« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

فرصتی ناب برای پیشرفت در معنویت و کمالات | مقالات 10 تير 1394
فرصتی ناب برای پیشرفت در معنویت و کمالات

انسان به مقتضای رسالتش در این دنیا از دو جنبه ی مادی و معنوی یا جسم و روح تشکیل شده است . تعادل بین این دو جنبه ، مرغوب و مطلوب شریعت اسلام است و بر این اساس نبی اکرم صلی الله علیه و سلم برای جسم و روح حقوقی را قائل شده اند و پرداختن به یکی به قیمت نادیده انگاشتن دیگری به طور کلی مورد مذمت قرار گرفته است .

از جانب دیگر زمینه ها و فرصت هایی توسط خداوند تبارک و تعالی برای پیشرفت دادن هر کدام از جنبه های روح و جسم انسان معرفی شده است که رمز سعادت و خوشبختی انسان در استفاده نمودن از این فرصت هاست.

یکی از فرصت هایی که برای تقویت معنویت و جنبه های کمال روحی انسان در طول سال یکبار رخ می نمایاند ، فرصت ماه مبارک رمضان است

گر تو را سودای معراجست ‏بر چرخ حیات

دانک اسب تازی تو هست در میدان صیام

و از اینجاست که محبوب ما حضرت حق جل شانه هدف از روزه را رسیدن به تقوا ذکر می نماید : لعلکم تتقون

حالا تقوا چیست که هدف از روزه داری تقوا ذکر شده است؟! تقوا همان تقویت جنبه ی روحانی وجودمان است همان گمشده ی ما در عصر حاضر ، تقوا یعنی اینکه روحت آنقدر بزرگ شود که اگر ندای مظلومی را شنیدی نتوانی اجابتش نکنی ، اگر گرسنه ای را دیدی از غذای خودت به او بخورانی ، اگر کار کسی به یک امضای تو بند بود ، او را در گیر و دار امروز و فردا کردن ها ندوانی ، اگر بر کرسی ریاست تکیه زدی ، از آن جز فرصت خدمت رسانی بهتر به خلق تعبیر نکنی ، اگر مسوولیتی به تو سپرده شد و زمینه ی سوء استفاده های چند نفری از ما یملک چند ده هزار نفری با چراغ سبز نشان دادن تو ممکن بود ، چراغ سبز را نشان ندهی ، اگر ماندنت در منصبی به قیمت لگد مال کردن حق کسی ممکن بود بجای حفظ منصبت ، در حال نوشتن استعفایت باشی ، آری تقوا یعنی این ...

یعنی اینکه روحت آنقدر بزرگ باشد که وقتی حکم انتصاب کسی را صادر می کنی تنها معیارت شایستگی باشد و بس ، یعنی اینکه سفارشات ، تمایلات ، تعارفات و قرابات خارج از شایستگی دخالتی در انتخاب مجموعه ات نداشته باشد ، یعنی اینکه وقتی گرسنگی و تشنگی را حس می کنی مواظب باشی عملکرد ، تصمیم ، امضا، راهکار ، نظر ، و پیشنهادت در گرسنه و تشنه گرداندن دیگران دخیل نباشد ، یعنی اینکه وقتی طعم شیرین آب و غذا را به هنگام افطاری حس می کنی به یاد داشته باشی که سهمی در رفع گرسنگی و تشنگی مردم جامعه ات داشته باشی ، یعنی اینکه ..... یعنی اینکه ...... یعنی اینکه ....

آری لعلکم تتقون تا تقوا پیشه کنید ..

و روزه گرفتن ، یعنی اعلام اینکه دیگر اسیر شهوت تن نیستی ، برده ی آن نیستی ، هر چه را که دستور داد اگر نقصان روح در آن است اجابت نمی کنی ، نمی گذاری پای را از حد خود فراتر بگذارد

شهوت تن را تو همچون نیشکر در هم شکن

تا درون جان ببینی شکر ارزان صیام

لذا روزه گرفتن چیزی فراتر از گرسنه و تشنه شدن است ، آثاری معنوی و ملکوتی که از آن حاصل می شود و زندگی را متاثر از خود می سازد از نتایج روزه داری باید باشد و این نمی شود مگر اینکه به تمام معنا روزه باشیم ، از گفتار بد ، فکر بد ، تمایلات بد ، تعاملات بد و هر چیز بد روزه باشیم آنوقت است که بعد از پایان رمضان ، به شکرانه رسیدن به چنین کمالاتی جشن عید را برگزار می کنیم .

عید آمد و عید آمد وآن بخت سعید آمد
برگیر و دهل می‌زن‌، كان ماه پدید آمد

بدانیم که در این ماه مهمان خداییم ، قدر رمضان و روزه هایش را بدانیم و این ندای مولانا را سردهیم که :

دلا در روزه مهمان خدایی

طعام آسمانی را سرایی

درین مه چون در دوزخ ببندی

هزاران در زجنت برگشایی

ماه مبارک رمضان ، نعمتی است برای جبران مافات . و خداوند تبارک و تعالی روزه ی این ماه را واجب گردانیده است . شاید کسی بپرسد که هدف از روزه داری چیست ؟ آیا تنها نخوردن ونیاشامیدن روزه را محقق می سازد یا اینکه الزامات دیگری هم در این بایستی وجود داشته باشد؟ پروردگار عالم جواب این سوالات را داده است :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿١٨٣﴾ سوره بقره

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بوده‌اند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید.

آری لعلکم تتقون تا به تقوا برسید ..

پس تقوا هدف از روزه داری عنوان شده است ..

حالا این تقوا چیست ؟

روزی حضرت عمر رضی الله عنه از ابی بن کعب رضی الله عنه از معنا و مفهوم تقوا پرسید، ابی بن کعب گفت: یا امیر المومنین اما سلکت طریقا ذا شوک ؟ آیا از راه دارای خار و خاشاک عبور کرده ای ؟ عمر گفت : آری ، ابی پرسید : آنجا چکار کردی ؟ عمر ابراز داشت : مواظب بودم خارها به لباسهایم برخورد نکند و تلاش نمودم از آن خار و خاشاک ها دوری گزینم . ابی بن کعب فرمود : تقوا همین است .

آری اینکه ما مواظب باشیم خار و خاشاک های نافرمانی حضرت حق به ما اصابت ننماید این همان تقواست.

شاعر چه جالب می فرماید :

خل الذنوب صغیرها و کبیرها ذاک التقی

و اصنع کماش فوق ارض الشوک یحذر ما یری

لا تحقرن صغیره ان الجبال من الحصی

از گناهان کبیره و صغیره دوری گزین این همان تقواست

و مانند کسی که بر روی سرزمین دارای خار راه می رود و مواظب است که از آن خارها به او اصابت نکند رفتار نما

هیچ گناه صغیره ای را کوچک نشمار چرا که کوهها از سنگریزه ها درست شده اند .

در قرون اولیه ی اسلام به درستی به ارزش تقوا پی برده بودند و از دستورات خداوند مواظب می کردند نمونه هایی را برای شما ذکر می کنم :

هر گاه خادم حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه برایش غذا می آورد از مصدر آن غذا می پرسید که از کجا آورده است ، روزی از روزها فراموش کرد که بپرسد و غذا را خورد ، بعد از اتمام غذا ، خدمتکار گفت : لم لم تسالنی یا خلیفه رسول الله کسوالک فی کل مره ؟ چرا مانند گذاشته از من نمی پرسی که غذا را از کجا آورده ام ای جانشین رسول خدا صلی الله علیه و سلم ؟ ابوبکر رضی الله عنه گفت : فمن این الطعام یا غلام ؟ این غذا را از کجا آورده ای ؟ خادم گفت : گروهی از مردم که قبلا ( در دوران جاهلیت ) برایشان کهانت و پیشگویی می کردم این غذا را به این خاطر به من دادند ..

اینجا بود که حضرت ابوبکر صدیق متغیر شدند و با انگشت غذا را بالا آوردند و گفتند : و الله لو لم تخرج تلک اللقمه الا مع نفسی لاخرجتها قسم به خداوند اگر بیرون آوردن این لقمه جز با جان دادنم میسر نمی بود اینکار را می کردم .

اینگونه بر لقمه هایشان مواظبت می کردند که لقمه ی حرام وارد شکمشان نشود چرا که می دانستند این از تقوایشان می کاهد.

روزی از روزها یکی از خلفای عباسی که شرق و غرب جزء مملکتش بود در مسیری سوار بر اسب در حرکت بود ، یک یهودی او را دید و گفت : یا امیر المومنین اتق الله ای امیر مومنان از خدا بترس ، حاکم فورا از اسب پیاده شد و بر روی زمین با تواضع و خشوع سجده کرد و دستور داد حاجت آن یهودی را بر آورده سازند ، همراهان علت این کار حاکم را پرسیدند ، حاکم گفت : وقتی او مرا از خداوند ترساند و گفت تقوای خدا را پیشه کن به یاد این گفتار خداوند تبارک و تعالی افتادم که فرموده اند :

وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّـهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٢٠٦﴾ سوره البقره

و هنگامی که بدو گفته می‌شود: از خدا بترس (و اقوال و افعال برابر دار و به جای افساد اصلاح کن)، عظمت (و نخوت، سراپای) او را فرا می‌گیرد و (غرور) گناه (او را به بزهکاری وادار) می‌کند. پس دوزخ او را بسنده است و چه بد جایگاهی است.

پس ترسیدم که جزء این افراد باشم .

تقوا باعث فراخی و عزت می شود

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ ﴿٩٦﴾ سوره اعراف

اگر مردمان این شهرها و آبادیها (به خدا و انبیاء) ایمان می‌آوردند و (از کفر و معاصی) پرهیز می‌کردند، (درگاه خیرات و) برکات آسمان و زمین را بر روی آنان می‌گشودیم (و از بلایا و آفات به دورشان می‌داشتیم) ولی آنان به تکذیب (پیغمبران و انکار حقائق) پرداختند و ما هم ایشان را به کیفر اعمالشان گرفتار و مجازات نمودیم (و عبرت جهانیانشان کردیم).

آری :

اذ المرء لم یلبس ثیابا من التقی

تجرد عریانا و ان کان کاسیا

و خیر خصال المرء طاعه ربه

و لا خیر فیمن کان لله عاصیا

هر گاه شخص لباس تقوا نپوشیده باشد

اگرچه هم لباس داشته باشد در واقع عریان است

بهترین ویژگی شخص فرمانبرداری از پروردگارش است

و آنکس که نافرمانی خداوند می کند هیچ خیری در او نیست

لذا خداوند روزه ی ماه مبارک رمضان را قرار داده است که ما به تقوا برسیم ، و نتیجه ی روزه های ما بایستی متقی شدن باشد اگر غیر از این بود روزه مان هیچ ارزشی ندارد

رمضان فرصتی است برای تغییر ، آنهایی که در امر نمازهایشان سهل انگارند از این ماه پربرکت بایستی برای تغییرشان استفاده نمایند و از انجا به تقوا برسند

حدیث داریم که .... اما کسی سرش با سنگ کوبیده می شد کسی است که .....بخاطر خواب نمازهایش واجبش را نمی خواند

سستی در امر نماز اشتباهی است فاحش و جنایتی است رسواگر بر هر معیار و اساسی

هیچ عذر و پشیمانی در دادگاه عدل الهی از بی نماز پذیرفته نمی شود

لذا از ماه رمضان شروع کنیم که جزء الَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿٢٣﴾ سوره معارج نمازگزارانی که همیشه نماز خود را به موقع می‌خوانند و بر آن مداومت و مواظبت دارند. و الَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿٣٤﴾ أُولَـٰئِكَ فِی جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ ﴿٣٥﴾و کسانی که مواظب و مراقب (اوقات و ارکان) نمازهای خود می‌باشند.آنان (که دارای چنین صفاتی باشند) در باغهای بهشت مورد احترام و اکرام هستند. قرار بگیریم.

رمضان فرصت تغییر است برای کسی که در امر نوافل سستی کرده است و بدانیم که نوافل تکمیل کننده ی فرائض است حدیثی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم داریم که آنحضرت فرمودند : ما من عبد مسلم یصلی لله کل یوم اثنتی عشره رکعه تطوعا غیر فریضه الا بنی الله له بیتا فی الجنه هر بنده ی مسلمانی که در روز 12 رکعت غیر از فرایض بخواند خداوند خانه ای در بهشت برای او بنا می کند .

رمضان فرصت تغییر است برای کسی به قرائت قرآن اهمیت نمی داده است و بایستی در نظر گرفت که قرآن و روزه در روز قیامت برای شخص شفاعت می کنند و چه زیباست اگر شروع نکرده ایم از رمضان شروع نماییم و قرائت ، تدبر و تفسیر قرآن را در برنامه ی اصلی خود قرار دهیم .. یکی از دشمنان اسلام می گوید : تا زمانی که قرآن نزد مسلمین باشد اروپا قادر نخواهد بود بر شرق مسلط گردد و امنیت را برای خود به دست بیاورد.

لذا رمضان فرصتی است که با انجام کارهایی که مطلوب و مرغوب رب العالمین است به تقوای الهی دست یابیم و کسب تقوا زمینه هایی را برای انسان ایجاد می کند که خودش هم تصورش را نمی تواند بکند مانند کاری که توسط سهیل بن عمرو صورت گرفت که مانع ارتداد اهالی مکه گشت و این خیر بزرگ را به خاطر تقوایش نصیب حال خود نمود ، سهیل بن عمرو کسی بود که در جنگ اسیر مسلمانان شده بود شخصی بود که فصاحت و بلاغت عجیبی داشت بعد از اسارت حضرت عمر رضی الله عنه فرمود ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم اجازه بده دو دندانش را بکشم تا نتواند بر علیه شما سخن بگوید اما رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : دعها فلعلها ان تسرک یوما او را رها کن شاید روزی تو را خوشحال کند ، سالها گذشت تا اینکه رسول الله صلی الله علیه و سلم فوت شدند و آن موقع دیگر اهالی مکه مسلمان بودند اما به محض رسیدن خبر وفات حضرت ، زمزمه هایی از برگشت به دین گذشته بین اهالی مکه شنیده می شد و اطراف خانه کعبه جمع شده بودند و تصمیم داشتند به دین گذشته شان بازگردند ، به سهیل بن عمرو خبر دادند ، سهیل با عصایش وارد شد و از پله های خانه های خدا بالا رفت ، مدتی مکث کرد ، تا همهمه خاموش گردد سپس در نهایت فصاحت سخن گفت : یا معشر قریش لا تکونوا آخر الناس اسلاما و اولهم رده من راینا ضربنا عنقه ای گروه قریش آخرین مردم از نظر اسلام آوردن و اولینشان از نظر مرتد شدن نباشید هر کس مرتد شد گردنش را می زنیم .. و سپس از پله ها پایین آمد و این گفتار تلنگری بود برای ماندن اهالی مکه بر ایمانشان ..

آری تقوا اعجوبه ها می آفریند و زندگی انسان زیبا و سالم می گرداند بیایید از این ماه پر برکت رمضان برای متقی شدن نهایت استفاده را ببریم و بعد از رمضان به این خاطر جشن عید را برگزار نماییم..

.............................................
نویسنده: شیخ عبدالله دریایی
بازديد:1224| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت