« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

حج خانه ی خدا | مقالات 10 مهر 1393
حج خانه ی خدا

خانه ی او در جایی بنا شده است که نه وجود درختان انبوه و سر به فلک کشیده به آن زیبایی می بخشد و نه زیبایی یک ساحل مرجانی در نزدیکیش چشم بینندگان را خیره ی خود می سازد. او خانه ی خود را در محلی بنا نمود که هیچ جاذبه ای سبب رهسپار شدن شیفتگان طبیعت به سویش نمی شود، نه درختی، نه گلی و بلبلی، نه جویبار سرشار از آب زلال.

در وسط یک دره ای که اصلا قابل کشت نیست با کوه هایی سیاه و سر به فلک کشیده و طبیعتی خشن که هیچ زیبایی را برای جهانگردان و اهل طبیعت باقی نمی گذارد تا توریستی را به سوی خود روانه کند. معماری آن نیز ساده است در اوج سادگی، ذهن هیچ معمار و مهندسی را به تفکر وانمی دارد تا مجبور شود برای پی بردن به رمز و راز آن بار سفر بندد و از نزدیک آنرا ببیند، شکل آن ساده و مکعبی است که به همین دلیل آنرا کعبه نامیده اند.

به نام او به نام صاحب ان خانه، صاحب کعبه که با وجود همه ی آنچه گفته شد قلب میلیون ها انسان را متوجه خانه ی خود ساخته است. آنجا را قبله نامیده اند چون مورد توجه است، توجه میلیون ها انسان، انسان هایی شیفته و دلباخته که هر سال برای دیدنش فرسنگها راه را طی مسیر می کنند و وجود خار مغیلان نیز سبب کاهشی در اشتیاق ایشان نمی شود و دیگرانی که توان رفتن ندارند در آرزوی دیدنش لحظه شماری می کنند شاید که مددی آمد و آنان نیز از نزدیک قبله گاه خود را دیدند. تنها اوست که می تواند چنین جذابیتی را در خانه ای محقر در دل یک سرزمین خشن قرار دهد تا این همه عاشق به سویش سرازیر شوند و دیگران نیز چشم انتظار رفتن. شاید یکی از زیباترین لحظه های زندگی یک انسان مؤمن لحظه ایست که وارد مسجد الحرام می شود، مسجدی که خانه ی خدا در آن قرار دارد و او آرام آرام به سمت خانه می رود تا اینکه برای اولین بار کعبه را می بیند گویا شوکی به او وارد می شود انگار کعبه با او حرف می زند و به او می گوید این منم که تو سالها رو به سویم نماز خواندی و سجده کردی و با خدای خودت راز و نیاز کردی.

یکی از لذت بخش ترین صحنه هایی که یک حاجی در آن مکان مقدس می تواند از تماشایش مسرور گردد، نظاره کردن خانه ی خداست و تماشای انسان هایی که عاشقانه گرد آن طواف می کنند، این لحظه ایست که عظمت و بزرگی کعبه برای انسان هویدا می شود و پی می برد که چرا این همه عاشق از سراسر جهان به سوی این مکان رهسپار می شوند. وقتی که حاجی از طبقه ی سوم حرم به خانه ی خدا و طواف کنندگان گرد آن نگاه می کند پستی و حقارت دنیا و همه ی آنچه را که در خود جای داده است در برابر خانه ی ساده خداوند احساس می کند. ساختمان های سربه فلک کشیده و مجللی را در اطراف حرم می بیند که محل توجه هیچ کس واقع نمی شوند و قبله گاه همه فقط و فقط خانه ی ساده و بی آلایش خدای عزوجل می باشد. وقتی انسان به طواف حاجیان و سعی سعی کنندگان نگاه می کند درس استقامت، صبوری و ایثار می آموزد. در آن مکان هیچ بحث و جدلی صورت نمی گیرد، در ازدحام طواف و سعی انسان هایی به هم برخورد می کنند، کسی پا و یا دستش به کسی برخورد می کندف ویلچر یک انسان ناتوانی از روی پای یک انسان صاحب قدرتی رد می شود اما هیچ کس بر سر این مسائل به بحث و جدل بر نمی خیزد. و هیچگونه مخاصمه ای رخ نمی دهد. همه و همه گویی آموخته اند که باید در برابر هم و اشتباهات همدیگر صبوری به خرج دهند و ایثار داشته باشند.

و اما سعی نماد اعتماد به خدا عزوجل است. وقتی شخص هفت بار مسیر بین صفا و مروه را طی می کند به یاد می آورد که روزی هاجر این مسیر را هفت بار در آن سرزمین داغ و سوزان در آرزوی یافتن آب برای فرزند شیر خوارش می رفت و می آمد ولیکن خداوند آب را از زیر پای اسماعیل بیرون آورد. انسان فکور وقتی به زن و فرزندش (هاجر و اسماعیل) می اندیشد به رها کردن یک زن و طفلی شیر خواره در سرزمینی لم یزرع که حتی آبی برای رفع عطش نیز نبود درمی یابد که تنها خداست که می شود به او اعتماد کرد و به او تکیه داد و با داشتنش از هیچ چیز نهراسید و او هرگز دوستان خود را فراموش نخواهد کرد.

امید است که ما نیز با عبرت گرفتن از مناسک حج ابراهیمی رفتاری بردبارانه با همدیگر داشته باشیم و بدانیم که منافع ما انسانها همیشه با هم در یک مسیر نخواهد بود لذا احیانا تصادفهایی رخ می دهد که باید با صبر و گذشت با همدیگر تعامل داشته باشیم و همیشه به خدا عزوجل پناه ببریم و فقط به او تکیه کنیم و به او اعتماد داشته باشیم.

حج یک ركن از اركان اسلام مي باشد كه به نص قرآن و سنت به اثبات رسيده است؛ خداوند مي فرمايد: (وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا) و حجّ اين خانه واجب الهي است بر كساني كه توانائي ( مالي و بدني ) براي رفتن بدانجا را دارند.

رسول بزرگوار اسلام نيز مي فرمايد:(بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَحَجِّ البَيْت وَصَوْمِ رَمَضَانَ)اسلام بر پنج چيز بنا شده است: شهادت دادن به اينکه معبود بر حقي جز الله وجود ندارد و اينکه محمد صلي الله عليه وسلم رسول و فرستاده ی خدا است، و برپا داشتن نماز، و دادن زکات، و حج خانه، و روزه ی رمضان

همانطور كه مي بينيم انجام دادن این ركن يعني حج، منوط به داشتن استطاعت مي باشد. و خدا عزوجل نيز استطاعت را براي انجام آن در نظر گرفته اند.
استطاعت را مي توان در دو چيز دانست:
الف) توان مالي براي رفتن به اين سفر
ب) امنيت راه

پس بايد دانست كسي كه استطاعت انجام مناسك حج را دارد ولي عمداً آنرا ترك مي كند يك ركن از اركان اسلام را زير پا گذاشته و بناي مسلماني او كامل نيست و اين شخص در روز قيامت در حالي با پروردگار ملاقات مي كند و در دادگاه او حاضر مي شود كه مسلماني او داراي نقص مي باشد و چه بسا سبب گرفتاري وي بشود. قطعا اگر شخصي از روي انكار اين ركن مهم را ترك نمايد او مسلمان از دنيا نرفته است.

خداوند متعال می فرماید:(أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ) آيا به بخشي از ( دستورات ) كتاب ( آسماني ) ايمان مي آوريد و به بخش ديگر ( دستورات آن ) كفر مي ورزيد ؟ براي كسي كه از شما چنين كند ، جز خواري و رسوائي در اين جهان نيست ، و در روز رستاخيز ( چنين كساني ) به سخت ترين شكنجه ها برگشت داده مي شوند.

و در جای دیگر نیز می فرماید:(إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا * أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا) كساني كه به خدا و پيغمبرانش کفر می ورزند و مي خواهند ميان خدا و پيغمبرانش جدائي بيندازند ( و بگويند كه به خدا ايمان داريم ، ولي به پيغمبران ايمان نداريم ) و مي گويند كه به برخي از پيغمبران ايمان داريم و به برخي ديگر ايمان نداريم ، و مي خواهند ميان آن ( كفر و ايمان ) راهي برگزينند، آنان جملگي بيگمان كافرند.

ليكن كسي كه از روي سهل انگاري و همراه با اعتقاد به وجوب آن و اينكه يك ركن از اركان اسلام مي باشد آنرا ترك كند اميد است كه مسلمان از دنيا رفته باشد ولي گناهي بسيار بزرگ را مرتكب شده و همانطور كه قبلا اشاره شد، بناي مسلماني او كامل نيست.

لذا بر مسلمانان لازم است كه در جهت اجراي فرامين الهي نهايت همت و تلاش خود را به خرج داده و در حد وسع و توانايي خود سعي در انجام هرچه بهتر دستورات شارع حكيم داشته باشيم و اجراي احسن اعمال را مدنظر قرار دهيم.

(تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ)

بزرگوار و داراي بركات بسيار، آن كسي كه فرمانروائي ( جهان هستي ) از آن او است و او بر هر چيزي كاملاً قادر و توانا است. همان كسي كه مرگ و زندگي را پديد آورده است تا شما را بيازمايد كدامتان كارتان بهتر و نيكوتر خواهد بود. او چيره و توانا، و آمرزگار و بخشاينده است.

وقت انجام دادن حج:

رسول الله صلی الله علیه وسلم در يك حديث مي فرمايند:(مَنْ أَرَادَ الْحَجَّ فَلْيَتَعَجَّلْ فَإِنَّهُ قَدْ يَمْرَضُ الْمَرِيضُ وَتَضِلُّ الضَّالَّةُ وَتَعْرِضُ الْحَاجَةُ)شكي نيست كه هرچه زودتر شخص مبادرت به انجام مناسك حج نمايد، خطر از دست دادن فرصت را كاهش داده و همچنين وجود نيرو و انرژي جواني در وي سبب مي شود كه اعمال حج را به شكل بهتر و دقيق تر و با شادابي بيشتري انجام دهد و اين فرصت را براي خود مهيا نمايد تا از ثمرات بيشمار آن در باقي عمر استفاده ببرد. چه اگر شخصي انجام اين مناسك را به زمان پيري و كهولت واگذار نمايد، خطر از دست رفتن فرصت او را تهديد مي كند و احتمال اين مي رود كه نتواند يك ركن از اركان اسلام را انجام دهد و اين مسئله كه از روي سهل انگاري وي پيش آمده است، او را در روز قيامت با مشكل مواجه سازد. مزيد بر اين كهولت سن سبب مي شود شخص آن طراوت و شادابي لازم را براي انجام مناسك نداشته باشد و بهره ي كمتري ببرد.

نكته ی ديگر كه بايد در اين زمينه به آن توجه داشت اين است كه مبادرت سريع به انجام تكاليف الهي نشان از تقوي و اهميت دادن به دستورات پروردگار است.خداوند عز وجل مي فرمايد:(وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ) و ( با انجام اعمال شايسته و بايسته ) به سوي آمرزش پروردگارتان ، و بهشتي بشتابيد و بر همديگر پيشي گيريد كه بهاي آن ( براي مثال ، همچون بهاي ) آسمانها و زمين است ؛ ( و چنين چيز با ارزشي ) براي پرهيزگاران تهيّه ديده شده است .

آنچه از حج عايد انسان مي شود:

خداوند مي فرمايد:(وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ)(اي پيغمبر!) به مردم اعلام كن كه (افراد مسلمان و مستطيع)، پياده، يا سواره بر شتران باريك اندام (ورزيده و چابك و پرتحمّل، و مركبها و وسائل خوب ديگري) كه راههاي فراخ و دور را طي كنند، به حجّ كعبه بيايند (و نداي تو را پاسخ گويند). (آنان به اين سرزمين مقدّس بيايند) تا منافع خويش را با چشم خود ببينند (و به سود مادي و معنويشان برسند و ناظر فوائد فردي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي و اخلاقي حجّ باشند)، و در ايّام معيّني كه (روز عيد قربان و دو و يا سه روز بعد از آن است، به هنگام ذبح قرباني) نام خدا را بر چهارپاياني (همچون بز و گوسفند و شتر و گاو) ببرند كه خدا نصيب ايشان كرده است. پس (از ذبح حيوانات، اي حجّاج) خودتان از (گوشت) آنها بخوريد و بينوايان مستمند را نيز بخورانيد.

بر ماست كه بيانديشيم در اين فرضيه الهي چه منافع و حكمتهايي نهفته است؟

اولين و مهمترين خيري كه عايد حاجي مي شود غفران خداوند رحمان است، رسول الله صلی الله علیه وسلم مي فرمايد:(منْ حجَّ فَلَم يرْفُث، وَلَم يفْسُق، رجَع كَيَومِ ولَدتْهُ أُمُّهُ)کسي که حج کند و فحش گوئي نکرده و فسق ننمايد، مانند روزي که مادرش او را زائيده بود (بي گناه) باز مي گردد.

كسي كه بار سفر مي بندد و حج ابراهيمي را به جا مي آورد، اگر اين حج را به نحو احسن انجام دهد و شروط ذكر شده در حديث را در نظر داشته و آنها را رعايت نمايد،‌بعد از اتمام مناسك و بازگشت از اين سفر مبارك مانند طفلي تازه متولد شده از مادر است كه هيچ گناه و معصيتي ندارد. او بر طينت پاكيست كه مي تواند آنرا آگاهانه و بدون دخالت پدر، مادر و يا هر كس ديگري در مسير بندگي خداوند قرار دهد. قلب او جلا يافته و به مكاني مبدل گشته كه استعداد حضور خداوند را دارد و ذات پاك حق تعالي مي تواند سلطان و حاكم بلامنازع اين قلب صيقل داده شده باشد.

در حديث ديگر رسول الله صلی الله علیه وسلم مي فرمايد:(الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُمَا وَالْحَجُّ الْمَبْرُورُ لَيْسَ لَهُ جَزَاءٌ إِلَّا الْجَنَّةُ)عمره تا عمره محو کننده (گناهان) است براي آنچه که در ميان آنها است (از گناه) و حج مقبول پاداشی جز بهشت ندارد.

در تفسير حج مبرور و ويژگي اين حج كه پاداشي جز بهشت ندارد دانشمندان اقوال زيادي دارند، از جمله:مبرور را به مقبول تفسير كرده و آنرا حجي مي دانند كه قبول درگاه حق تعالي بيافتد.
همچنين گفته شده حج مبرور حجيست كه هيچ گناهي با آن مخلوط نگردد.

در يك تعبير ديگر آمده است كه علامت بِرّ بودن حج اينست كه شخص بعد از اتمام مناسك حج در انجام كارهاي نيك بكوشد و نيكي از وي زياد سر زند و در مقابل خود را از معاصي دور نگه دارد.
حسن بصري مي فرمايد: حج مبرور اينست كه شخص از حج برگردد در حالي كه زاهد در دنيا و راغب به نسبت آخرت باشد.

آنچه مي توان از مجموع اين اقوال استخراج نمود اينست كه به طور خلاصه مي توان گفت حج مبرور حجيست كه در پي آن، انسان به بر و نيكي برسد و سببي باشد براي نيكوكاري در باقي عمر.

دومين ثمره ي حج ملاقات با مسلماناني است كه از سراسر جهان در سرزمين وحي جمع شده و همه با هم دستور پروردگار را لبيك مي گويند. اين ملاقات سبب مي شود شخص بداند هر روزي كه در وطن خود رو به اين قبله نماز مي خواند صدها ميليون انسان در سراسر جهان هستند كه كاري مشابه او را انجام مي دهند و همفكران او هر روز همراه با او مبادرت به امتثال امر خالقشان مي نمايند. او مي بيند كه در همه جاي جهان مسلمانان حضور دارند، از رنگها و نژادهاي مختلف، از شرق و غرب، از شمال و جنوب، از دور و نزديك هستند افرادي كه مطلوبشان مانند اوست؛ اين مسئله قطعاً سبب قوت قلب و توانمندي هر انسان فكوري مي شود وقتي مي بيند و مي داند تنها نيست. زيرا كه انسان وقتي خود را در يك جمع بزرگ مي بيند احساس قدرت و توان مضاعف به او دست مي دهد. فرصت ديدن مسلمانان از نزديك در اين ايام مبارك حج و بررسي اوضاع و احوال مسلمانان خصوصاً در اين زمان كه همه رسانه هاي معاند سعي در تضعيف مسلمانان دارند، از اهميت بيشتري برخوردار است.

سومين ثمره اي كه مي توان به آن اشاره كرد تمرين توحيد و بندگي خداوند بلند مرتبه است. هر سفري قطعا داراي مشقتها و مشكلاتي مي باشد، سفر حج نيز خالي از زحمت نمي باشد، ليكن شخص حاجي فقط و فقط به خاطر او و جلب رضايت او مشقت اين سفر را به جان مي خرد و اين مشقت براي او لذت بخش مي شود. چون به خاطر اوست :

در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم
سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور

او دوشادوش برادران و خواهران ایمانی خود گرد خانه ی دوست لبیک گویان و بدور از هر مقصودی غیر از خدایش می چرخد و با این کار نفی شرک می کند و تمرین توحید و یکتاپرستی.

ما در مناسک حج اعمالی را انجام می دهیم که به صورت قطع فلسفه و منطق آن را نمی دانیم لیکن چون از جانب خدایی حکیم است، آنرا با جان و دل انجام می دهیم. این به ما می آموزد که باید تسلیم بود در برابر خواسته اش، چون اوست که می داند، حکیم است و آگاه به هر غیبی، دستوراتش خطاپذیر نیست، لذا مصلحت ما در اجرای فرامین اوست. این تمرین بندگی است، تمرینی است برای اینکه وقتی از جانب او حکمی به ما رسید و مطمئن بودیم فرمان اوست، باید بدون چون و چرا و در برابر خواسته اش تسلیم شد و امتثال امر کرد.

چهارمین نعمت بزرگی که عاید حاجی می شود، دیدن اخوت و برادری اسلامی و جایگاه بلند و رفیع آن در شریعت اسلام است.
زنان و مردان زیادی از سراسر جهان هستی در رنگ ها و نژادهای مختلف به خاطر یک مقصود در یک جا جمع می شوند و همه با هم گرد یک خانه می چرخند. در آنجا همه می دانند و می پذیرند که آنچه آنها را کنار هم جمع کرده است، فقط یک هدف است و افراد از هر رتبه و طایفه ی اجتماعی که باشند، برادروار در کنار هم به مقصود خود می اندیشند؛ یک لباس مشترک می پوشند و می کوشند که لباسی از تقوا را برای خود تهیه کنند و با خود به سرزمینشان ببرند تا باقی عمر خویش را با آن لباس بگذرانند. در آنجا حاجیان می آموزند که باید برادروار خداوند را بندگی کرد (وکونوا عباد الله إخوانا) و اخوت اسلامی و برادری که از جانب اسلام برای مسلمانان ایجاد می شود، از هر رابطه ای محکم تر و پایدارتر است.

توصیه هایی برای کسیکه قصد حج می کند:
الف: ایجاد آمادگی در خود برای رفتن به این سفر مهم.

برای اینکه بتوان بیشترین بهره ی ایمانی را از این سفر مهم برد، شخص باید قبل از رفتن به این سفر مبارک قلب خود را صیقل داده با دعا و نیایش به درگاه پروردگار و استغفار، دوری از گناه و معصیت و انجام بیشتر عبادات، خود را آماده کند تا در وی آمادگی پذیرش برکات و معنویات حضور در سرزمین وی حاصل شود. او باید همواره به یاد داشته باشد که تدارک سفر به جایی را می بیند که هر روز رو به سوی آن نماز می خواند و سر به سجده می گذارد. لذا اشتیاق حضور در آن سرزمین مبارک را در خود تقویت کند تا از لحظه لحظه ی خضور خود در آن مکان مقدس استفاده ببرد.

ب: مطالعه برای فهم مناسک حج:

گرچه امروزه انجام مناسک حج همراه با کاروان صورت می گیرد و معمولا یک متخصص دینی برای راهنمایی حاجیان همراه کاروان می باشد، لیکن برای بهتر انجام دادن مناسک، بهتر است شخص قبل از این سفر با مطالعه ی کتاب های مفیدی که مخصوصا برای مناسک حج و عمره نوشته شده است، از قبل با انجام دادن صحیح مناسک آشنا شود، زمان و ترتیب مناسک را یاد گیرد و کلیه ی ارکان، واجبات و مستحبات را بشناسد و دعاهای مأثوری که در زمانها و مکانهای مختلف خوانده می شود را با معنای آن حفظ کند تا خدای ناکرده با مشکلی مواجه نگردد و بتواند اعمال را به بهترین شکل ممکن انجام دهد.
ج: مطالعه ی سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم.

سرزمین مکه و مدینه خاستگاه دین مبین اسلام است، جای جای آن سرزمین یادآور خاطرات و رشادت های صدر اسلام است. مکه یادآور سیزده سال مبارزه ی پیامبر و یارانش برای بالا بردن پرچم توحید و یکتاپرستی ، نفی شرک، مبارزه علیه ظلم و به بردگی کشاندن بندگان خداوند است. تلاشی خستگی ناپذیر برای زنده کردن مکارم اخلاقی، دور کردن پلیدی های ناشی از دوری انسان از خدای خویش. در مکه هنوز صدای أحد أحد گفتن بلال در گوش ها طنین انداز است، صدای توحیدی که از مناره های مسجد الحرام بلند است و جهانیان هر روز آنرا می شنوند، ثمره ی أحد أحد گفتن بلال زیر شکنجه های طاقت فرسای مشرکین قریش است، ثمره ی صبر یاسر.

مدینه اما شهر پیامبر است، شهری دوست داشتنی که همه ی افرادی که شرف حضور پیدا می کنند، شیفته آن می شوند، مردمانش بوی انصار می دهند، هنوز هم می شود تفاوت ساکنینش با مردم مکه را احساس کرد. هر جای آن که قدم می زنی احساس می کنی پا جای پای پیامبر و یارانش می گذاری، آنجا یادآور نبردهای پیامبر و اصحاب اوست، یادآور بدر و أحد و خندق و سایر غزوات پیامبر.
مسجد النبی را می بینی که سالانه میلیون ها انسان به شوق دیدنش و عبادت در آن بار سفر می بندند، این مسجد، (مسجد پسر ابی کبشه نیست؛) مسجد خاتم پیامبران، رحمة للعالمین و بهترین خلق خداست و یتیمی که قومش بدترین بدی ها را در حقش روا داشتند و کمر همت بر قتلش بستند. او وقتی شنید قومش او را بیرون خواهند راند، فرمود: أوَ مخرجیَّ هم؟! آیا آنها مرا بیرون می کنند؟!
جایگاه او در میان قریش آنقدر بلند بود که از این پیش بینی تعجب کند اما پیش بینی ورقة بن نوفل درست از آب در آمد و او مجبور به ترک مکه شد. حالا نماز خواندن در مسجد او در میان منبر و خانه اش آرزوی هر مسلمانی شده است.

برای هر کسی که قصد سفر به این اماکن مقدس را دارد لازم است با مطالعه ی سیرت پیامبر صلی الله علیه وسلم و اصحاب بزرگوارش این فرصت را برای خود فراهم کند تا هنگامی که از نزدیک سرزمینی را که وقایع اولیه اسلام در آن رخ داده است می بیند و در آن می اندیشد، با تأسی از نقش آفرینان آن دوران برای بندگی خداوند و تلاش در راه آبادانی و خدمت به دین محمدی در خود روحی تازه بدمد.

د: استفاده ی حد اکثری از وقت.
حاجی باید بداند در سرزمینی پربرکت قرار دارد و این فرصتی است که به سادگی بدست نمی آید، عبادت و نماز خواندن در مسجد الحرام و مسجد النبی متفاوت با دیگر مساجد می باشد:
(لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَّا إِلَى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَسْجِدِ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَمَسْجِدِ الْأَقْصَى)

بار سفر بسته نمی شود مگر به سوی سه مسجد (جاهای دیگر فضیلت ندارد): مسجدالحرام، مسجد النبی و مسجد الأقصی (بیت المقدس).
بهترین کار در هر مسجد به ترتیب نماز خواندن، سپس قرائت قرآن و بعد از آن ذکر و نیایش می باشد. در مسجد الحرام اولویت با طواف کردن است و بعد نماز خواندن و سایر عبادات.

لذا بر ماست تا از فرصت حضور در مسجد الحرام نهایت استفاده را برده تا حد امکان طواف خانه را انجام دهیم. هفت بار گرد خانه چرخیدن، دو رکعت نماز سنت طواف خواندن و دوباره این کار را از اول شروع کردن و هنگامی که از طواف خسته شدیم، وقت را برای نماز خواندن و سایر عبادات بگذاریم و در مسجد النبی نیز همانگونه که اشاره شد اولویت را به نماز خواندن بدهیم.

باید دقت شود تا از اتلاف وقت در بازار و خرید و غیره جلوگیری شود و شخص با کوله باری از معنویت حاصله از این سفر به خانه خود برگردد.

.............................................
نویسنده: شیخ محمد نجيب عبدالواحدي
بازديد:1220| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت