الصــغیر:لعبــد الــرؤوف المنــاوي)ت١٠٣١هـــ(،تحقیــق:أبــي الوفــاء الأفغــاني،ط١،المكتبــه التجاریــه الكبــرى- مصــر،١٣٥٦هـــ:ص٧٣١،ونهایــه المحتــاج إلـــــــى شــــــــرح المنهــــــــاج:للشـــــــیخ محمــــــــد بــــــــن شــــــــهاب الـــــــدین الرملــــــــي الشــــــــافعي،دار الفكــــــــر–بیــروت:٣/٢٥٧،تســهیل المناســك:لعبــد الكــریم بــن ضــیتان العمــري،ط١،دار المــآثر–المدینــهالمنوره،٤٢١هـ:ص٥٣.
32 - سوره‏ي بقره: آيه‏ي 197.
33 . كنــز الــدقائق:للشــیخ الإمــام أبــي البركــات عبــد اﷲ بــن احمــد بــن محمــود المعــروف بحــافظ الـــــدین ألنســـــفي)ت٧١٠هــــــ:(٢/٣٩٦، الاختیـــــار:١/١٤١، جـــــواهر الإكلیـــــل شـــــرح مختصـــــرالخلیــل: صــالح عبــد الســمی ع الأزهــري، تحقیــق: محمــد عبــد العزیــز ألخالــدي) ب،ط(، مكتبــه دارالكتــــب العلمیــــه: ١/١٦٨، الایضــــاح: ص ١١٣، روضــــه الطــــالبین وعمــــده المفتــــین: محــــي الــــدین یحیـــى بـــن شـــرف أبـــي زكریــــا النـــووي)ت٦٧٦ هــــ( ،)ب،ط(،دار الفكـــر-بیـــروت:٣/٣٧،المغنــــي والشــرح الكبیــر علــى مــتن المقتنــع فــي فقــه الإمــام احمــد بــن حنبــل:للإمــامین موفــق الــدین وشــمس الدین أبني قدامه، دار الفكر– بیروت:٣/ ٢٢٤، المحلى: ٧/ ٦٩.
34 . لســان العــرب:٩/٥٦، المصــباح المنیــر:للعلامــه احمــد بــن محمــد بــن علــي الفیــومي:ص٤٦، مفیـد الأنـام ونـور الظـلام فـي تحریـر الأحكــام لحـج بیـت اﷲ الحـرام: عبـد اﷲ بـن عبـدالــرحمن بن جاسر، نشر مكتبه مصطفى الحلبي- القاهره: ١/٥٧.
35 . معجــم البلــدان:لأبــي عبــد اﷲ شــهاب الــدین یــاقوت بــن عبــد اﷲالحمــوي الرومــي البغــدادي))ت٦٢٦هـ((،دار الفكر- بیروت:٢/ ١١١.
36 . معجم البلدان:٤/٣٣٢.
37 . همان، 5/262.
38 . همان، 5/441.
39 . :للإمــام مالــك بــن أنــس،)ب–ط(،دارصادر–بیروت:٢/٣٧٢
بازديد:1537| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت