« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

قواعد تعبیر خواب و رؤيا (1) | مقالات 21 شهريور 1394
قواعد تعبیر خواب و رؤيا (1)

قاعدة اول:رؤیا یک نتیجة ظاهری است:

رؤیا واقعه‌ای است که از حوادث که قبلاً اتفاق افتاده یا اتفاق خواهد افتاد خبر می‌دهد. در روشنائی حکم شما بر مقدمات، تعبیر صورت می‌گیرد و سرانجام نتیجه أخذ می‌گردد.

نمونه:

نمونه‌ی آن، داستان حضرت یوسف ؛ است. هنگامیکه یکی از دو زندانی که با او بود پیش حضرت یوسف آمد و عرض کرد: من در خواب دیدم که سبدی از نان بر سر دارم و پرندگان از آن می‌خوردند بدون اینکه بتوانم آنها را از خود دور کنم. حضرت یوسف دانست که او از دنیا می‌رود پس آن رؤیا را به مرگ تعبیر کرد و این، همان نتیجه است.

بر این قاعده قیاس کن؛ زندان غم و ذلّت است. آهن: قدرت و نیرو است و خرما: راحتی و رفاه زندگی.

و ابوبکر صدیق رؤیای مردی را تعبیر کرد که در خواب دیده بود که ادرارش به خون تبدیل شده است. به او گفت: «تو با همسرت که در حالت قاعدگی است همبستر می‌شوی. از خدا آمرزش بخواه و بار دیگر این کار را تکرار مکن». [المصنف: عبدالرزاق،(1/230) با سند صحيح].

قاعدة دوّم: آنچه در مورد دارالحق می‌آید غالباً با وجود قرائن حق است:

مقصود به دارالحق، آخرت است آنچه در مورد آن می‌آید از قبیل: دیدن مردگان، دیدن بهشت و جهنم، زنده شدن، پل صراط و مانند آن، حق است. نمونة آن قصّه ثابت بن قیس است س که هنگامیکه در جنگ یمامه به شهادت رسید، زرهی گرانقیمتی بر تن داشت. در خوابی یکی از مسلمانها آمد و به او گفت: تو را به وصیّتی سفارش می‌کنم مبادا! بگویی این خواب است و آن را ضایع کنی: وقتی شهید شدم یکی از مسلمانها بر من گذشت و زرهم را برداشت، منزلش از منزل بقیه دورتر است و در کنار چادرش اسبی است که با افسارش بسته شده است. دیک را بر زره سرازیر کرده و بر دیک جهاز شتری را گذاشته است. پیش خالد برو و بگو کسی را بفرستد و زرهم را پس بگیرد. اگر پیش خلیفه‌ی رسول خدا ابوبکر س رفتی بگو بر من دَینی است چنین و چنان. و فلان بنده‌ام آزاد باشد. صاحب خواب پیش خالد بن ولید آمد و خوابش را باز گفت. خالد کسی را فرستاد و زره را باز پس گرفت. و بعداً پیش ابوبکر س رفت و قصّه را برای او نیز تعریف کرد و وصیتش را بعد از مرگش تنفیذ کرد. گفته شده شنیده نشده است، کسی بعد از مرگ وصیت کرده و وصیتش اجرا شده باشد جز ثابت بن قیس س. [المستدرک: الحاكم – مع التخلیص): 3/235، و ذهبی آن را تصحیح نموده است]

شیخ محمد بن عثیمین : گفته است: هر خوابی که قرائن بر صدق آن، دلالت کند هیچ مانعی نیست که به مفاد آن عمل شود .

قاعده سوم: هر رؤیای مرموزی بوسيله ضدش تعبیر می‌شود جز رؤیاهایی که به دلالت قرآن و سنت تعبیر می‌شوند یا رؤیایهای که به قیامت مرتبط هستند و یا رؤیاهای که عمومی می‌باشند.

تمام رؤیاها برعکس هستند. بخشنده گیرنده است و گیرنده بخشنده، ضارب مضروب است، و مضروب ضارب. اگر زن حامله در خواب ببیند که دختر به دنیا آورده، پسر به دنیا می‌آورد، و اگر برعکس باشد نتیجه نیز معکوس خواهد شد.

أمثله:

«الضحک» که به معنای خنده است و یک دلالت قرآنی است بر بشارت دلالت دارد. خداوند می‌فرماید: ﴿ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا ﴾. [هود:71].
«خندید و ما به او بشارت دادیم».

«الخلّ» که به معنای سرکه است و دلالت سنت است بر خیر و برکت دلالت دارد. پیامبر می‌فرماید: «نعم الأدم الخلّ». [مسلم: 164].

«بهترین خورش سرکه است». اگر دلالت، قرآن و سنّت باشد، معنی معکوس نمی‌شود. سبب معکوس شدن معنای رؤیا ـ خدا عالم است ـ اینست که فرشتة خواب مثلها را بر عکس می‌زند تا بین خواب و بیداری فرق و جدایی حاصل شود. مخصوصاً مردم بسیاری که خوابشان از واقع زندگیشان سرچشمه می‌گیرد خواب و بیداری آنها چندان فرقی ندارد، مثلاً از خوابی که در آن عصبانی شده بیدار شده و در حالت بیداری نیز بر عصبانیت خود باقی می‌ماند، پس فرشته‌ی رؤیا ضد آن را آوَرد تا بین حقیقت و خیال، فرق و جدایی حاصل شود.

سه نوع رؤیا از این قاعده مستثنی می‌شوند. 1- رؤیایی که تعبیر آن در قرآن و سنّت یافت شود، چون تعبیر آنها واقعی است. 2- رؤیایی که در مورد «دارالحق» قیامت باشد. 3- رؤیای عامّه. نمونه آنها بیشتر از حدّ شمارش است.

قاعدة چهارم: اصول رؤیای رمزی حول سه چیز دور می‌زند: «جنس، صنف و طبع»:

جنس: مانند؛ درخت، پرنده و حیوان.

صنف: آنست که صنف‌ این درخت را از دیگر درختان، و صنف این پرنده را از دیگر پرندگان، و صنف این حیوان را مثلاً از دیگر حیوانات باز شناسی.

طبع: اندیشه می‌کنی که طبیعت مثلاً این درخت چیست، و آن را به صاحب خواب نسبت می‌دهی. اگر آنچه در خواب دیده شد پرنده باشد، پس معلوم می‌شود که صاحب خواب شخصی است که بسیار سفر می‌کند، و این از حالت پرنده که عدم استقرار است، استفاده می‌شود، و اگر مورد خواب حیوان باشد، پس به طبع و خوی حیوان نظر می‌شود، و طبیعت او به صاحب خواب نسبت داده می‌شود.

نمونه:

لیث بن سعد نقل می‌کند: مردی پیش سعید بن المسیب آمد و گفت: در خواب بر بالکن مسجد کبوتر سفیدی دیدم که بسیار قشنگ و زیبا بود. کرکسی آمد و آن را شکار کرد. ابن المسیب گفت: اگر رؤیا صادق باشد، حجاج بن یوسف با دختر عبدالله بن جعفر ازدواج می‌کند. زیاد طول نکشید که این وصلت صورت گرفت. به او گفته شد: یا أبا محمد این خواب را چگونه تعبیر کردی؟ گفت: کبوتر زن است و سفیدی آن بر پاکی حسب و نسبش دلالت دارد. هیچ زنی را از نظر حسب و نسب پاکتر از دختر عبدالله بن جعفر طیّار ندیده‌ام و به کرکس نظر کردم، دیدم که پرنده‌ای است عربی و کسی را کرکس‌تر از حجاج نیافتم. [سیر اعلام النبلاء: الذهبی، 4/124].
بالکن مسجد را با وجود اینکه اهمیت داشت، ذکر نکرد، چون واضح بود که بر زن صاحب شرف و دین که شایسته دختر عبدالله بن جعفر س بود، دلالت دارد.

قاعدة پنجم:نکته اساسی و قابل توجه در تأویل کلمه، معنای متحرک آن است نه نص ثابت:

کلمه در رؤیا، معنای متحرک و متغیّر دارد، و این به معبّر امکان می‌دهد که طبق حقایق زمان خود فکر کند، در حالیکه نص ثابت به او کمک می‌کند تا در بررسی کردن فکر بیشتر تعمّق نماید.

از کتب تعبیر خواب گذشتگان غفلت نکن، چون روش آنها حقایق عصری را منعکس می‌کند که در آن زندگی کرده‌اند، و معنای رؤیا با تغییر اوضاع و احوال تغییر می‌کند.

نمونه:

از پرواز در خواب به نقل و انتقال تعبیر شده است. پیشینیان گفته‌اند: اگر کسی در خواب از جای که می‌شناسد پرواز کند به جای که نمی‌شناسد، دلیل بر این است که اجلش نزدیک شده است. این معنی نسبت به عصر و زمان آنها صحیح است، اما نسبت به زمان ما به خاطر اختراع هواپیما، به معنی کثرت سفر است. کلمة پرواز که به معنی نقل و انتقال است ثابت است، اما معنی متحرک آن، در دنیای واقعی انسانها تا قیام قیامت در حال تغییر است.

نمونه دیگر:

از دست دادن ریش در خواب، نزد پیشینیان به معنی از دست دادن دین است. اما نزد ما به معنی انتقال امام مسجد، یا درس عالمی، یا کلاس دینی از جای به جای دیگر است. دیدن خانه‌های گِلی در خواب به پناهگاه تعبیر شده است، و پیشینیان گفته‌اند به معنی زن است، چون مرد به او پناه می‌برد یا به معنی ثروت و مال دنیا است که به آدم روی می‌آورد، اما در نزد ما به معنی دیار و محل جنّ است، چون به خاطر بی‌نیازی انسانها از آنها جنّ‌ها به آن پناه می‌برند، و از آن به مسّ شیطانی تعبیر می‌شود.
ابن بطه گويد: «أولئك من عين واحدة شربوا فعليها يردون وعنها يصدرون وقد وافق الخلف العابر للسلف الصادر». [الإبانه: 1/386].

آنها از يك چشمه نوشيده‌اند، پس از سر آن چشمه وارد می‌شوند، و از همانا پراكنده می‌شوند و آيندگان با پيشينيان موافق كرده‌اند.

قاعدة ششم: تعبیر خواب صورت نمی‌گیرد مگر بوسیلة دو امر:
1 ـ واضح بودن خواب.
2- از میان برداشتن وسوسهای شیطانی و گفتار نفسانی که باعث فساد خواب می‌شوند.

رؤیای صادقه باید معنایش واضح، تأثیرگذار در بیداری و اغلب برعکس واقع باشد، و هیچ رابطه با دنیای بیداری صاحب خواب و جنایت و ترساندن شیطان نداشته باشد.
مانند: داستان پادشاه مصر، آنگاه که در خواب دید هفت گاو ضعیف و لاغر، هفت گاو چاق و فربه را خوردند، و هفت خوشه‌ی سبز، و هفت خوشه‌ی خشک بهم پیچیده و رسیده‌ها نارسها را تباه کرده، گاوهای چاق سالهای حاصلخیز، و خوشهای خشک سالهای خشک و قحطی هستند.

مثال دیگر:

خواب حضرت یوسف ؛ در بچگی است که در خواب دید یازده ستاره، خورشید و ماه او را سجده کردند، که یازده ستاره، یازده برادرش بودند، و خورشید پدرش و ماه خاله‌اش. [در تفسیر بغوی آمده : که ماه مادرش بود].

قاعدة هفتم: رؤیای صادقه صحبت فرشته است و او دروغ نمی‌گوید:

رؤیای صادقه گفتگوی فرشته با روح است که امر روح به وی سپرده شده است، و او دروغ نمی‌گوید. بخاطر همین است که خداوند از این رؤیا به «احادیث» نام می‌برد.
اما خوابهای آشفته و پریشان، وسوسه و گفتگوی شیطان با نفس است که بر اساس دروغ است و به قصد ترساندن صاحب خواب صورت می‌گیرد.

و اما گفتگوی نفس، راجع به جسم است واحساسات و آرزوهای سرکوب شده در ناخودآگاه انسان است که در خواب بیدار می‌شوند و هیچ تعبیری ندارند.

مراتب نفس عبارتند از:

1 ـ نفس لوّامه: تأثیرات انجام گناه در عالم حقیقی، به صورت ملامت وجدان و گریه پدیدار می‌شود.

2 ـ نفس مطمئنه: در نتیجه‌ی تأثیرات انجام کار نیک در دنیای واقعی، صاحب خواب به رضایت درونی، شادمانی و خنده دست می‌یابد.

3 ـ نفس امّاره به سوء: مانند تصمیم به گناه در دنیای واقعی که برای صاحب خواب، امکان دستیابی به این احساسات از طریق احتلام حاصل می‌شود. و مانند تصمیم به نوشیدن تشنه در رمضان که آن را در خواب به صورت واقعی می‌بیند.

قاعدة هشتم: خوابی که ارتباط مستقیم با دنیای واقعی داشته باشد، مورد اعتماد نیست بلکه از گفتگوی نفسانی محسوب می‌شود. مادامیکه بعد از دعا، استخاره و استشاره، حاصل نشده باشد.

مثال:

کسی که فردا امتحان دارد، خود را در سالن امتحان می‌بیند: یا کسی که در واقع مضروب شده است خود را ضارب می‌بیند. این، نوعی خالی کردن احساسات است و قابل توجه نیست.

اما خوابی که بعد از دعا دیده می‌شود مورد اعتماد است. مانند؛ این حدیث که عبدالله بن عمر م از پیامبر ص نقل می‌کند: «رأيت امرأةً سوداءَ ثائرةَ الرأس خرجتْ من المدينة بمهيعة وهي الجحفة فأوّلتُ أن وباءً بالمدينة نقل إليها». [البخاری، (6632)].

زن سیاهی «در خواب» دیدم با موهای پریشان که در شهر مدینه خارج شد و وارد «حجفه» گردید. پس آن را تأویل کردم به اینکه بیماری‌‌ای که در شهر مدینه است به آنجا نقل مکان می‌کند.

این رؤیا وقتی دیده شد که پیامبر ص دعا کرده بود که بیماری تب که در شهر مدینه بود و اصحاب از آن رنج می‌بردند به «جحفه» برود که آن زمان محل سکونت مشرکین بود و پیامبر منتظر استجابه بود. وقتی این خواب را دید آن را فرخنده و مبارک شمارد و تعبیر نمود.

استخاره و استشاره نیز بر دعا قیاس می‌شوند و رؤیای بعد از آنها در این باب، حجّت است.

قاعده نهم: خوابی که در بیداری به یاد نمی‌آید خیری در آن نیست مادامیکه قرینه‌ای در عالم واقع آنرا به یاد نیاورد.

مثال:

اگر از خواب بیدار شد و رؤیایش را فراموش کرده بود، اما هنگامیکه به سر کارش رفت با مشاهدة رنگ سبزی خوابش را با تمام تفاصیلش با باغچه‌های سرسبز و غیره به خاطر آورد، این رؤیا به خاطر وجود آن قرینه صادق است.

قاعده دهم: رؤیای که با ترس و خوف همراه است، اصل در تعبیر آن، آسان‌گیری و بشارت است.

دلیل، فرمودة خداوند است: ﴿ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ ﴾. [البقره: 185].
«خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را».

مثال:

اگر دید هراسان است، هراسش را به أمن تعبیر کند. بنا به فرمودة خداوند: ﴿وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ﴾. [النور: 55].
«و(خداوند) ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل مى‏كند».

و اگر خود را فقیر دید، خدا او را غنی خواهد کرد، بنا به فرمودة خداوند که از حضرت موسی ؛ نقل می‌کند: ﴿رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ ﴾. [القصص: 24].
«پروردگارا! هر خير و نيكى بر من فرستى، به آن نيازمندم».

بعد از این گفته خداوند او را بی‌نیاز کرد. به خواب دیدن نکاح با محارم نیکی و صله‌ی رحم است. دیدن مراسم ازدواج تجارت، و دیدن پرواز، سفر و هکذا.

..............................................................
برگرفته از کتاب «قواعد ناب در تعبير خواب»
تألیف: عبدالله بن محمد السدحان
مترجم: شیخ إسحاق بن عبدالله العوضي
تهیه و تنظیم: سایت مدرسه دینی اسماعیلیه
بازديد:1638| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت