« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

امربه معروف و نهی از منکر | مقالات 1 آذر 1393
امربه معروف و نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر يک وظيفه و سبب خوشبختی است.

امر به معروف يعنی دستور دادن و تشويق کردن به کارهای خوب و پسنديده، و نهی از منکر يعنی جلوگيری نمودن از کارهای بد و ناروا و زشت.

يکی از باورهای نادرستی که عده ی زيادی از مردم دارند اين است که کاری به ديگران نداشته باشيد ، هرچه دوست دارند و دلشان می خواهد انجام بدهند ، زيرا هر کسی در قبر خودش می خوابد، پس من چرا ديگران را از خود برنجانم و برای خود دشمن بسازم.

وبعضی ديگر می گويند: به اين گروه از مردم پند و اندرز ندهيد زيرا آنها قابل هدايت نيستند و پند و اندرز در اينان تاثير ندارد و خداوند عذاب خود را در دنيا و آخرت بر آنها نوشته است.و از قبيل اين باورها و گفتارها...

بدون شک کسانی که چنين فکری می کنند از حکم الهی و قانونی که بر اين طبيعت و هستی حاکم است غافل هستند و بر اساس ادله زير اعتقادات و باورهای آنها نادرست و غلط است:

حکم امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر از فرضها و واجبات دين مبين اسلام می باشد ، چنانکه خداوند متعال در قرآن مجيد می فرمايد:« وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (104العمران)

بايد از شما گروهی باشند که به نيکی دعوت دهند و امر به معروف و نهی از منکر نمايند و آنان همان رستگارانند.»

يعنی اگر جماعتی همديگر را به کارهای خوب و درست ترغيب و تشويق کردند و جلو کارهای بد گرفتند آنها در دنيا و آخرت پيروز و سربلند هستند و اگر چنين نکردند، شکست خورده و ناموفقند.

و رسول الله صلی الله عليه و سلم می فرمايد : «مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ».رواه مسلم.

«کسی از شما که کار بدی را ديد بايد با دست خود جلو آن را بگيرد ، اگر نتوانست و برايش ممکن نيست با زبان خود آن را تغيير دهد و اگر با زبان هم برايش مقدور نيست با قلبش آن را بد بداند و اين پايينترين درجه ايمان است.»

يعنی اگر با دست و زبان مانع انجام آن کار بد نشد بداند که ايمانش ضعيف است.

خداوند ملتهايي که اين وظيفه مهم را رها کردندنفرين نموده است و آنها را از رحمت خود دور ساخته ، همانطور که در سوره مبارکه مائده می فرمايد: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ (78) كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (79) :کافران بنی اسرائيل بر زبان (پيامبر) داوود و عيسی ابن مريم لعن و نفرين شده اند ، اين بدان خاطر بود که آنان پيوسته از فرمان خدا سرپيچی می کردند و از حد می گذشتند.آنان از اعمال بدی که انجام می دادند دست نمی کشيدند و همديگر را از بديها نهی نمی کردند و پند نمی دادند و چه کار بدی می کردند.»

در ميان يهوديان گروهی بودند که به وظيفه امر به معروف و نهی از منکر قيام می کردند و گروهی ساکت و بی طرف بودند که اين وظيفه را انجام نمی دادند و به نهی کنندگان و انجام دهندگان اين وظيفه می گفتند: چرا قومی را اندرز می دهيدکه خداوند سرانجام ، آنها را نابود می کند و يا به عذاب دردناکی کيفر خواهد داد؟!! نهی کنندگان در پاسخ به آنها می گفتند: ما به خاطر اين نهی از منکر می کنيم که وظيفه خود را در پيشگاه پروردگار انجام بدهيم و در برابر او مسئوليتی نداشته باشيم ، به علاوه شايد سخنان ما در دل ستمکاران و گنهکاران موثر افتد و دست از طغيان و سرکشی بازدارند.

خداوند اين داستان را در سوره اعراف بيان می فرمايد :« وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»

اگر تاريخ را ورق بزنيم خواهيم ديد چقدر انسان هاي سنگدل و گستاخي بودند که کسي اميدوار به هدايت آنها نبود اما به سبب دعا و دعوت بزرگان ، هدايت الهي شامل حال آنها گرديد و بهترين خدمتگذاران به دين و بندگان خدا شدند مانند عمربن خطاب ، خالدبن وليد رضي الله عنهم و ...

چرا امر به معروف و نهي از منکر کنيم؟

اسباب عذاب و خرابي و تباهي ،گناهان بني آدم است، چنانچه الله تبارک و تعالي مي فرمايد : «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ »(41روم)

تباهي و خرابي و بلاها و مصيبتها در خشکي و دريا به خاطر کارهايي پديدار گشته که مردمان انجام داده اند و هرگاه عذاب الهي فرا برسد ، صالح و طالح ، خوب و بد ، مومن و کافر ، همه و همه را در بر مي گيرد،

خداوند مي فرمايد: «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» (25انفال):خويشتن را از بلا و مصيبتي به دور داريد که تنها دامنگير کساني نمي گردد که ستم مي کنند(بلکه اگر جلو ستمکاران گرفته نشود خشک و تر به گناه آنان مي سوزد) و بدانيد که خداوند داراي کيفر سخت و مجازات شديد است.

پيامبر خدا عليه الصلاة و السلام مثال زيبايي مي زند براي کساني که امر به معروف و نهي از منکر مي کنند و کساني که اين وظيفه را ترک کرده اند:

«مَثَلُ القَائِمِ في حُدودِ اللَّه، والْوَاقِعِ فِيهَا كَمَثَلِ قَومٍ اسْتَهَمُوا عَلَى سفينةٍ فصارَ بعضُهم أعلاهَا وبعضُهم أسفلَها وكانَ الذينَ في أَسْفَلِهَا إِذَا اسْتَقَوْا مِنَ الماءِ مَرُّوا عَلَى مَنْ فَوْقَهُمْ فَقَالُوا: لَوْ أَنَّا خَرَقْنَا في نَصَيبِنا خَرْقاً وَلَمْ نُؤْذِ مَنْ فَوْقَنَا، فَإِنْ تَرَكُوهُمْ وَمَا أَرادُوا هَلكُوا جَمِيعاً، وإِنْ أَخَذُوا عَلَى أَيْدِيهِم نَجوْا ونجوْا جَمِيعاً". رواهُ البخاري.

پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود: صفت کسي که بر حدود خدا ايستاده است و براي از بين بردن منکرات قيام مي کند و صفت کسي که در آن مي افتد (تجاوز کند) مانند مردمي است که قرعه انداختند که در يک کشتي، بعضي بالا و بعضي در پايان قرار گرفتند، مردمي که در پايين بودند، چون مي خواستند آب بنوشند بايد از بالاي کسانيکه بالاتر از آنها بودند، مي گذشتند با خود گفتند چه مي شود که ما در سهم خويش شکافي ايجاد کنيم، و کساني را که بالاتر از ما هستند آزار ندهيم. اگر آنها را به کار شان بگذارند، همه هلاک شوند و اگر دست شان را بگيرند خود نجات مي يابند و همه را نجات مي دهند.

شروط امر به معروف و نهي از منکر:

کسي که مي خواهد اين وظيفه مهم را انجام دهد و کار او مؤثر واقع شود ؛ اولا بايد خود را اصلاح نمايد و نفس خود را تزکيه کند در غير اينصورت زحمات او در اين زمينه نتيجه نخواهد داد. خداوند توبيخ مي فرمايد کساني را که گفتارشان با کردارشان موافق نيست : «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (2) كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ (3صف):اي مومنان چرا سخني ( به ديگران) مي گوييد که خودتان برابر آن عمل نمي کنيد؟ اگر سخني را بگوييد و خودتان برابر آن عمل نکنيد موجب کينه و خشم عظيم خدا مي گردد. »

ودر سوره بقره آيه 44 مي فرمايد:« أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (44):آيا مردم را به نيکوکاري فرمان مي دهيد و خود را فراموش مي کنيد؟( و به آنچه به ديگران مي گوييد خودتان عمل نمي کنيد؟)درحالي که شما کتاب مي خوانيد. آيا شما نمي فهميد و عقل نداريد؟!»

ثانيا: براي رضاي خدا و نجات جامعه و بندگان خدا اين کار انجام دهد ، نه براي ريا و خودنمايي و کسب شهرت و غيره. خداوند می فرمايد» «وما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء...(بينة 5): به ايشان دستور داده نشده مگر اينکه مخلصانه و حقگرايانه خدا را بپرستند و عبادت کنند .

ثالثا : پيشه کردن صبر و شکيبايي و به کارگيري حوصله: زيرا در اين راه انسان با بي مهري و جفا و اذيت و آزارهاي زيادي روبرو مي شود ، بنابراين بايد حليم و بردبار بود و با استقامت و پايداري به کار خود ادامه داد و نا اميدي و بدبيني را از خود دور نمود.

به اين خاطر لقمان حکيم ابتدا به فرزندش توصيه مي کند که نماز بخواند و ارتباطش با خدا خوب باشد يعني نفس خود را تزکيه و اصلاح کند (يبني اقم الصلاة) : اي فرزندم نماز را برپادار ، سپس به او مي گويد ( وامر بالمعروف و انه عن المنکر) و به کار نيک دستور بده و از کار بد نهي کن ، بعد به او مي گويد: ( واصبر علي ما أصابک إن ذلک من عزم الامور)(لقمان 17) و در برابر مصائبي که به تو مي رسد شکيبا باش ، اينها همه از کارهاي اساسي و مهمي است که بايد برآن عزم را جزم کرد و ثبات ورزيد.

روش امر به معروف و نهي از منکر

ناگفته نماند که انجام هرکاري راه و روش مخصوص دارد ، اگر آن راه و روش طي شود نتيجه خواهد داد .

در امر به معروف و نهي از منکر بايد با حکمت و بصيرت و و مشورت پيش رفت ، زماني که منکر را ديديم ، مبادا داد و فرياد بکشيم و بد و بيراه بگوييم ، ابتدا بايد دست دعا برداريم و از خدا کمک بجوييم و بينديشيم و مشورت کنيم که از کجا شروع کنيم و چگونه اقدام نماييم .

خداوند متعال مي فرمايد: «ادع الي سبيل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي أحسن (نحل 125) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهاي نيکو وزيبا به راه پروردگارت فراخوان و با ايشان به شيوه هرچه نيکوتر و بهتر گفتگو کن.»

روايت شده که حسن بن علي و برادرش حسين - رضي الله عنهم - روزي مردي را ديدند که وضو درست نمي گيرد ، با هم مشورت کردند که چه کاري انجام دهيم که به او بفهمانيم وضو درست بگيرد؛ گفتند از او مي خواهيم که با هم يکي يکي وضو مي گيريم تا ببينيم کداميک از ما وضوي بهتري مي گيرد، وقتي با هم شروع به وضو گرفتن کردند ، مرد متوجه شد و گفت که وضوي من اشکال دارد و وضوي شما درست است.
امام شافعي رحمة الله عليه مي فرمايد: « من نصح اخاه في السر فقد زانه ومن نصح اخاه في الجهر فقد شانه:کسي که برادرش را دور از انظار مردم نصيحت کند، او را زيبا کرده است و کسي که برادرش را آشکارا پند دهداو را زشت و رسوا کرده است.»

خدايا چنان کن سرانجام کار******** که تو خشنود باشي و ما رستگار

اللهم أرنا الحق حقا و ارزقنا اتباعه و ارنا الباطل باطلا و ارزقنا اجتنابه، سبحان ربک رب العزة عما يصفون و سلام علي المرسلين و الحمد لله رب العالمين.

......................................................
نویسنده: شیخ عبدالقادر اکرامی
منبع: سایت مجتمع سلطان العلماء بندرلنگه
بازديد:1386| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت