« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

خطبه ی سیدنا علی رضی الله عنه بعد از شب هریر | مقالات 1 آذر 1393
خطبه ی سیدنا علی رضی الله عنه بعد از شب هریر

وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ رضی الله عنه بَعْدَ لَيْلَةِ الْهَريرِ

از خطبه هاى سیدنا علی رضی الله عنه بعد از شب هریر

وَ قَدْ قامَ اِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ اَصْحابِهِ فَقالَ: نَهَيْتَنا عَنِ الْحُكُومَةِ ثُمَّ اَمَرْتَنا بِها، فَلَمْ نَدْرِ اَىُّ الاَْمْرَيْنِ اَرْشَدُ؟

مردى از يارانش به پا خاست و گفت: ما را از قبول حَكَميت نهى كردى سپس به آن امر نمودى، ما نفهميديم كدام دستور شما صحيح است؟

فَصَفَّقَ رضی الله عنه اِحْدى يَدَيْهِ عَلَى الاُْخْرى ثُمَّ قالَ:[هذا جَزاءُ مَنْ تَرَكَ الْعُقْدَةَ. اَما وَ اللّهِ لَوْ اَنّى حينَ اَمَرْتُكُمْ بِما اَمَرْتُكُمْ بِهِ حَمَلْتُكُمْ عَلَى الْمَكْرُوهِ الَّذى يَجْعَلُ اللّهُ فيهِ خَيْراً،

اميرالمؤمنين رضی الله عنه يكى از دو دست مبارك را بر ديگرى زد و فـرمـود: اين است جزاى كسى كه پيمان محكم را واگذارد. بدانيد به خدا قسم اگر وقتى كه شما را امر به ادامه جنگ كردم وادار به كارى مى نمودم كه به آن بى ميل بوديد ولى خداوند در آن خير قرار داده بود،

فَاِنِ اسْتَقَمْتُمْ هَدَيْتُكُمْ، وَ اِنِ اعْوَجَجْتُمْ قَوَّمْتُكُمْ، وَ اِنْ اَبَيْتُمْ تَداركْتُكُمْ، لَكانَتِ الْوُثْقى، وَلكِنْ بِمَنْ وَ اِلى مَنْ؟

پس اگر به امر من استقامت مىورزيديد شما را راهنمايى مى كردم، و اگر به كژى مى رفتيد راستتان مى كردم،و اگر امتناع مى نموديد به راه حق بازتان مى آوردم هرآينه اين روش مطمئن تر بود، اما با كمك كه و با چه كس؟

اُريدُ اَنْ اُداوِىَ بِكُمْ وَ اَنْتُمْ دائى، كَناقِشِ الشَّوْكَةِ بِالشَّوْكَةِ وَ هُوَ يَعْلَمُ اَنَّ ضَلْعَها مَعَها.
مى خواهم بيماريها را به وسيله شما مداوا كنم ولى خود درد من هستيد; وضع من مانند كسى است كه مى خواهد خارى را كه در عضوى فرو رفته با خارى ديگر درآورد و حال اينكه مى داند آن خار در جاى خار اول بشكند.

اللّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ اَطِبّاءُ هذَا الدّاءِ الدِّوىِّ، وَ كَلَّتِ النَّزَعَةُ بِاَشْطانِ الــرَّكِــىِّ .

بارخدايا، طبيبان اين درد بى درمان ملول شدند، و بالاآورندگان آب از چاهها با اين طنابها به خستگى رسيدند.

اَيْنَ الْقَوْمُ الَّذينَ دُعُوا اِلَى الاِْسْلامِ فَقَبِلُوهُ، وَ قَرَأُوا الْقُرْآنَ فَاَحْكَمُوهُ، وَ هيجُوا اِلَى الْجِهادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقاحِ اِلى اَوْلادِها،

كجايند آنان كه به اسلام دعوت شدند و آن را پذيرفتند، قرآن خواندند و با استقامت به آن عمل كردند، به جهاد ترغيب شدند و مانند شوق شتران شيرده به فرزندانشان به هيجان آمدند،

وَ سَلَبُوا السُّيُوفَ اَغْمادَها، وَ اَخَذُوا بِاَطْرافِ الاَْرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَ صَفّاً صَفّاً، بَعْضٌ هَلَكَ، وَ بَعْضٌ نَجا، لا يُبَشَّرُونَ بِالاَْحْياءِ،

شمشيرها از نيام كشيدند، و دور زمينِ (جنگ) را گروه گروه و صف به صف (براى اعتلاى اسلام) احاطه كردند، بعضى شهيد شدند، و عده اى نجات يافتند، از زنده ماندن زنده ها خوشحال نمى شدند،

وَ لايُعَزَّوْن عَنِ الْمَوْتى، مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكاءِ، خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيامِ، ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الدُّعاءِ، صُفْرُ الاَْلْوانِ مِنَ السَّهَرِ، عَلى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخاشِعينَ. اُولئِكَ اِخْوانِى الذّاهِبُونَ، فَحَقَّ لَنا اَنْ نَظْمَأَ اِلَيْهِمْ، وَ نَعَضَّ الاَْيْدِىَ عَلى فِراقِهِمْ.

و بر شهادت شهيدان توقع تسليت نداشتند، چشمشان از گريه بى نور، شكمشان از روزه لاغر، لبانشان از كثرت دعا خشكيده، رنگشان از بيدارى شب زرد، و بر صورتشان غبار خشوع كنندگان نشسته بود. آنان برادرانم بودند كه از دنيا رفتند، سزاوار است كه تشنه ديدارشان باشيم، و بر فراقشان دست به دندان گزيم.

اِنَّ الشَّيْطانَ يُسَنّى لَكُمْ طُرُقَهُ، وَ يُريدُ اَنْ يَحُلَّ دينَكُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً، وَ يُعْطِيَكُمْ بِالْجَماعَةِ الْفُرْقَةَ، وَ بِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ، فَاصْدِفُوا عَنْ نَزَغاتِهِ وَ نَفَثاتِهِ، وَاقْبَلُوا النَّصيحَةَ مِمَّنْ اَهْداها اِلَيْكُمْ، وَاعْقِلُوها عَلى اَنْفُسِكُمْ .

بدون شك شيطان راههاى خود را براى شما هموار مى كند، و مى خواهد گره هاى محكم دينتان را از پى هم باز كند، و به جاى اتفاق پراكندگى ايجاد نمايد، و از پراكندگى فتنه به پا كند، از وساوس و اِفساد
او روى بگردانيد، و از آنان كه پند و خيرخواهى به شما هديه مى دهند پذيرش داشته باشيد، و آن را محكم بر خود ببنديد.


....................................
منبع: متن و ترجمه نهج البلاغه
نقل از سایت عرفان
بازديد:1214| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت