« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

منشأ پیدایش لغات | مقالات 6 فروردين 1389
منشأ پیدایش لغات

آیا تاکنون شده از خود بپرسید اینهمه لغاتی که در جهان و جود دارد از کجا و چگونه بوجود آمده و آیا با عقیده ی ما مسلمانان که اعتقاد به این داریم که پدر و مادر همه ی انسانهای روی زمین آدم و حوا هستند تعارضی دارد؟

برای پاسخ دادن به این سوال مهم باید ابتدا منشأ لغت انسانی را جستجو کرد سپس تحولات زمانی و مکانی را در سیر حرکت انسان بسوی آینده بررسی نمود.

ما در این مقاله مختصر سعی می کنیم منشأ لغت انسانی را از دیدگاه علمای اسلامی مورد بررسی قرار دهیم .

مساله منشأ پیدایش لغات آنچنان برای انسان اهمیت داشته که حتی فلاسفه قبل از میلاد نیز به آن اهتمام ورزیده اند اما در طول تاریخ علمی انسانها هیچکس به نتیجه مطمئنی که براساس منهج علمی باشد نرسیده است و نتایج صرفا در فرضیه و تخمین منحصر می شده تا جایی که گروه لغوی فرانسه در سال 1878 میلادی محققین را به عدم اتلاف وقت خود در آن دعوت کرد چرا که تحقیق در مورد آن نتیجه ای بدنبال ندارد .

از میان اندیشمندان اسلامی نیز جلال الدین سیوطی و ابن الانباری تحقیق و بحث در آن را بی فایده دانسته اند سیوطی می گوید : الصحیح انه لا فائده لهذه المسأله .

از آنجا که از منظر قرآن و اسلام تاریخ انسان اسطوره و خیالی نیست بلکه اصل ثابتی دارد و اصل لغات انسانی به آدم و حوا بر می گردد برای رسیدن به حقیقت انسان و شناخت خدا لازم است که در مورد منشأ و تحولات لغات انسانی به بحث و تحقیق همت گمارده شود .

ما در اینجا سه نظریه از نظریات علمای اسلامی را مطرح می کنیم :

نظریه اول: توقیف

اندیشمندانی چون جاحظ ، ابو علی فارسی ، ابوالحسن اشعری و احمدبن فارس قائل به توقیفی بودن لغت هستند .

براساس این نظریه لغت حضرت آدم عربی بوده و آدم اولین کسی است که زبان گفتاری و نوشتاری عربی و سریانی را بوجود آورده است .

استدلال این نظریه آیه ( و علم آدم الاسماء کلها ) است (( اگر چه این آیه ظاهر در توقیفی بودن لغت است اما قاطع برآن نیست و محتمل بر این است که مخلوقات بعد آدم آنرا وضع کرده باشند.

نظریه دوم : الهام و وحی

شیخ الاسلام ابن تیمیه قائل به الهام بودن لغت از طرف خداست وی این مطلب را که لغاتی که امروزه در جهان وجود دارد از آدم به ما رسیده را به شدت رد می کند چرا که اختلاف زیادی بین لغات وجود دارد و نقل همه ی آنها محال است .

ابن تیمیه منشأ پیدایش لغات را در اصواتی می داند که از طرف خدا به انسان الهام شده است همانطور که حیوانات غریزتا و الهاما با هم تفاهم می کنند انسان نیز از این سنت و اصل خدایی مستثناء نیست و اراده ی خود را به واسطه ی الفاظ به همنوع خود منتقل می کند .

نظریه سوم : وضعی و اصطلاحی

این نظریه با توقیفی بودن لغات بشدت مخالفت می کند چرا که لازمه ی توقیفی بودن لغات تقدم بعث بر توقیف است .

از آنجا که خطاب خدا با تک تک افراد محال است و نیاز به واسطه نبی است پس تقدم بعث نبی بر ایجاد لغت درست نیست چرا که نص آیه ی ( وما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم ........) مقتضی تقدم لغت بر بعث است .

آیه ( وعلم آدم الاسماء کلها ) بر اینکه خدا لغت و نطق را به انسان تعلیم داده باشد دلالت ندارد بلکه دال بر این است که خدا علوم زیادی که باعث برتری او بر ملائکه می شد را به او تعلیم داده است پس تفضیل آدم به علم بوده نه به لغت چراکه فرشتگان نیز نطق و لغت را می دانستند و خطاب به آنها با لغت صورت می گرفت.

آیات زیادی بر این مطلب دلالت دارند که آدم قبل از هبوط از جنت نطق و لغت را می دانسته پس لغت توقیفی نیست و دلیل عدم توقیفی بودن آن کثرت لغات در عالم است چرا که اگر توقیفی بود اینهمه لغت و زبان در جهان شکل نمی گرفت .

نتیجه گیری:

خداوند لغت را به انسان اول که آدم باشد تعلیم داده است اما این تعلیم بر سبیل توقیف نبوده بلکه خداوند اختیار تطویر و تغییر لغت را به انسان داده و فرزندان آدم در نسل های بعد با وضع اسامی و الفاظ مختلف در آن دگرگونی و تغییر بوجود آورده اند .ما امروزه این وضع را بخوبی مشاهده می کنیم و شاهد آن هستیم که به تناسب اختراعات و نیازهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کلمات زیادی وضع شده است.

................................................................................
نویسنده: شیخ محمد تشیخ (مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه)
بازديد:53261| نظر(5112)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت