« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

وقت ، سرمایه زندگی | مقالات 26 خرداد 1394
وقت ، سرمایه زندگی

در حقیقت ما برای خوشبختی و سعادت در هر دو جهان نیاز به سرمایه داریم ، و سرمایه ما وقتی است که در اختیار ماست . چه زیباست این گفته : که روزها صفحاتی است که در کتاب زندگی ما ورق می خورد و ساعات سطرهای آن صفحات هستند ، صفحه ها ورق می خورد تا اینکه کتاب زندگی ما پایان می یابد .

وقت باارزش ترین چیز زندگی ماست راس مالی حقیقی ماست .


برای مهم بودنش همین بس که خداوند تبارک و تعالی در جاهای مختلف قرآن بدان قسم یاد فرموده است :

وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ﴿١٧﴾سوگند به شب چون پشت گرداند،

وَالْفَجْرِ ﴿١﴾ وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿٢﴾سوگند به سپیده‌دم،و به شبهاى دهگانه،

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿١﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿٢﴾ سوگند به خورشید و تابندگى‌اش،سوگند به مه چون پى [خورشید] رود.

وَالضُّحَىٰ ﴿١﴾سوگند به روشنایى روز،

وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾سوگند به عصركه واقعاً انسان دستخوش زیان است؛

و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم فرمودند : اغتنم خمسا قبل خمس ، شبابک قبل هرمک ، و صحتک قبل سقمک ، و غناک قبل فقرک ، و فراغک قبل شغلک ، و حیاتک قبل موتک پنج چیز را قبل از فرا رسیدن پنج چیز دیگر غنمیت بشمارید : جوانیت را قبل از پیریت ، سلامتیت قبل از بیماری ، بی نیازیت قبل از نیازمندی ، فراغتت قبل از مشغولیتت ، و زندگیت قبل از مرگت .

وقت ریسمان عبادت است ، نماز ، زکات ، روزه ، حج همه محدد به اوقات هستند زمانی که وقت آنها گذشت دیگر افضلیت آنها هم می رود

روزی از روزها از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم پرسیده شد : ای الاعمال افضل ؟ کدام کارها با فضلیت تر است ؟ ایشان فرمودند : نماز در وقتش .

لذا وقتی که زمان نماز خواندن گذشت دیگر آن معنویتی که در ما تاثیر بگذارد را ندارد و فضلیت و معنویت آن کمرنگ می شود.

یا اینکه حدیثی داریم : اقرب ما یکون الرب من العبد فی جوف اللیل الاخر ، فان استطعت ان تکون ممن یذکر الله فی تلک الساعه فکن

نزدیکترین زمانی که پروردگار به بنده در آن زمان نزدیک است در اخر نیمه ی شب است پس اگر توانستی در آن زمان جزء کسانی باشی که خداوند را یاد می کنند پس اینکار را بکن.

عزیزان ماه شعبان فضیلت دارد

ماه رمضان شبی در آن است که از هزار ماه هم بهتر است یعنی اگر آن شب را دریابیم به اندازه ی یک عمر در معنویات و کمالات به جلو خواهیم رفت.

عزیزان ما بایستی وقتی خودمان را بر اساس منش و روش الگو و اسوه مان یعنی محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم تنظیم کنیم و محبت آن حضرت در زندگی ما موج بزند و زبان حال ما این باشد که :

نسینا فی ودادک کل غالی / فانت الیوم اغلی ما لدینا

نلام علی محبتکم و یکفی / لنا شرف نلام و ما علینا

و لم نلقکم لکن شوقا / یذکرنا فکیف اذا التقینا

تسلی الناس بالدنیا و انا / لعمر الله بعدک ما سلینا

بخاطر محبت تو هر چیز ارزشمند دیگری را فراموش کردیم و تو امروز گرانبهاترین نزد ما هستی

بخاطر محبت تو مورد ملامت قرار می گیریم و این شرف و بزرگی برای ما کافیست که به این خاطر مورد ملامت قرار می گیریم.

ما شما را از نزدیک ندیده ایم ولی اشتیاقی که داریم ما را به یاد شما می اندازد چگونه می شد اگر شما را از نزدیک ملاقات می کردیم .

مردم بخاطر به دست آوردن دنیا به آرامش می رسند اما به خداوند قسم که ما بدون محبت تو آرامشی نداریم.

اگر به زندگی رسول الله صلی الله علیه و سلم نظری بیفکنیم متوجه می شویم که هیچ لحظه ای از زندگی آن حضرت به بطالت و بیهودگی و بدون ذکر خداوند سپری نشده است در روایتی آمده است که : رسول الله صلی الله علیه و سلم وقتی به منزل می آمدند وقتش را به سه قسمت تقسیم می کردند : قسمتی برای خداوند ، قسمتی برای خانواده و قسمتی برای خودش و قسمت خودش را بین خود و مردم تقسیم می نمودند .

اینقدر نماز می خواندند که پاهای مبارکش ورم می کرد وقتی حضرت عائشه رضی الله عنها می پرسند : لم تصنع هذا یا رسول الله و قد غفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تاخر چرا اینکار را انجام می دهی ای رسول الله در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده ات را آمرزیده است ؟ حضرت می فرمودند : افلا احب أن اکون عبدا شکورا ؟ آیا دوست نداشته باشم که بنده ی شکرگزار باشم؟

لذا عزیزان یک انسان عاقل باید اوقاتش را تقسیم کند : ساعتی برای مناجات با پروردگار ، ساعتی برای محاسبه ی نفس ، ساعتی برای تفکر در مخلوقات حضرت حق ، و ساعتی برای رفع نیازهای ضروری و معیشتی خود . و ساعتی هم برای استراحت و تفریح سالم ..

آری وقت گذاشتن برای تفریح سالم در اسلام هیچ اشکالی ندارد و مرغوب است روزی حنظله ی اسیدی بر رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد می شوند و می گویند یا رسول الله حنظله منافق شد رسول الله صلی الله علیه و سلم پرسیدند : مگر چه شده است ؟ حنظله گفت : ای رسول خدا ، ما وقتی نزد شما هستیم و برای ما در مورد بهشت و دوزخ سخن می گویی بگونه ای است که انگار آنها را می بینیم اما وقتی از نزدت خارج شدیم و مشغول همسر و اولاد و دنیا شدیم فراموش می کنیم( و آن احساس معنویت بسیار بالا را دیگر نداریم ) حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند : قسم به کسی که جانم در دست اوست اگر آن حالت معنویتی که نزد من حضور دارید برایتان استمرار داشته باشد فرشتگان در رختخواب ها و راهها با شما مصافحه می کردند اما ای حنظله ساعتی و ساعتی ( ساعتی حس معنوی بسیار بالا و ساعتی مشغول شدن به دیگر امورات زندگی )

و بر اساس این فهم است که حضرت علی رضی الله عنه می فرمایند : اریحوا القلوب فان القلب اذا اکره عمی به قلب هایتان استراحت دهید چرا که هر گاه قلب مجبور شد کور می شود .

لذا شریعت اسلام نه تنها اینکه با تفریحات مخالف نیست بلکه مورد تشویق هم قرار می دهد و الان هم فصل تابستان و تعطیلات است و وقت گذاشتن به تفریحات در کنار سایر وظائف هم مرغوب است اما :

نکته ای که بایستی تذکر دهم این است که معیار تفریحات سالم ، این است که در آن گناه نباشد

در تفریحات ما چشم چرانی باشد ، ایجاد مزاحمت برای دیگران نباشد

خلوت با نامحرم نباشد

یکی از مسائلی که می تواند باعث انبساط خاطر باشد صله رحم و دید و بازدید از اقوام است ، رفتن به خانه عمو و دائی و خاله است هیچ اشکالی ندارد و بسیار هم خوب است اما بدانیم که دختر دائی و دختر عمو و دختر خاله نامحرمند به انها دست ندهیم با انها خلوت نکنیم ..

خانه ی پدر زن برویم اما بدانیم که خواهر زن محرم نیست مساله ی محرم نامحرمی را رعایت نماییم ..

خواهران خانه ی پدر شوهر بروند اما بدانند برادر شوهر محرم نیست ... رعایت کنند ..

به سیر و سیاحت برویم اما بدانیم که نگاه به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است ..

به بازار برویم اما یادمان باشد که خداوند تبارک و تعالی فرموده اند :

قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗإِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿٣٠﴾ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ

به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاكدامنى ورزند، كه این براى آنان پاكیزه‌تر است، زیرا خدا به آنچه مى‌كنند آگاه است.»و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمى‌] فرو بندند و پاكدامنى ورزند

بنابر این مواظب باشیم اوقات گرانبهایمان وبال گردن ما نگردد ..

حالا راه حل چیست ؟ ما چگونه می توانیم قدر اوقاتمان را بهتر بدانیم ؟

جواب این است که مرگ را فراموش نکردن باعث می شود که بهترین استفاده را از اوقاتمان ببریم

همیشه در نظر داشته باشیم که بسی تیر و دیماه و اردیبهشت / بر آید که ما خاک باشیم و خشت

به یاد داشته باشیم که : عش ما شئت فانک میت و احبب من شئت فانک مفارقه و اعمل ما شئت فانک مجزی به هر گونه ای که می خواهی زندگی کن حقیقتا خواهی مرد ، هر کسی را که می خواهی دوست بدار به تحقیق از او جدا خواهی شد هر کاری می خواهی بکن بر آن جزا داده خواهی شد.

عزیزان کسی از مرگش خبر ندارد بایستی یادمان باشد

یکی از داعیان تعریف می کند که : من معلم دبیرستان بودم روزی به طور ناگهانی کلاس تعطیل شد ، چون خانه ام دور بود به خانه ی دوستم که مدیر مدرسه بود رفتم او از گرفتاریهای زندگیش می گفت و اینکه در این مملکت چقدر مشکلات دارد ابراز می داشت که تصمیم دارد انتقالی بگیرد و 5 سال از اینجا دور باشد و تابستانها هم به این مملکت نیاید می خواست برود الجزائر و هر تابستانی به جایی سفر کند و تفریح نماید تابستانی به پاریس ، تابستانی به ایتالیا ، تابستانی به اسپانیا ، تابستانی به انگلستان و در نهایت به مملکت خود بر گردد و استعفا دهد و مغازه ای را اجاره کند و با خوشی گذران زندگی بنماید .... خلاصه زیاد سخن گفت و بنده هم بعد از نوشیدن چای به مدرسه و منزل رفتم ... قسم به خداوند هنوز آن روز تمام نشده بود که مجبور شدم بار دیگر به خانه اش برای تسلیت گفتن به اعضای خانواده اش بروم آری از مرگش خبر نداشت

لذا عزیزان بدانیم که : و اللیل مهما طال فلا بد من طلوع الفجر

و العمر مهما طال فلا بد من نزول القبر

شب هر چه طولانی باشد نهایتش طلوع فجر است

و عمر هر چه به درازا بکشد آخر ش فرود آمدن در قبر است

پروین اعتصامی برای سنگ روی قبرش قطعه شعری دارد که بسیار تاثیر گذار است :

خاک در دیده بسی جانفرساست / سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد / هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و زهر جا برسی / آخرین منزل هستی این است

آدمی گرچه توانگر باشد / چون بدین نقطه رسد مسکین است

خرم آن کس که در این محنت گاه / خاطری را سبب تسکین است

..............................
شیخ عبدالله دریایی
بازديد:1097| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت