« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

کهانت و پيشگويي | مقالات 9 شهريور 1394
کهانت و پيشگويي

مشهورترين کساني که ادعاي غيب و اطلاع از آن را دارند، کُهّان (غيبگويان) هستند. عربها تمام کساني را که مدعي غيبند کاهن مي گويند.

ابن حجر هيثمي کاهن را اين گونه معرفي کرده است «کسي است که از بعضي ناپيداها خبر مي دهد، وعده يي از خبرهايش درست و بيشتر آن نادرست است و خود ادعا مي کند جن به او خبر مي دهد».

از برخي دانشمندان نقل است که کهانت «دست يازيدن به خبر دادن از غيب و ناپيداهاي آينده، و ادعاي داشتن علم غيب است، و اين که جن اين خبرها را مي دهد».

ابن عابدين در اين باره مي گويد: «کاهن کسي است که مدعي شناخت و اطلاع از علم غيب است، و آن به شيوه هاي گوناگون وقوع مي يابد، به همين خاطر به چند نوع گوناگون تقسيم شده، مانند پيشگويي (عرافت) و رمالي و طالع بيني: طالع بين کسي است که با طللوع ستاره و غروب آن از آينده خبر مي دهد، و رمال آن است که با شن و رمل سرو کار دارد، پيشگو کسي است که مدعي است در ميان جنيان دوستي دارد از آن چه اتفاق مي افتد او را باخبر مي کند».

بغوي مي گويد: پيشگو (عرّاف) کسي است که با مقدمه هايي که به کمک آن به شيء ربوده شده و جاي چيز گمشده و مانندآن راهنمايي مي کند، ادعا مي کند همه چيز را مي داند. برخي گفته اند همان کاهن است، کاهن کسي است که از غيبهاي آينده خبر مي دهد، نيز گفته اند کسي است که از آن چه در درون نهفته است خبر مي دهد.

ابوالعباس ابن تيميه مي گويد: «پيشگو عنواني است براي کاهن و طالع بين و رمال و کساني مانند آنها که به آن روشها درباره ي شناسايي کارها و رويدادها صحبت مي کنند».

شيخ سليمان شارح مي گويد: «آن که ادعاي دانستن چيزهايي از غيب و ناشناخته ها مي کند، يا وارد در اسم کاهن است، و يا شريک در معني آن، که به او ملحق مي شود و درست گويي خبردهنده از برخي امور ناپيدا بعضي وقتها با مکاشفه است و برخي از آن از سوي شياطين خبر داده مي شود، و با فال، راندن پرندگان (فال پرنده) و شن و خط کشيدن بر زمين و به عبارت ديگر با کهانت و طالع بيني و مانند آن انجام مي گيريد و از جمله معلومات و دانشهاي دوره ي جاهلي است... در تمام اين موارد شخص، کاهن يا پيشگو يا چيزي که در اين معني گفته مي شود، و هر کس به آنها مراجعه کند و گفته هايشان را تصديق کند، عاقبت تهدديها دامن او را مي گيرد».

کهانت و پيشگويي

شيوه هاي کاهنان در شناخت غيب

پژوهشگران احوال مدعيان غيب را به دقت هر چه تمامتر بررسي کرده اند، و دريافته اند، آن چه خبر مي دهند، يا چيزي است که اتفاق افتاده و سپري شده، و يا در آينده مي آيد. در حالت نخست که آن چيز اتفاق افتاده باشد، شناسايي و خبر دادن از آن کاري ممکن و در حد توان است، و اصلاً دخلي به غيب ندارد، آنها جاسوساني دارند که در ميان مردم هستند و اخبار و رويدادها را برايشان مي برند، سپس براي مردم بازگو مي کنند، در نتيجه آن که از حقيقت امر باخبر نيست گمان مي کند غيب مي دانند.

اما برخي از آنها را در شناسايي دزد و جاي دزد، جن کمک مي کند، و به آنها خبر مي دهند که فلان شخص که غايب است فردا يا پس فردا نزد آنها مي آيد، و مواردي مانند آن علم به واقعيت و انتقال آن کاري است در حيز امکان و آسان. امروزه با اختراع تلفن و تلفکس و ديگر وسايل ارتباطي در اين روزگار، ديگر جاي شگفتي نيست.

از ديگر سو برخي کاهنان چنان زيرک و تيزهوشند که جوابهايي چند پهلو مي دهند که احتمالهاي عمومي ديگري از آن برداشت مي شود و در پرتو آن مي توان همه ي راههاي احتمالي را تفسير کرد. به طوري که نتيجه يي که شخص مراجعه کننده مي گيرد، هر چه باشد، به نظر مي رسد کاهن حقيقت را گفته است. به يک مثال ملموس و نزديک در اين مورد دقت کنيد: مردي درباره ي پسر مريضش با يکي از اين شيادان دروغگو مشورت کرد. وي به مرد گفت: پسرت به زودي راحت مي شود و هنگامي که پسر فوت کرد، به پدر گفت: ديدي گفتم به زودي از درد و رنج هايش راحت مي شود، در صورتي که اگر از بيماريش شفا مي يافت، آن پاسخ نيز براي مرد در درستي نظر او قانع کننده مي بود.

بسياري از اين پيشگويي هاي کاهنان به گمان و تخمين و حدس متکي است، و خداوند گاهي نيرويي براي بعضي مردم با وجود دروغ بسيار، در آن قرار مي دهد، گاهي به استناد تجربه ها و عادت ها هم پيشگويي مي کنند، مثلاً با توجه به آن چه روي داده است، به حادثه ي آينده اشاره مي کنند.

اما خبرهايي که کاهنان بدون تکيه بر تجربه يا حدس و گمان از آينده مي دهند، و درست از آب در مي آيد، به کمک شياطين است و در حقيقت آنهايي که شايسته ي نام کهانت هستند، همانهايند که شيطان به آنها القا مي کند.

رابطه ي کُهّان با شيطان و شيوه ي القاي شيطان به آنها

کاهنان بنده ي شيطانند که خود را در قالب آنها در مي آورد و به زبان آنها حرف مي زند، شياطين با اين جانهاي پليد که آلوده به شر و خباثت اند، خو گرفته و به آنها خشنودند.

خطابي مي گويد: « کاهنان مردماني تيزهوش و داراي روحي بدکار و اخلاق و سرشتي آتشين هستند، شياطين به خاطر تناسبي که در اين مورد بينشان هست و کمک به آنها با تمام قدرت خود، به آنها عادت کرده اند و کهانت در عصر جاهليت به سبب قطع نبوت در ميان عربها رايج بوده است».

شياطيني که اخبار غيب و جهان ناپيدا را به کاهنان وحي مي کنند، بيشترشان دروغ مي گويند. پروردگار صاحب عزت در اين باره مي فرمايد: «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ * تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ» (شعراء: 221 - 223) «آيا مي خواهيد به شما بگويم شياطين بر چه کساني فرود مي آيند؟ بر هر شياد گناه کاري، به گوشها الهام مي کنند و بيشترشان دروغگويند».

...............................................................
برگرفته از کتاب دنياي سحر و شعبده بازي
تأليف: دکتر عمر سليمان الأشقر
تهيه و تنظیم: سایت مدرسه اسماعیلیه
بازديد:1973| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت